1. immune to diphtheria
مصون نسبت به دیفتری
2. it is a common cold or diphtheria
یا سرماخوردگی است یا دیفتری
3. Baby died of diphtheria last night.
[ترجمه ترگمان] بچه دیشب از دیفتری مرد
[ترجمه گوگل]کودک در شب گذشته از دیفتری درگذشت
4. Children were carried off by diphtheria, scarlet fever, and measles.
[ترجمه ترگمان]بچه ها، دیفتری، تب مخملک و سرخک گرفته بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها توسط دیفتری، تب زرد، و سرخک حمل شده بودند
5. He had one dose of diphtheria vaccine during military service in 1970.
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۷۰ در طی خدمت سربازی دز یک دوز واکسن دیفتری داشت
[ترجمه گوگل]او در سال 1970 یک واکسن دیفتری داشت
6. Global incidences of cholera, tuberculosis, diphtheria and bubonic plague have all increased significantly in the last five years.
[ترجمه ترگمان]شیوع جهانی وبا، سل، دیفتری و طاعون خیارکی در پنج سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]در پنج سال گذشته، شیوع بیماریهای گوارشی، بیماری سل، دیفتری و طاعون بوبونی به طور قابل توجهی افزایش یافته است
7. A serum sample for diphtheria toxoid antibodies was negative on day
[ترجمه ترگمان]نمونه سرم برای آنتی بادی diphtheria diphtheria در روز منفی بود
[ترجمه گوگل]یک نمونه سرم برای آنتیبادیهای توکسوئیدی دیفتری در روز منفی بود
8. Bubonic plague, typhoid, polio, diphtheria, tuberculosis, syphilis and gonorrhea still afflict much of the world.
[ترجمه ترگمان]طاعون bubonic، تیفویید، فلج اطفال، دیفتری، سل، سیفیلیس و سوزاک هنوز بسیاری از مردم را مبتلا می کنند
[ترجمه گوگل]طاعون بیوپسی، تیفوئید، فلج اطفال، دیفتری، سل، سیفلیس و گونوره هنوز در بسیاری از جهان آسیب می بینند
9. He is immune to diphtheria because he had got it last year.
[ترجمه ترگمان]او در سال گذشته از بیماری دیفتری در امان است
[ترجمه گوگل]او در سال گذشته از دیفتری مصون بوده است
10. A booster dose of tetanus and diphtheria toxoid–containing vaccine should be given to adults who completed a primary series or more years previously.
[ترجمه ترگمان]مقدار تقویت کننده کزاز و دیفتری toxoid باید به بزرگسالان داده شود که یک سری مسابقات اولیه یا چند سال پیش را به پایان رسانده اند
[ترجمه گوگل]یک دوز تقویت کننده از واکسن حاوی تتوآل و تکسوئید دیفتری باید به بزرگسالانی که یک سری اولیه یا چند سال قبل را تکمیل کرده اند، داده شود
11. Diphtheria is a serious infectious disease.
[ترجمه ترگمان]Diphtheria یک بیماری عفونی جدی است
[ترجمه گوگل]دیفتری یک بیماری عفونی جدی است
12. Other serious bacterial diseases include cholera, diphtheria, bacterial meningitis, and syphilis.
[ترجمه ترگمان]دیگر بیماری های باکتریایی خطرناک عبارتند از وبا، دیفتری، مننژیت و سیفیلیس
[ترجمه گوگل]سایر بیماری های جدی باکتری عبارتند از وبا، دیفتری، مننژیت باکتریایی و سیفلیس
13. I ascertained the disease to be diphtheria.
[ترجمه ترگمان] من بیماری \"دیفتری\" رو فهمیدم
[ترجمه گوگل]من بیماری را دیفتری تشخیص دادم
14. Authorities confessed that diphtheria may occur in vaccinated individuals, and noted that "the permanence of immunity induced by the toxoid. . . is open to question. "
[ترجمه ترگمان]مقامات اعتراف کرده اند که ممکن است دیفتری در واکسینه کردن افراد رخ دهد و خاطر نشان کرد که \" تداوم مصونیت ناشی از toxoid … برای پرسش باز است \"
[ترجمه گوگل]مقامات اعتراف کردند که دیفتری ممکن است در افراد واکسینه رخ دهد و اشاره کرد که 'پایداری ایمنی ناشی از این توکسوئید به سوال باز است '
15. Calf diphtheria, is characterized by bilateral necrosis of the mucous membrane of the larynx.
[ترجمه ترگمان]ماهیچه ساق پا (دیفتری،)با نکروز دو جانبه غشا مخاطی می شود
[ترجمه گوگل]دیفتری بالایی، با نکروز دو طرفه غشای مخاطی حنجره مشخص می شود