1. One of the Company's JVs currently produces hydrophobia vaccine (vaccine used for Canine Madness), and the Company also has Therapeutic DNA Vaccine for HBV project in Phase II clinical research.
[ترجمه ترگمان]یکی از JV های شرکت در حال حاضر واکسن hydrophobia (واکسن مورد استفاده برای جنون سگ)را تولید می کند و شرکت همچنین واکسن DNA برای پروژه HBV در تحقیقات بالینی فاز دوم دارد
[ترجمه گوگل]یکی از واحدهای شرکت در حال حاضر تولید واکسن هیدروفوبیا (واکسن مورد استفاده برای جنون سگ)، و شرکت همچنین دارای واکسن درمانی DNA برای پروژه HBV در تحقیقات بالینی مرحله دوم است
2. The clinical symptoms were fever, hydrophobia, fear of wind, multiple organ injury.
[ترجمه ترگمان]علایم بالینی عبارتند از تب، hydrophobia، ترس از باد، آسیب چند اندام
[ترجمه گوگل]علائم بالینی عبارت بودند از تب، هیدروفوبیا، ترس از باد، آسیب های متعدد چندگانه
3. In order to control and prevent hydrophobia, we should adopt comprehensive measures focusing "die out the wild dogs and manage family dogs strictly".
[ترجمه ترگمان]به منظور کنترل و جلوگیری از hydrophobia، باید معیارهای جامعی برای \"مردن\" سگ های وحشی و مدیریت دقیق سگ های خانوادگی اتخاذ کنیم
[ترجمه گوگل]برای کنترل و جلوگیری از هیدروفوبیا، ما باید اقدامات جامع را با تمرکز بر 'سگ های وحشی را بیاموزیم و سگهای خانوادگی را به شدت کنترل کنیم'
4. Rabies (hydrophobia) is a fatal viral disease that can affect any mammal, although the close relationship of dogs with humans makes canine rabies a zoonotic concern.
[ترجمه ترگمان]هاری (hydrophobia)یک بیماری ویروسی کشنده است که می تواند هر پستاندار را تحت تاثیر قرار دهد، اگر چه رابطه نزدیک سگ ها با انسان ها به هاری یک نگرانی خاص می دهد
[ترجمه گوگل]هاریفوبیا (هیدروفوبیا) یک بیماری ویروسی کشنده است که میتواند بر هرکدام از پستانداران تأثیر بگذارد، گرچه رابطه نزدیک سگها با انسان سبب نگرانی ناشی از زگیل زخمهای سگ می شود
5. "One name for rabies, hydrophobia ("fear of water"), comes from painful throat contraction on trying to swallow. "
[ترجمه ترگمان]\" یک نام برای هاری، hydrophobia (ترس از آب)ناشی از انقباض گلو درد و تلاش برای بلعیدن است \"
[ترجمه گوگل]'یک نام برای هاری، هیدروفوبیا (' ترس از آب ')، از گلودرد دردناک در تلاش برای فرو بردن می آید '
6. Rabies is also known as hydrophobia .
[ترجمه ترگمان]هاری نیز به عنوان hydrophobia شناخته می شود
[ترجمه گوگل]اسب ها نیز به عنوان هیدروفوبیا شناخته می شود
7. Objective To analyze the epidemic situation data of hydrophobia in 200 and afford the science gist in preventing hydrophobia .
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل داده های مربوط به شیوع بیماری همه گیر hydrophobia در ۲۰۰ و بدست آوردن gist علوم در پیش گیری از hydrophobia
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل وضعیت بیماری همه گیر در مورد هیدروفوبیا در سال 200 و ارائه دانش علمی در جلوگیری از هیدروفوبیا
8. Hydrophobia will occur and get head even it the coldest weather.
[ترجمه ترگمان]این اتفاق می افتد و حتی سردترین آب و هوا نیز سر و کله اش پیدا می شود
[ترجمه گوگل]Hydrophobia اتفاق می افتد و حتی آن را سردترین آب و هوا می شود
9. This is called hydrophobia .
[ترجمه ترگمان]این بیماری را hydrophobia می نامند
[ترجمه گوگل]این هیدروفوبیا نامیده می شود
10. People with furious rabies exhibit signs of hyperactivity, excited behaviour, hydrophobia and sometimes aerophobia.
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به هاری علائمی از بیش فعالی، رفتار هیجان زده، hydrophobia و گاهی اوقات aerophobia را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به هاری ناخوشایند دارای علائم بیش فعالی، رفتار هیجان زده، هیدروفوبیا و گاهی اوقات هوازی هستند
11. Objective: To study the effect complication and effect of immunoresponsivenss on the people who are bitten by dog and injected hydrophobia bacterin.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه پیچیدگی تاثیر و تاثیر of بر افرادی که توسط سگ گاز گرفته می شوند و hydrophobia bacterin تزریق می شوند
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثرات عوارض و اثرات ضد اسهال در افراد مبتلا به سگ و تزریق باکتری هیدروفوبیا
12. Is also called the excitation period, displays to be agitated restlessly, simultaneously presents rabies unique hydrophobia shape, paroxysmal manic and is accompanied by salivates.
[ترجمه ترگمان]هم چنین این دوره تحریک نیز نامیده می شود، که به طور همزمان با بی قراری برانگیخته می شود و به طور همزمان شکل منحصر به فرد هاری را ارائه می دهد که با salivates همراه است
[ترجمه گوگل]همچنین دوره تحریکی نامیده می شود، نمایش هایی که ناخوشایند را تحریک می کنند، همزمان نشان دهنده هورمون فیزیکی منحصر به فرد هویج، مورچه پراکسیسمال است و همراه با بزاق همراه است
13. Rabies is a kind of acute infectious disease impacting people's central nervous system caused by hydrophobia virus.
[ترجمه ترگمان]هاری یک نوع بیماری عفونی شدید است که بر سیستم عصبی مرکزی مردم تاثیر می گذارد که ناشی از ویروس hydrophobia است
[ترجمه گوگل]علفهای هرز نوعی از بیماری عفونی حاد است که بر سیستم عصبی مرکزی مردم ناشی از ویروس هیدروفوبیا اثر می گذارد
14. Besides the fanatical frenzy, which is as dangerous in a man as hydrophobia in a dog, there is this fearful fatalistic apathy.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این جنون آنی که در یک سگ، مانند hydrophobia در یک سگ خطرناک است، این سستی و بی حالی کشنده دیگر وجود دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر دیوانگی متعصب، که در یک انسان به عنوان یک هورمون فیزیولوژیک در یک سگ خطرناک است، این بی تفاوتی ترسناک فالگیر است