کلمه جو
صفحه اصلی

tooling


معنی : تجهیز، شکل دهی
معانی دیگر : ابزار کاری، ابزار پردازی، آماده سازی ماشین آلات برای تولید

انگلیسی به فارسی

شکل دهی، تجهیز


ابزار، شکل دهی، تجهیز


انگلیسی به انگلیسی

• work; tools or implements for work

دیکشنری تخصصی

[پلیمر] ابزارسازی

مترادف و متضاد

تجهیز (اسم)
outfit, tooling

شکل دهی (اسم)
tooling, shaping

جملات نمونه

1. He spent the afternoon tooling around town.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر آن اطراف شهر را تجهیز کرد
[ترجمه گوگل]او ابزار ابزار بعد از ظهر را در اطراف شهر سپری کرد

2. How we are still tooling along unaffected is slightly beyond my imagination.
[ترجمه ترگمان]اینکه ما هنوز تحت تاثیر قرار گرفته ایم، کمی از تصور من خارج است
[ترجمه گوگل]چطوری ما هنوز هم ابزارهای بدون تاثیر را داریم، کمی فراتر از تخیل من است

3. At its Llanfyllin site, Grayman Tooling and Pressings manufactures sheet metal pressings and assemblies mainly for the automotive industry.
[ترجمه ترگمان]در سایت Llanfyllin، Grayman Tooling و pressings، pressings فلزی و assemblies برای صنعت خودرو تولید می کنند
[ترجمه گوگل]در سایت Llanfyllin خود، Grayman Tooling و پرسینگ تولید قالب های ورق فلزی و مونتاژ به طور عمده برای صنعت خودرو

4. Tooling down Farm Road 44 you could easily zoom right past it.
[ترجمه ترگمان]می توانید به راحتی از کنار جاده Farm پایین بیایید و به راحتی از آن عبور کنید
[ترجمه گوگل]راه اندازی مزرعه 44 را می توان به راحتی زوم کرد

5. This paper formulates and solves a tooling problem in the context of multi-product mix, where the mean cycle time must be under a predefined target.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به حل مساله تجهیز در بافت ترکیبی چند محصول می پردازد که در آن زمان چرخه متوسط باید تحت یک هدف از پیش تعیین شده باشد
[ترجمه گوگل]این مقاله یکی از مشکلات متداول را در زمینه ترکیب چند محصول مطرح می کند، که در آن میانگین زمان چرخه باید تحت یک هدف از پیش تعیین شده باشد

6. Make use of tooling operation time study, Rate work hours and plan personnel.
[ترجمه ترگمان]از تجهیز زمان عملیات، ساعات کاری سرعت و پرسنل برنامه استفاده کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از ابزار مطالعه زمان عمل، ساعت کار و برنامه ریزی کارکنان

7. Tooling funds would normally be released at Phase 2 completion (completion of PSW ).
[ترجمه ترگمان]وجوه مازاد معمولا در فاز ۲ تکمیل (تکمیل of)منتشر خواهند شد
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم تکمیل (تکمیل PSW)، وجوه کمک های مالی به طور معمول آزاد می شود

8. The company has set up factories with design, tooling, die-casting, automatic lathes, assembly lines, fitted sheet, such as one-stop production lines.
[ترجمه ترگمان]این شرکت کارخانه هایی با طراحی، تجهیز، حدیده سازی اتوماتیک، خطوط مونتاژ، ورقه نصب، مانند خطوط تولید یک توقف راه اندازی کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت کارخانجات با طراحی، ابزار، ریخته گری، ماشین آلات اتوماتیک، خطوط مونتاژ، ورق های نصب شده مانند خطوط تولید یک مرحله ای را راه اندازی کرده است

9. Improve injection tooling department document classification and identification, file and management work.
[ترجمه ترگمان]بهبود طبقه بندی اسناد بخش تزریق و شناسایی، فایل و کار مدیریت
[ترجمه گوگل]بهبود بخش اداری بخش ابزار تزریق و طبقه بندی شناسایی، فایل و مدیریت کار

10. The invention discloses a mutual inductor assembly tooling, and in particular relates to a disassembling tooling of a secondary patch board of a mutual inductor.
[ترجمه ترگمان]اختراع فاش می کند که یک تجهیز الکتریکی متقابل تجهیز شده، و به طور خاص به یک تجهیز disassembling از یک تخته وصله ثانویه از یک سلف متقابل مربوط می شود
[ترجمه گوگل]این اختراع یک ابزار مونتاژ سلفی متقابل را تشریح می کند و به طور خاص مربوط به یک ابزار پارتیشن بندی ثانویه یک سوییچ متقابل است

11. Enter a 48x48 size icon file () into this path: public/tooling/figure-activity/captureInstance. png.
[ترجمه ترگمان]یک فایل آیکون اندازه ۴۸ اینچی ()را در این مسیر وارد کنید: تجهیز \/ شکل \/ شکل \/ فعالیت \/ captureInstance png
[ترجمه گوگل]یک عدد فایل 48x48 () را به این مسیر public / tooling / figure-activity / captureInstance وارد کنید png

12. Any amount of the invoice referable to tooling or equipment or other items paid for by BT shall be specified.
[ترجمه ترگمان]هر مقدار از invoice مربوط به تجهیز یا تجهیزات و یا آیتم های دیگری که برای شرکت BT پرداخت خواهد شد مشخص خواهد شد
[ترجمه گوگل]هر مقدار فاکتور مربوط به ابزار و تجهیزات و موارد دیگر که توسط BT پرداخت می شود، مشخص می شود

13. Tooling Plate: Universal mounting pattern with standard dowel locating holes.
[ترجمه ترگمان]صفحه Tooling: الگوی سوار جهانی با پین استاندارد پین locating
[ترجمه گوگل]ورق ابزار ورق نصب و راه اندازی جهانی الگوی با سوراخ های رول استاندارد

14. The WebSphere platform provides the tooling and runtime to integrate EIS into a SOA based on open standard specifications and technologies.
[ترجمه ترگمان]پلت فرم WebSphere تجهیز و زمان اجرا برای ادغام EIS به SOA بر مبنای ویژگی های استاندارد باز و فن آوری ها فراهم می کند
[ترجمه گوگل]پلت فرم WebSphere فراهم می کند ابزار و زمان اجرا برای ادغام EIS به SOA بر اساس مشخصات استاندارد و فن آوری های باز

15. She sat at her typewriter all night tooling up the final draft.
[ترجمه ترگمان]او تمام شب را در ماشین تحریر نشسته بود و برنامه نهایی را آماده می کرد
[ترجمه گوگل]او تمام وقت شب را در ماشین تحریر خود نشاند و پیش نویس نهایی را به کار گرفت

پیشنهاد کاربران

ابزارآلات

( در والیبال ) استفاده از مدافع روی تور ، گزینه ای در حمله که بر پایه استفاده از دست مدافع روی تور برای کسب امتیاز استوار است .


کلمات دیگر: