کلمه جو
صفحه اصلی

coccyx


معنی : عظم عصعص
معانی دیگر : (کالبد شناسی) دنبالچه، دنبلیچه، عصعص، دمغازه

انگلیسی به فارسی

عصعص


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: coccyges
مشتقات: coccygeal (adj.)
• : تعریف: the small triangular bone at the lower end of the spinal column, consisting of several fused vertebrae.

• small triangular bone at the base of the spinal column (anatomy)
the coccyx is the small triangular bone at the lower end of the spine in human beings and some apes.

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] استخوان دنبالچه

مترادف و متضاد

عظم عصعص (اسم)
coccyx

جملات نمونه

1. Pain like this after a fall on the coccyx.
[ترجمه ترگمان]درد مثل این بعد از افتادن ستون فقرات
[ترجمه گوگل]این درد بعد از سقوط در کوکاکی مثل این درد است

2. The histopathologic picture of the nodule over the coccyx showed numerous xanthoma cells and some fibroblastic proliferations.
[ترجمه ترگمان]تصویر histopathologic از گره بالای the، سلول های xanthoma متعدد و برخی از fibroblastic proliferations را نشان داد
[ترجمه گوگل]تصویر هیستوپاتولوژیک از گره بیش از کوکسیک نشان داد سلول های کزانتوموما و برخی از proliferatives فیبروبلاستیک

3. The coccyx is a small bone at the base of the spine.
[ترجمه ترگمان]The استخوان کوچکی در پایه ستون فقرات است
[ترجمه گوگل]کوسه یک استخوان کوچک در پایه ستون فقرات است

4. The coccyx is the remnant of what was once a human tail.
[ترجمه ترگمان]ستون فقرات هنوز بقایای انسانی بود که زمانی یک دم انسانی بود
[ترجمه گوگل]کوکسیوس بقایای چیزی است که یک دم انسانی بود

5. Flex low back so coccyx moves up toward ceiling.
[ترجمه ترگمان]دوباره خم می شود، به طوری که coccyx به سوی سقف حرکت می کند
[ترجمه گوگل]فلکس کم پشت، بنابراین کوکسیکس به سمت سقف حرکت می کند

6. Your Qi hibernates in coccyx for long time. I arouse it by proper notes.
[ترجمه ترگمان]استخوان های \"Qi\" تو ستون فقرات مدت زیادی در ستون فقرات هستند با یادداشت های مناسب آن را بیدار می کنم
[ترجمه گوگل]چی شما برای مدت زمان طولانی در خوابگاه خوابید من با یادداشت های مناسب آن را تشویق می کنم

7. And coccyx has a pointed state protuberant how be to return a responsibility?
[ترجمه ترگمان]و \"coccyx\" در مورد این که چگونه باید یک مسئولیت را بر عهده داشته باشد، نقش ایفا می کند؟
[ترجمه گوگل]و کک کوک دارای یک قاعده مشخص است که چگونه باید یک مسئولیت را به عهده بگیرد؟

8. of or relating to or near the coccyx.
[ترجمه ترگمان]یا مربوط به یا مربوط به the
[ترجمه گوگل]یا مربوط به کوکسیک یا نزدیک آن است

9. And coccyx has a pointed state protuberant how be to a responsibility?
[ترجمه ترگمان]و coccyx حاکی از آن است که چگونه باید مسئولیت یک مسئولیت را به عهده داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]و کک کوک دارای یک جنبه دیدنی است که چگونه باید به مسئولیت رسیدگی شود؟

10. The coccyx also supports the position of the anus.
[ترجمه ترگمان]coccyx همچنین از موقعیت مقعد (مقعد)حمایت می کند
[ترجمه گوگل]کوکسیکس همچنین از موقعیت عضله پشتیبانی می کند

11. These patients should be few sitting on the pillow or other support the thing on, lest increase the pressure, aggravate symptoms coccyx.
[ترجمه ترگمان]این بیماران باید کمی روی بالش بنشینند و یا دیگر از آن حمایت کنند، تا این که فشار را افزایش دهند، علائم را بدتر کنند
[ترجمه گوگل]این بیماران باید کمی بر روی بالش نشسته و یا دیگر از چیزی حمایت کنند تا فشار را افزایش ندهد و علائم کوکسیکس را تشدید کند

12. You notice a male Fashion Editor wearing leg warmers over his black Superfines and you don't fall off her seat and laugh as hard that you break your coccyx.
[ترجمه ترگمان]تو توجه می کنی که ویراستار مجله مد روز روی لباس سیاه او پا بر پا کرده و تو هم از روی صندلی اش بلند نیستی و به همان اندازه که ستون فقرات خود را می شکنی، می خندی
[ترجمه گوگل]شما متوجه می شوید یک مدرس مد مرد با پوشیدن سرسره های پا بر روی Superfines سیاه و سفید خود قرار گرفته و از صندلی خود سقوط نکردید و به سختی خندیدید که کوکسیکس را شکستید

13. However, there have been numerous case studies of human children being born with an extended coccyx—a tail—that was removed without incident.
[ترجمه ترگمان]با این حال، مطالعات موردی بیشماری در مورد کودکانی که با یک دنباله extended گسترش یافته به دنیا آمده اند وجود داشته است - که بدون حادثه از بین رفته است
[ترجمه گوگل]با این حال، مطالعات موردی متعددی در مورد کودکان انسانی وجود دارد که با یک کاسکسی بلند و یک دم متولد شده اند که بدون حادثه برداشته شده است

14. One striking example of an atavism is the human coccyx, or tailbone, which is a relic of the mammalian tail.
[ترجمه ترگمان]یک نمونه برجسته از an، coccyx انسان یا tailbone است که یادگار دم پستاندار است
[ترجمه گوگل]یک نمونه قابل توجه از یک آتاویسم، یک کاسکسی انسانی یا سینه ای از جنس پستانداران است


کلمات دیگر: