1. His blood group is AO.
[ترجمه ترگمان]گروه خونی او عامل نارنجی است
[ترجمه گوگل]گروه خون او AO است
2. Blood group factor H has been reported to blind preferentially to endothelial cells as well as intestinal mucins and other glycoproteins.
[ترجمه ترگمان]عامل گروه خونی H گزارش شده است که نسبت به سلول های اندوتلیال و نیز روده روده و دیگر glycoproteins کور عمل می کند
[ترجمه گوگل]فاکتور H گروه خون به ترتیب به سلول های اندوتلیال و همچنین موسیون های روده و دیگر گلیکوپروتئین ها بستگی دارد
3. Is blood group an inherited characteristic?
[ترجمه ترگمان]آیا گروه خونی یک ویژگی موروثی است؟
[ترجمه گوگل]آیا گروه خون یک ویژگی ارثی است؟
4. What blood group are you?
[ترجمه ترگمان]کدوم گروه خونی؟
[ترجمه گوگل]چه گروه خونی هستید؟
5. The first thing he saw was her blood group.
[ترجمه ترگمان]اولین چیزی که دید گروه خونیش بود
[ترجمه گوگل]اولین چیزی که او دید، گروه خون او بود
6. One test will determine your blood group, and another will reveal your Rhesus factor.
[ترجمه ترگمان]یک تست گروه خونی شما را تعیین خواهد کرد و دیگری عامل Rhesus شما را نشان خواهد داد
[ترجمه گوگل]یک آزمایش گروه خون شما را تعیین می کند، و دیگری عامل فاکتور ریسوس شما را نشان می دهد
7. And three of them needed A-Negative, Faye's blood group.
[ترجمه ترگمان]و سه تا از آن ها به گروه خونی A - نگاتیو نیاز داشتند
[ترجمه گوگل]و سه نفر از گروه خون فای A-Negative مورد نیاز بودند
8. Scientists have found that blood group O can be a defence against the development of severe, life-threatening malaria in children.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان دریافته اند که گروه خونی O می تواند یک دفاع در برابر توسعه مالاریا شدید، کشنده زندگی در کودکان باشد
[ترجمه گوگل]دانشمندان متوجه شده اند که گروه خون O میتواند در برابر کودکان مبتلا به بیماری مالاریا تهدید کننده زندگی شدید محافظت کند
9. Many other blood group antigens have since been described.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گروه های خونی دیگر از آن زمان توصیف شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دیگر آنتی ژنهای گروه خون از زمان توصیف شده است
10. Blood group O and blood group A were equally frequent and comprised approximately 85% of the men.
[ترجمه ترگمان]گروه خونی O و گروه خونی A مساوی بود و حدود ۸۵ % از مردان را تشکیل می داد
[ترجمه گوگل]گروه خون O و گروه خون A به اندازه کافی مکرر بودند و تقریبا 85٪ از مردان تشکیل می شد
11. The distribution of blood group ABO in three hunderd and seventy - five pa - tients with leukemia were reported.
[ترجمه ترگمان]توزیع گروه خونی ABO در سیصد و هفتاد و پنج pa با سرطان خون گزارش شد
[ترجمه گوگل]توزیع گروه خون ABO در سه هانرود و هفتاد و پنج نفر مبتلا به لوسمی گزارش شده است
12. Do you happen to know your own blood group?
[ترجمه ترگمان]احیانا گروه خونی خودت رو می شناسی؟
[ترجمه گوگل]آیا اتفاق می افتد که گروه خون خود را می دانید؟
13. Blood group in toad was studied with glass method.
[ترجمه ترگمان]گروه خونی وزغ با روش شیشه ای مطالعه شد
[ترجمه گوگل]گروه خون در خوک با روش شیشه ای مورد بررسی قرار گرفت
14. "In the blood group O children there was very little rosetting at all," says Rowe.
[ترجمه ترگمان]\"دبی رو\" می گوید: \"در گروه خونی O، O های بسیار کمی وجود داشت\"
[ترجمه گوگل]'Rowe می گوید:' در گروه خون O بچه ها بسیار کوچک بود
15. The blood group pay attention to for the feminine female of RH is pregnant what should?
[ترجمه ترگمان]گروه خونی به زن مونث of توجه می کند که باید چه کار کند؟
[ترجمه گوگل]گروه خون به زنان زنانه RH توجه داشته باشید چه حسی دارید؟