1. colon cancer is a silent killer
سرطان روده ی بزرگ بی خبر انسان را می کشد.
2. to exteriorize the colon
بریدن و درآوردن قولون
3. he has cancer of the colon
او سرطان قولون دارد.
4. Here, too, the colon must be followed by a dash.
[ترجمه ترگمان]اینجا هم، روده باید توسط یه حمله تعقیب بشه
[ترجمه گوگل]در اینجا نیز کولون باید یک خط تیره باشد
5. The colon, or large intestine, distends and fills with gas.
[ترجمه ترگمان]روده بزرگ، یا روده بزرگ، distends و گاز را پر می کند
[ترجمه گوگل]روده بزرگ، یا روده بزرگ، گسترش می یابد و با گاز پر می شود
6. Calcium may aid in the prevention of colon cancer.
[ترجمه ترگمان]کلسیم ممکن است به جلوگیری از سرطان روده کمک کند
[ترجمه گوگل]کلسیم ممکن است در جلوگیری از سرطان کولون کمک کند
7. Specimens taken at various levels in the colon showed a microscopic colitis that was maximal in the transverse colon.
[ترجمه ترگمان]نمونه ها در سطوح مختلف در کلون، یک colitis میکروسکوپی را نشان دادند که maximal در the عرضی بود
[ترجمه گوگل]نمونه های گرفته شده در سطوح مختلف کولون نشان دهنده کولیت میکروسکوپی بود که حداکثر در کولون عرضی بود
8. Put a colon between the title and the subtitle, even if there isn't one in the original.
[ترجمه ترگمان]روده را بین عنوان و the باز کنید، حتی اگر یک نفر در اصل وجود نداشته باشد
[ترجمه گوگل]کولون را بین عنوان و زیرنویس قرار دهید، حتی اگر در اصل وجود نداشته باشد
9. The next question is whether to use a colon, comma, or dash after the salutation.
[ترجمه ترگمان]سوال بعدی این است که آیا از یک کلون، ویرگول، یا dash بعد از این salutation استفاده کنید
[ترجمه گوگل]سؤال بعدی این است که آیا بعد از تقدیر از کولون، کاما، و یا تیک استفاده کنید
10. This occurred in both the proximal and distal colon.
[ترجمه ترگمان]این در هر دو قسمت از مبدا و روده بزرگ رخ داد
[ترجمه گوگل]این در هر دو روده بزرگ و دفاعی رخ داده است
11. The colon was not assessed in nine patients in whom the diagnosis of malignant disease elsewhere had been obtained by other tests.
[ترجمه ترگمان]در نه بیمار مورد ارزیابی قرار نگرفت که تشخیص بیماری بدخیم در جای دیگری از سوی دیگر تست ها به دست آمده است
[ترجمه گوگل]کولون در 9 بیمار که تشخیص بیماری بدخیم در جاهای دیگر با سایر آزمایش ها به دست آمد، ارزیابی نشد
12. A diagnostic colon test, which costs the average beneficiary $ 16 would carry a price tag of $ 7
[ترجمه ترگمان]تست تشخیصی تست، که به طور متوسط ۱۶ دلار هزینه دارد، برچسب قیمت ۷ دلار خواهد داشت
[ترجمه گوگل]یک آزمایش کولون تشخیصی که هزینه متوسط 16 دالر را دریافت می کند یک برچسب قیمت 7 دلار است
13. Like the kidneys, the colon is well endowed with adenosine receptors.
[ترجمه ترگمان]همانند کلیه ها، colon به خوبی از گیرنده های adenosine برخوردار است
[ترجمه گوگل]مثل کلیه ها، کولون به خوبی با گیرنده های آدنوزین تأمین می شود
14. Dr Lee believes that men who exercise can halve their risk of cancer of the colon.
[ترجمه ترگمان]دکتر لی معتقد است که افرادی که ورزش می کنند می توانند ریسک ابتلا به سرطان روده را نصف کنند
[ترجمه گوگل]دکتر لی معتقد است که مردان ورزش می توانند خطر ابتلا به سرطان کولون را به نصف کاهش دهند
15. We chose to place the manometric catheter into the transverse colon.
[ترجمه ترگمان]ما انتخاب کردیم که the manometric (manometric catheter)را به colon عرضی تبدیل کنیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم کاتتر انسانی را به کولون عرضی بگذاریم