کلمه جو
صفحه اصلی

anemia


معنی : کم خونی، فقرالدم
معانی دیگر : بی حالی، ناپویایی، (پزشکی - کمبود گویچه های قرمز خون یا میزان هموگلوبین در رگ ها) کم خونی، آنمی، طب کم خونی

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) کم‌خونی، فقرالدم


کم خونی، فقرالدم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: anemic (adj.), anemically (adv.)
• : تعریف: a condition resulting from a deficiency of red blood cells or hemoglobin and characterized by weakness, pallor, and difficulty in breathing.

- The doctor suspected anemia when the teenager said she'd been feeling very tired.
[ترجمه Dia] دکتر به کم خونی مشکوک شد زمانی که نوجوان گفت به شدت احساس خستگی می کرده است
[ترجمه ترگمان] دکتر به کم خونی فکر می کرد وقتی که نوجوان می گفت احساس خستگی می کند
[ترجمه گوگل] دکتر مظنون به کم خونی زمانی که نوجوان گفت که احساس خستگی کرده است

• condition caused by a lack of red blood cells and characterized by weakness and breathlessness (pathology); weak, powerless, lack of vitality

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] آنمی، کم خونی ؛ کمبود هموگلوبین د رخون که بخاطر ناکافی بودن تعداد گلبولها، یا کمبود اینمواد در هر گلبول به وجود می آید.
[زمین شناسی] کم خونی، آنمی کاستی میزان رنگیزه حامل اکسیژن- هموگلوبین- در خون .
[بهداشت] آنمی - کم خونی

مترادف و متضاد

کم خونی (اسم)
anemia, anaemia

فقرالدم (اسم)
anemia

جملات نمونه

Their political parties suffer from anemia.

احزاب سیاسی آنان دچار ناپویایی هستند.


1. their political parties suffer from anemia
احزاب سیاسی آنان دچار ناپویایی هستند.

2. The doctor analysed the blood sample for anemia.
[ترجمه ترگمان]دکتر نمونه خون کم خونی را آنالیز کرد
[ترجمه گوگل]دکتر نمونه خون را برای کم خونی بررسی کرد

3. The doctors analyzed the blood sample for anemia.
[ترجمه ترگمان]پزشکان نمونه خون کم خونی را بررسی کردند
[ترجمه گوگل]پزشکان نمونه خون را برای کم خونی بررسی کردند

4. I was put on iron tablets for my anemia.
[ترجمه ترگمان]من قرص آهنی رو برای کم خونی گذاشتم
[ترجمه گوگل]من برای قرنطینه شدن روی قرصهای آهن قرار گرفتم

5. Patients who have severe anemia may experience fainting spells.
[ترجمه ترگمان]بیماران که کم خونی شدیدی دارند ممکن است در حال غش کردن افسون ها باشد
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به کم خونی شدید ممکن است جادوهای خفگی را تجربه کنند

6. Iron deficiency anemia, as evidenced by a high prevalence of low hemoglobin levels, was a widespread problem.
[ترجمه ترگمان]کم خونی ناشی از کمبود آهن، که در شیوع بالای هموگلوبین کم دیده می شود، یک مشکل گسترده بود
[ترجمه گوگل]کم خونی فقر آهن، همانطور که در شیوع بالای سطح هموگلوبین پایین است، یک مشکل گسترده بود

7. Gastrin levels may also be elevated by pernicious anemia. duodenal ulcers, and after a meal.
[ترجمه ترگمان]سطوح Gastrin نیز ممکن است به کم خونی خطرناک افزایش یابد زخم معده و بعد از غذا
[ترجمه گوگل]سطوح گاسترین همچنین ممکن است توسط کم خونی زودرس افزایش یابد زخم های دوازدهه ای و بعد از غذا

8. These include leukopenia, thrombocytopenia, anemia, and atypical lymphocytes.
[ترجمه ترگمان]اینها شامل leukopenia، thrombocytopenia، کم خونی و lymphocytes غیرمعمول هستند
[ترجمه گوگل]این شامل لکوپنی، ترومبوسیتوپنی، کم خونی و لنفوسیتهای آتتیپی است

9. Now, however, the combined effects of scurvy, anemia and exhaustion kept him asleep twenty hours out of the day.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اکنون اثرات ترکیبی بیماری scurvy، کم خونی و خستگی روزانه بیست ساعت از روز به خواب رفت
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، با این حال، اثرات ترکیبی اسکوربوی، کم خونی و خستگی، او را بیدار کرد و بیست ساعت بعد از ظهر خوابید

10. Pernicious anemia is thought to be caused by an autoimmune reaction against gastric parietal cells resulting in impaired secretion of intrinsic factor.
[ترجمه ترگمان]گمان می رود کم خونی Pernicious ناشی از واکنش خود ایمنی در برابر سلول های آهیانه ای که منجر به ترشح ضعیف عامل درونی می شود، ایجاد شود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که کم خونی سرطانی ناشی از واکنش خود ایمنی در برابر سلول های پاریتال معده است که منجر به اختلال در ترشح عامل اصلی می شود

11. Depending on the severity of your anemia, a blood transfusion or plasmapheresis may be necessary. Plasmapheresis is a type of blood-filtering procedure.
[ترجمه ترگمان]بسته به شدت کم خونی شما، ممکن است انتقال خون و یا تزریق خون مورد نیاز باشد Plasmapheresis نوعی از روش تصفیه خون است
[ترجمه گوگل]بسته به شدت کم خونی شما، ممکن است خونریزی یا پلاسمافرسز ضروری باشد پلاسمافروز یک نوع از روش فیلتر کردن خون است

12. Variant hemoglobins (see sickle-cell anemia; hemoglobinopathy) can be used to trace past human migrations and to study genetic relationships among populations.
[ترجمه ترگمان]variant hemoglobins (کم خونی sickle داس)را می توان برای ردیابی مهاجرت های انسانی گذشته و مطالعه روابط ژنتیکی بین جمعیت ها به کار برد
[ترجمه گوگل]هموگلوبین های متنوع (آنمی کم خونی سلول های خونی، هموگلوبینوپاتی) را می توان برای ردیابی مهاجرت های گذشته و بررسی ارتباطات ژنتیکی میان جمعیت ها استفاده کرد

13. Most cases of aplastic anemia are idiopathic.
[ترجمه ترگمان]اغلب موارد کم خونی aplastic وجود دارد
[ترجمه گوگل]اکثر موارد کم خونی آپلاستیک، ایدوپاتیک هستند

14. In aplastic anemia patients ( 7 cases ) RET # decreased and HFR increased moderately.
[ترجمه ترگمان]در مبتلا به کم خونی aplastic (۷ مورد)RET # کاهش یافت و HFR به طور متوسط افزایش یافت
[ترجمه گوگل]در بیماران کم خونی آپلاستیک (7 مورد) RET # کاهش و HFR متوسط ​​افزایش می یابد

15. The common adverse reactions were leucopenia, anemia, neuro-sensory toxicity and gastrointestinal response.
[ترجمه ترگمان]واکنش های معکوس معمول leucopenia، کم خونی، سمیت حسی عصبی و واکنش معده و روده بود
[ترجمه گوگل]عوارض جانبی رایج لوکوپنی، آنمی، سمیت حساسیتی عصبی و پاسخ گوارشی بود

پیشنهاد کاربران

هماتولوژی زبست شناسی
anemia ، آنمی به معنای کم خونی است ، شایعترین کم خونی در ایران کم خونی فقر آهن است

در ترکیب با صفت مثلا moral anemia کمبود معنی می دهد یعنی کمبود اخلاقی

کاهش مقدار هماتوکریت بدن نسبت به حالت عادی.
کمی خونی ـ


کلمات دیگر: