(پزشکی) برنکو پنومونی، ذات الریه لبویی، آماس نایژه و بخش هایی از ریه
bronchopneumonia
(پزشکی) برنکو پنومونی، ذات الریه لبویی، آماس نایژه و بخش هایی از ریه
انگلیسی به فارسی
(پزشکی) برنکو پنومونی، ذاتالریه لبویی، آماس نایژه و بخشهایی از ریه
برونکوپنیومونی
انگلیسی به انگلیسی
• inflammation of the lungs
دیکشنری تخصصی
[بهداشت] ذات الریه لبولی
جملات نمونه
1. Conclusion The insultus of asthematoid bronchopneumonia could be decreased by treatment with atomization inhalation of salbutamol and budesonide suspension and overall nursing intervention.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری The of bronchopneumonia می تواند با درمان with atomization of و budesonide budesonide و مداخله عمومی کاهش یابد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: با استفاده از استنشاق اتمیزاسیون سالبوتامول و سوسپانسیون بوندسونید و مداخله در کل پرستاری، می توان با کاهش استرس زخم برونکوپنیومونی آستاگماتیو کاهش یافت
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: با استفاده از استنشاق اتمیزاسیون سالبوتامول و سوسپانسیون بوندسونید و مداخله در کل پرستاری، می توان با کاهش استرس زخم برونکوپنیومونی آستاگماتیو کاهش یافت
2. This pattern is much less common than the bronchopneumonia pattern.
[ترجمه ترگمان]این الگو بسیار کم تر از الگوی bronchopneumonia است
[ترجمه گوگل]این الگو بسیار کمتر از الگوی برونکوپنیومونی است
[ترجمه گوگل]این الگو بسیار کمتر از الگوی برونکوپنیومونی است
3. Thein alveoli, indicative an acute bronchopneumonia theThe PMN an exudate in the alveoli.
[ترجمه ترگمان]alveoli Thein، نشانه an حاد theThe an در the را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]Alveoli Thein، نشان دهنده برونکوپنیومونی حاد PMN است که در اوائل آلوئول است
[ترجمه گوگل]Alveoli Thein، نشان دهنده برونکوپنیومونی حاد PMN است که در اوائل آلوئول است
4. Severe one may cause Lung Oedeme or Bronchopneumonia.
[ترجمه ترگمان]بیماری شدید ممکن است موجب ریه و یا ریه شود
[ترجمه گوگل]شدید ممکن است باعث بروز لنگه Oedeme یا برونکوپنیومونی شود
[ترجمه گوگل]شدید ممکن است باعث بروز لنگه Oedeme یا برونکوپنیومونی شود
5. The lesions are those of a bronchopneumonia accompanied by a hemorrhagic and necrotizing bronchitis.
[ترجمه ترگمان]جراحت های ناشی از بیماری bronchopneumonia همراه با لخته خون و ورم necrotizing هستند
[ترجمه گوگل]ضایعات مربوط به یک برونکوپنومونی همراه با برونشیت هموراژیک و ناباروری است
[ترجمه گوگل]ضایعات مربوط به یک برونکوپنومونی همراه با برونشیت هموراژیک و ناباروری است
6. Children coughs, after getting bronchopneumonia to treat, snorty, cough close a week, what reason is knowing?
[ترجمه ترگمان]بچه ها سرفه می کنند، بعد از این که برای درمان سرطان سرفه می کنند، پس از یک هفته سرفه می کنند، چه دلیلی دارد؟
[ترجمه گوگل]کودکان سرفه می کنند، پس از برونکوپنیومونی برای درمان، snorty، سرفه نزدیک یک هفته، علت چیست؟
[ترجمه گوگل]کودکان سرفه می کنند، پس از برونکوپنیومونی برای درمان، snorty، سرفه نزدیک یک هفته، علت چیست؟
7. With what Chinese traditional medicine can child bronchopneumonia effect a radical cure?
[ترجمه ترگمان]با چه داروهای سنتی چینی می تواند یک درمان رادیکال را تحت تاثیر قرار دهد؟
[ترجمه گوگل]با چه نوع طب سنتی چینی می تواند برونکوپنیومونی کودک یک درمان رادیکال داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]با چه نوع طب سنتی چینی می تواند برونکوپنیومونی کودک یک درمان رادیکال داشته باشد؟
8. The bronchopneumonia is exudative in type and lobular in distribution.
[ترجمه ترگمان]The در توزیع از نوع و lobular در توزیع استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برونکوپنیومونی در نوع و لوبولار در توزیع اگزوداتیک است
[ترجمه گوگل]برونکوپنیومونی در نوع و لوبولار در توزیع اگزوداتیک است
9. Here is another example of a bronchopneumonia.
[ترجمه ترگمان]این یک مثال دیگر از یک bronchopneumonia است
[ترجمه گوگل]در اینجا نمونه دیگری از یک برونکوپنیومونی است
[ترجمه گوگل]در اینجا نمونه دیگری از یک برونکوپنیومونی است
10. The complications mostly manifested as toxic hepatitis and bronchopneumonia.
[ترجمه ترگمان]این عوارض اغلب به عنوان هپاتیت و هپاتیت سمی آشکار می شوند
[ترجمه گوگل]عوارض بیشتر به عنوان هپاتیت سمی و برونکوپنیومونی دیده می شود
[ترجمه گوگل]عوارض بیشتر به عنوان هپاتیت سمی و برونکوپنیومونی دیده می شود
11. Conclusion : Combined mucosolvin atomizing inhalation and frequency spectrograph irradiation to treat bronchopneumonia could gain notable curative effect.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل ترکیبی mucosolvin atomizing و پرتوافکنی دما برای درمان bronchopneumonia می تواند اثر درمانی قابل توجهی بدست آورد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ترکیبات مونوکسولین و استنشاقی و فرکانس طیف گربه برای درمان برونکوپنیومونی، می توانند تاثیر قابل توجهی درمانی داشته باشند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ترکیبات مونوکسولین و استنشاقی و فرکانس طیف گربه برای درمان برونکوپنیومونی، می توانند تاثیر قابل توجهی درمانی داشته باشند
12. The remedial method of what specially good effect does the child's bronchopneumonia have?
[ترجمه ترگمان]روش درمانی آن چه تاثیر خوبی بر روی کودک می گذارد؟
[ترجمه گوگل]روش جراحی برونکوپنومونیا کودک چه تاثیری ویژه ای دارد؟
[ترجمه گوگل]روش جراحی برونکوپنومونیا کودک چه تاثیری ویژه ای دارد؟
13. After in hospital, inspects discovered that what the baby contracts is the pneumococcal bronchopneumonia.
[ترجمه ترگمان]بعد از این که در بیمارستان کشف شد که what baby the است
[ترجمه گوگل]پس از بازجویی در بیمارستان، کشف شد که آنچه که نوزاد قرارداد دارد، برونکوپنیومونیک پنوموکوک است
[ترجمه گوگل]پس از بازجویی در بیمارستان، کشف شد که آنچه که نوزاد قرارداد دارد، برونکوپنیومونیک پنوموکوک است
14. At higher magnification, the pattern of patchy distribution of a bronchopneumonia is seen.
[ترجمه ترگمان]در بزرگنمایی بالاتر، الگوی توزیع تکه تکه (گسسته)دیده می شود
[ترجمه گوگل]در بزرگنمایی بالاتر، الگوی توزیع غلیظ برونکوپنمونیایی دیده می شود
[ترجمه گوگل]در بزرگنمایی بالاتر، الگوی توزیع غلیظ برونکوپنمونیایی دیده می شود
پیشنهاد کاربران
bronchopneumonia ( پزشکی )
واژه مصوب: سینهپهلوی نایژهای
تعریف: التهاب ریه که از نایژک های انتهایی آغاز و به تشکیل بروننَشت بلغمی - چرکی در حبابچهها منجر میشود
واژه مصوب: سینهپهلوی نایژهای
تعریف: التهاب ریه که از نایژک های انتهایی آغاز و به تشکیل بروننَشت بلغمی - چرکی در حبابچهها منجر میشود
کلمات دیگر: