کلمه جو
صفحه اصلی

bursa


(کالبد شناسی) کیسه ی زلالی، کیسه، حفره (به ویژه اگر پر از مایع باشد و از اصطکاک استخوان و غضروف جلوگیری کند)، انبانه

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) کیسه‌ی زلالی، کیسه، حفره (به‌ویژه اگر پر از مایع باشد و از اصطکاک استخوان و غضروف جلوگیری کند)، انبانه


بورسا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: bursae, bursas
مشتقات: bursate (adj.)
• : تعریف: a sac in the body, esp. one filled with fluid, that acts to protect against friction, as in a joint.

• pouch; sac containing fluid between a tendon and a bone (anatomy)

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] آبکیس

جملات نمونه

1. There should be a bursa here, which makes it easy for the iliotibial band to slide and the leg to move easily.
[ترجمه ترگمان]در اینجا باید a وجود داشته باشد که برای گروه iliotibial آسان است که به راحتی حرکت کند و پا به آسانی حرکت کند
[ترجمه گوگل]در اینجا بایاس باید وجود داشته باشد، که باعث می شود که نوار یدلایمخیرات به راحتی حرکت کند و پا به راحتی حرکت کند

2. The genital organ includes ovotestis, hermaphroditic duct, semen bursa, albumen gland, mucous gland, nidamental gland, copulatory bursa and prostata.
[ترجمه ترگمان]عضو تناسلی شامل ovotestis، مجرای hermaphroditic، منی bursa، غده albumen، غده mucous، غده nidamental، copulatory bursa و prostata است
[ترجمه گوگل]ارگان های تناسلی شامل اووتستیس، کانال هرمافردیتی، اسپرم اسپرم، غده آلبومین، غدد مخاطی، غده غدد لنفاوی، بوراسپاپ و پروستات می باشد

3. When pollen is mature, craze of pollen bursa proper motion, medicinal powder give pollen.
[ترجمه ترگمان]وقتی گرده به بلوغ رسید، شور و شوق گرده افشانی، حرکت مناسب و پودر دارویی به گرده را می دهد
[ترجمه گوگل]هنگامی که گرده بالغ است، حیرت از گرده بورانا حرکت مناسب، پودر دارویی به گرده

4. In the adjacency of copulatory bursa is albumen gland and mucous gland, which secretes protein and mucus respectively and surround eggs.
[ترجمه ترگمان]در مجاورت of bursa، غده albumen و غدد mucous وجود دارد که به ترتیب به ترتیب پروتیین و مخاط را احاطه می کند و تخم های اطراف آن را احاطه می کند
[ترجمه گوگل]در مجاورت bursa copulatory، غده آلبومین و غده مخاطی است که به ترتیب پروتئین و مخاط را ترشح می کند و تخم مرغ را فرا می گیرد

5. Bursa is the unique structure of the birds, is located at the top of the post-cloacal, the wall is full of lymphoid tissue.
[ترجمه ترگمان]بورسا، ساختار منحصر به فرد پرندگان، در بالای ایست بازرسی قرار دارد، و دیوار پر از بافت lymphoid است
[ترجمه گوگل]بورا ساختار منحصر به فرد پرندگان است و در بالای پلاک تخم مرغ قرار دارد و دیواره پر از بافت لنفی است

6. Is Chinese traditional medicine ovarian to much bursa is syndrome useful?
[ترجمه ترگمان]آیا سن طب سنتی چینی برای bursa بسیار مفید است؟
[ترجمه گوگل]آیا داروهای طب سنتی چینی به بسیاری از بوراسا سندروم مفید است؟

7. Book online the cheapest hotels in Bursa - low prices and high discounts.
[ترجمه ترگمان]رزرو هتل به صورت آنلاین ارزان ترین هتل های in - قیمت های پایین و تخفیف های بالا
[ترجمه گوگل]رزرو آنلاین هتل ارزان عمده فروشی و خرده فروشی در Bursa

8. Some women still put jasmine in the floret bursa of choiceness exquisite or Xiaohua basket, hang in mosquito-curtain, make a jasmine flower sweet send melting dreamland his.
[ترجمه ترگمان]برخی از زنان هنوز گل یاسمن را در the floret از سبد نفیس یا Xiaohua قرار می دهند که در mosquito آویزان می شوند و گل یاسمن به گل تبدیل می کنند تا سرزمین رویایی او را ذوب کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از زنان هنوز گل یاسمن را در گل بورتا از سبزی انتخابی یا سبد Xiaohua، آویزان در پرده پرده، گل یاسمن شیرین می فرستند و رویا را ذوب می کنند

9. The ulcer has perforated into the lessor omental bursa.
[ترجمه ترگمان]زخم در the omental bursa سوراخ شده است
[ترجمه گوگل]زخم در برسا اومنتال برون سپاری شده است

10. Because lachrymal bursa flesh breaks down, reach the reason such as conjunctivitis, inside next conjunctiva bursa, often tear accumulates sluggish or spill over.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که گوشت bursa تکه تکه می شود، به دلیلی مانند conjunctivitis، در داخل bursa next، به دلیل پارگی و یا نشت نفت، به همین دلیل عمل می کند
[ترجمه گوگل]از آنجا که گوشت لاشهارمور بوراسا فرو می ریزد، به دلیل آن از جمله conjunctivitis، در داخل بوزا ملتحمه بعدی رخ می دهد، اغلب اشک تنفس تجمع یافته یا ناپدید می شود

11. Suprapatellar bursa reconstruction and patella retinacula plastic operation is a good method to treat the post-traumatic knee ankylosis.
[ترجمه ترگمان]بازسازی bursa bursa و operation plastic یک روش خوب برای درمان آسیب های زانوی پس از ضربه است
[ترجمه گوگل]عملیات پلاستیکی Suprapatellar بورسا و پاتلا رتیناکولا یک روش خوب برای درمان آنکیلوز زانوی پس از ضربه است

12. The edema in sinew of kidney, lesser omental bursa or peripancreas, and ascites were recorded, 1 point scored each site.
[ترجمه ترگمان]تورم در پی کلیه، omental کم تر یا peripancreas، و ascites ثبت شدند و یک امتیاز هر سایت را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]ادم در ناحیه کلیه، bursa اگزالات کمتر یا پریپنکراس، و آسکیت ثبت شد، 1 امتیاز در هر سایت

13. Something more definite can, fortunately, be said about Molla Fenari's first period of office as kadi of Bursa.
[ترجمه ترگمان]چیزی بیشتر از این می تواند در مورد اولین دوره زمانی اداره به عنوان kadi Bursa Bursa گفته شود
[ترجمه گوگل]خوشبختانه می توان گفت چیزی قطعی تر از اولین دوره ملو فرناری به عنوان کادی از بورسالا است

14. The well developed buccal capsule of the adult parasite is prominent as is the bursa of the male.
[ترجمه ترگمان]کپسول بزرگ developed که انگل بالغ ساخته شده است، برجسته و برجسته جنس مذکر است
[ترجمه گوگل]کپسول باکال به خوبی از انگل بزرگسال برجسته است به عنوان Bursa مرد

15. In reforming and opening at the beginning of begin to do a few " become rich small bright and beautiful bursa " the subentry of and so on, was on a project to enrol the road of business from now on.
[ترجمه ترگمان]در اصلاحات و بازگشایی در آغاز شروع به کار کردن چند تایی \"ثروتمند و زیبا\"، یعنی \"subentry و غیره\"، پروژه ای برای ثبت نام در راه کسب و کارها از حالا به بعد بود
[ترجمه گوگل]در اصلاح و باز شدن در ابتدا شروع به انجام چند 'تبدیل شدن به غنی کوچک بورسا سبز روشن و زیبا'، زیرمجموعه و غیره، در پروژه ای قرار گرفت که جاده کسب و کار را از آن به ثبت برساند

پیشنهاد کاربران

کیسه آب بدن ( غضروف و . . )

استان بورسا، یکی از چهار شهر بزرگ کشور ترکیه

حفره بدن


کلمات دیگر: