1. descriptive anatomy
کالبدشناسی توصیفی
2. pathological anatomy
کالبدشناسی وابسته به آسیب شناسی
3. general anatomy
کالبد شناسی عمومی
4. We have to do anatomy next term.
[ترجمه ترگمان]ما باید در دوره بعد آناتومی را انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید آناتومی را در دوره بعدی انجام دهیم
5. Knowledge of human anatomy is essential to figure drawing.
[ترجمه ترگمان]دانش آناتومی انسانی برای طراحی ضروری است
[ترجمه گوگل]دانستن آناتومی انسان برای طراحی نقاشی ضروری است
6. An understanding of human anatomy is important to a dancer.
[ترجمه ترگمان]درک آناتومی انسانی برای یک رقاص مهم است
[ترجمه گوگل]درک اناتوم انسانی برای رقصنده مهم است
7. You could see a part of his anatomy that I'd rather not mention.
[ترجمه ترگمان]تو می تونستی بخشی از anatomy رو ببینی که من ترجیح می دم بهش اشاره نکنم
[ترجمه گوگل]شما می توانید بخش هایی از آناتومی خود را مشاهده کنید که من ترجیح می دهم آن را ذکر نکنم
8. They draw the nude figure with careful anatomy.
[ترجمه ترگمان]آن ها پیکر برهنه را با کالبدشناسی دقیق رسم می کنند
[ترجمه گوگل]آنها چهره برهنه را با آناتومی دقیق قرعه کشی می کنند
9. Elkind's book is an anatomy of one man's discussion with his son about life.
[ترجمه ترگمان]کتاب Elkind آناتومی صورت یک انسان با پسرش در مورد زندگی است
[ترجمه گوگل]کتاب الکیند آناتومی از گفتگوهای یک مرد با پسرش درباره زندگی است
10. Physiology and anatomy are basic to medical science.
[ترجمه ترگمان]فیزیولوژی و کالبدشناسی برای علم پزشکی پایه هستند
[ترجمه گوگل]فیزیولوژی و آناتومی در علوم پزشکی پایه هستند
11. The whole play reads like an anatomy of evil.
[ترجمه ترگمان]همه نمایشنامه مانند آناتومی بدی می خواند
[ترجمه گوگل]تمام بازی ها مانند آناتومی بد است
12. He works as a demonstrator in anatomy at Wolfson College.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یکی از تظاهرکنندگان در کالج Wolfson کار می کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک تظاهر کننده در آناتومی در کالج ولفسون کار می کند
13. When only seeing is believing the unseen reproductive anatomy of the female can not be an article of faith.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تنها می توان باور کرد که آناتومی جنسی نامریی ماده را نمی توان به عنوان یک ماده ایمان قلمداد کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که فقط مشاهده می کنید اعتقاد بر این است که آناتومی بی نظیر تولید مثل زن نمی تواند یک مقاله ایمانی باشد
14. First, the anatomy of an ice dam; how it happens and why.
[ترجمه ترگمان]اول، آناتومی یک سد یخی، چگونه رخ می دهد و چرا
[ترجمه گوگل]اول، آناتومی سد یخی؛ چگونه اتفاق می افتد و چرا
15. Here, anatomy provides an intriguing clue.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، کالبدشناسی اطلاعات جالبی ارائه می کند
[ترجمه گوگل]در اینجا، آناتومی یک نشانه جذاب ارائه می دهد