کلمه جو
صفحه اصلی

cystoscope


(پزشکی)، (دستگاهی برای دیدن درون کیسه مثانه) پیشابدان نما، مثانه بین

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) (دستگاهی برای دیدن درون کیسه مثانه) پیشابدان نما


(پزشکی) (درون مثانه را) با پیشابدان نما وارسی کردن


سيستوسکوپ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an instrument for examining the urinary bladder and passages.

• instrument for examining the interior of the urinary bladder

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] سیستوسکوپ

جملات نمونه

1. The early cystoscope developed to the present arthroscopy arthroscopic technique has little impairment and far - ranging applicability.
[ترجمه ترگمان]The اولیه توسعه یافته به روش present arthroscopy اختلال اندکی دارد و قابلیت کاربرد بسیار زیادی دارد
[ترجمه گوگل]سیستوسکوپ زودرس به روش آرتروسکوپی آرتروسکوپی پیشرفته کمبودهای کمی و کاربرد فراوانی دارد

2. Objective To understand the value of Cystoscope detect and mucosa Biopsy in urinary system tuberculosis diagnosis.
[ترجمه ترگمان]هدف درک ارزش شناسایی Cystoscope و مخاط در سیستم ادراری تشخیص بیماری سل
[ترجمه گوگل]هدف: برای درک ارزش تشخیص سیستوسکوپ و بیوپسی مخاط در تشخیص سل سیستم ادراری

3. The sensitivity and specificity of biopsy through cystoscope are both 100%.
[ترجمه ترگمان]حساسیت و میزان نمونه برداری از طریق cystoscope هم ۱۰۰ % است
[ترجمه گوگل]حساسیت و خاصیت بیوپسی از طریق سیستوسکوپ هر دو 100٪ است

4. The suffering kidney urine were from the cystoscope, intraureteral cannula and pyelostomy.
[ترجمه ترگمان]ادرار درد کلیه، از the، intraureteral، cannula و pyelostomy بود
[ترجمه گوگل]ادرار خونریزی دهنده از سی تی اسکن، کانول داخل وریدی و پیلوستومی بود

5. A cystoscopy is a procedure to view the inside of the bladder using a thin instrument with a light and a tiny telescope (cystoscope), which is inserted into the urethra.
[ترجمه ترگمان]A روشی است برای مشاهده داخل مثانه با استفاده از یک وسیله نازک با نور و تلسکوپ کوچک (cystoscope)که در مجرای پیشاب درج شده است
[ترجمه گوگل]سیستوسکوپی روشی است برای مشاهده داخل مثانه با استفاده از دستگاه نازک با نور و تلسکوپ کوچک (سیستوسکوپ) که به داخل مجرای داخل قرار می گیرد

6. Conclusion Cystoscope detect and mucosa Biopsy had a key role in urinary system tuberculosis diagnosis.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری شناسایی Cystoscope و مخاط Biopsy نقش کلیدی در تشخیص بیماری سل دارند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری سیستوسکوپ تشخیص و مخاطی بیوپسی نقش کلیدی در تشخیص بیماری سل سیستم ادراری داشت

7. Result all 42 patients completed lithotripsy through cystoscope with no complications.
[ترجمه ترگمان]نتیجه همه ۴۲ بیمار lithotripsy را از طریق cystoscope بدون عوارض به پایان رساندند
[ترجمه گوگل]یافته ها: تمام 42 بیمار با سیتواستیپس بدون هیچ عارضه ای لیتوتریپسی را تکمیل کردند

8. Results After embolismed and eliminated blood clot by cystoscope or urethral catheter, 12 cases hematuria gradually evanescenced; and cases were partial or total resection.
[ترجمه ترگمان]نتایج بعد از embolismed و از بین بردن لخته خونی توسط cystoscope یا urethral catheter، ۱۲ مورد به تدریج evanescenced شدند؛ و موارد جزیی یا کامل بودند
[ترجمه گوگل]نتایج پس از تجمع خون و حذف لخته خون توسط سیتواسکوپ یا کاتتر اوره، 12 مورد هماچوری به تدریج از بین می رود؛ و موارد رزکسیون جزئی یا کامل بود

9. Ureterolithotomy assisted by flexible cystoscope is a safe, effective treatment method for ureteral and coexisting renal stones.
[ترجمه ترگمان]Ureterolithotomy با کمک cystoscope انعطاف پذیر، روش درمانی موثر و موثر برای ureteral و همزمان با استفاده از سنگ کلیه است
[ترجمه گوگل]Ureterolithotomy با استفاده از سیستوسکوپ انعطافپذیر یک درمان امن و موثر برای سنگ کلیه است

10. Ureter catheterization, double-J tube insertion under cystoscope and operation should be the main measures to relieve obstruction.
[ترجمه ترگمان]Ureter catheterization، تزریق دو - تحت فرمان and و عملیات باید اقدامات اصلی برای کاهش انسداد باشد
[ترجمه گوگل]کاتتریزاسیون اوره، جابجایی لوله دوشتری تحت سینتوسکوپ و عملیات باید اقدامات اصلی برای رفع انسداد باشد

11. Results Renal colic was relieved by placing double-J-catheter under the cystoscope or ureteroscope in all 15 cases.
[ترجمه ترگمان]نتایج Renal colic با قرار دادن catheter double (J -)تحت the یا ureteroscope در تمامی ۱۵ مورد، تسکین یافت
[ترجمه گوگل]نتایج کولیک کلیه با قرار دادن کاتتر دوتای J زیر سیستوسکوپ یا اورتروسکوپ در 15 مورد کاهش یافت

12. Of cystitis and gland sex cystitis differentiate diagnose, examination of main support cystoscope and live body organize an examination.
[ترجمه ترگمان]از بین cystitis و روابط جنسی gland تمایز قائل شدن را تشخیص می دهد، بررسی حمایت اصلی cystoscope و بدن زنده یک امتحان را سازمان دهی می کند
[ترجمه گوگل]از سیستیت سیستیت و جنس تشخیص را تشخیص می دهد، بررسی سیستوسکوپ حمایت اصلی و بدن زنده یک معاینه را انجام می دهد

13. Objective:To explore the security and efficacy of retroperitoneal middle and upper ureterolithotomy by laparoscope and cystoscope.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی امنیت و اثربخشی of میانه و ureterolithotomy بالا توسط laparoscope و cystoscope
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ایمنی و کارآیی اورترتالیتوتومی میترال و فوقانی با استفاده از لاپاروسکوپ و سینوسکاپ

14. Objective: To study the clinical value of electron flexible cystoscope.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه ارزش بالینی of انعطاف پذیر الکترونی
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه ارزش بالینی سیستوسکوپ انعطاف پذیری الکترونی

15. Conclusions: The submucosal ureter-vesical stones may be treated by transurethral cystoscope, and this is one simple, economical and effective method.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: سنگ submucosal - vesical ممکن است توسط transurethral cystoscope درمان شود، و این یک روش ساده، اقتصادی و موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: با استفاده از سیستوسکوپ ترانس توریراسیون سنگهای قاعده ای غضروف مفصلی می توانند درمان شوند و این یک روش ساده، مقرون به صرفه و موثر است


کلمات دیگر: