کلمه جو
صفحه اصلی

analgesic


معنی : داروی مسکن
معانی دیگر : (پزشکی - داروسازی)، داروی دردکش، دردنشان

انگلیسی به فارسی

دردنشان


ضد درد، داروی مسکن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a drug, lotion, or the like that relieves pain.
مترادف: anodyne, lenitive, painkiller, palliative
متضاد: irritant
مشابه: anesthetic, aspirin, balm, drug, febrifuge, lotion, ointment, opiate, salve, sedative, soother

- The nurse applied an analgesic to the affected area.
[ترجمه ترگمان] پرستار یک مسکن به منطقه آسیب دیده اعمال کرد
[ترجمه گوگل] پرستار درد زا را برای منطقه آسیب دیده اعمال کرد
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to a medication that relieves pain.
مترادف: anodyne, lenitive, palliative
متضاد: irritant
مشابه: anesthetic, opiate, sedative, soothing

- There are many brands of analgesic creams.
[ترجمه ترگمان] انواع زیادی از کرم ضد درد وجود دارد
[ترجمه گوگل] مارک های بسیاری از کرم های ضد درد وجود دارد

• anaesthesia, pain-killer, pain-reducer
pain-killing, pain-reducing, anaesthetic
an analgesic is a drug which lessens the effect of pain. count noun here but can also be used as an attributive adjective. e.g. this has very good analgesic properties and will help to reduce pain.

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] ضد درد

مترادف و متضاد

داروی مسکن (اسم)
analgesic, painkiller

pain remover


Synonyms: anesthetic, anodyne, painkiller, soother


جملات نمونه

1. This cream contains a mild analgesic to soothe stings and bites.
[ترجمه ترگمان]این کرم حاوی یک داروی درد خفیف برای تسکین نیش و گاز است
[ترجمه گوگل]این کرم حاوی یک ضد درد خفیف برای تسکین درد و گزش است

2. Aspirin is a popular analgesic.
[ترجمه ترگمان]آسپرین یک مسکن محبوب است
[ترجمه گوگل]آسپرین یک ضد درد معمولی است

3. Aspirin is a mild analgesic.
[ترجمه ترگمان]آسپرین یک مسکن خفیف است
[ترجمه گوگل]آسپرین یک داروی ضد درد است

4. The rest of us find paracetamol an effective analgesic with no important side effects and have no need of an antidote.
[ترجمه ترگمان]بقیه ما یک مسکن موثر مسکن موثر با عوارض جانبی مهم پیدا می کنیم و نیازی به یک پادزهر ندارند
[ترجمه گوگل]بقیه ما پاراستامول را یک ضد درد مؤثر با هیچ عارضه جانبی مهمی نمی دانیم و نیازی به پادزهر نداریم

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

6. Analgesic and anti-emetic drugs had been prescribed.
[ترجمه ترگمان]داروهای Analgesic و anti تجویز شده بود
[ترجمه گوگل]داروهای ضد درد و ضد عفونی تجویز شده اند

7. It was better than an analgesic in her blood.
[ترجمه ترگمان]از an در خونش بهتر بود
[ترجمه گوگل]بهتر از یک ضد درد در خونش بود

8. VAS score, analgesic drug consumption, nausea, vomit, pruritus were observed at 4 h, h, 24 h and 4h after operation . . .
[ترجمه ترگمان]امتیاز VAS، مصرف داروی مسکن، تهوع، استفراغ، pruritus در ۴ ساعت، h، ۲۴ ساعت و ۴ ساعت بعد از عملیات مشاهده شدند
[ترجمه گوگل]نمره VAS، مصرف داروهای ضد درد، حالت تهوع، استفراغ، خارش در 4 ساعت، ساعت، 24 ساعت و 4 ساعت بعد از عمل مشاهده شد

9. The analgesic effect, effect and vital signs after applying PCA were recorded.
[ترجمه ترگمان]تاثیر مسکن، اثر و علایم حیاتی بعد از اعمال PCA ثبت شد
[ترجمه گوگل]اثر ضد درد، اثر و علائم حیاتی پس از استفاده از PCA ثبت شد

10. Ketoprofen (KP), a nonsteroidal anti-inflammatory and analgesic drug, has been mainly used for rheumatoid arthritis, osteoarthritis, ankylosing spondylitis, acute gout and other acute pains.
[ترجمه ترگمان]ketoprofen (خیبر پختونخوا)، یک داروی ضد التهاب - and nonsteroidal، عمدتا برای روماتیسم مفصلی، آرتروز، ankylosing spondylitis، نقرس حاد و درده ای شدید دیگر مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]Ketoprofen (KP)، داروهای ضد التهابی و ضددرد ناسازاری است که عمدتا برای آرتریت روماتوئید، استئوآرتریت، اسپاستیلیت انکیلوز، نقرس حاد و سایر درد های حاد استفاده می شود

11. Actions : Antipyretic, antidotal, antiphlogistic and analgesic.
[ترجمه ترگمان]کنش ها: Antipyretic، antidotal، antiphlogistic و مسکن
[ترجمه گوگل]اقدامات: ضد تب، ضددرد، ضدافسردگی و ضد درد

12. Results The analgesic action and antiinflammatory action were increased when codamine was mixed with ibuprofen by the rate of 13:200, without increasing its toxicity.
[ترجمه ترگمان]نتایج عمل ضد درد و عمل ضد درد هنگامی افزایش یافت که codamine با میزان ۱۳: ۲۰۰ ترکیب شد، بدون اینکه سمیت آن را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]نتایج: اثر ضد درد و عمل ضد التهابی هنگامی که codamine با ibuprofen با میزان 13: 200 مخلوط شد بدون افزایش سمیت آن افزایش یافت

13. OBJECTIVE To study the anti-inflammatory and analgesic effect of pigments from Scrophularia ningpoensis Hemsl.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای مطالعه اثر ضد التهاب و ضد درد رنگ از scrophularia ningpoensis Hemsl استفاده می کند
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر ضد التهابی و ضد درد رنگدانه ها از Scrophularia jaypoensis Hemsl

14. Objective To observe analgesic effect of diprovan and tramadol in induced abortion.
[ترجمه ترگمان]هدف برای مشاهده اثر درد مسکن of و tramadol در سقط جنین القا شده
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر ضد درد دوپروزان و ترامادول در سقط جنین

15. OBJECTIVE To observe the anti - inflammatory and analgesic effects of diclofenac potassium spray.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای مشاهده اثرات ضد التهاب و ضد درد اسپری پتاسیم diclofenac
[ترجمه گوگل]هدف: برای مشاهده اثرات ضد التهابی و ضد درد دیکلوفناک پتاسیم اسپری

پیشنهاد کاربران

داروی ضد درد

آرامبخش

analgesic ( پزشکی )
واژه مصوب: دردزدا
تعریف: دارویی که بدون از بین ‏بردن هوشیاری موجب کاهش احساس درد می شود|||متـ . مسکن


کلمات دیگر: