کلمه جو
صفحه اصلی

حراقت

لغت نامه دهخدا

حراقت. [ ح ِ ق َ ] ( ع مص ) سوزش و سوختگی ، مگر در کتب معتبره لغات اینطور به الف بنظر نیامده. ( غیاث ). رجوع به حراقه شود.

حراقة. [ ح َ ق َ ] ( ع مص ) حریق. آتش سوزی. سوختن : حراقه نفت ؛ نفت سوختن و نفت سوزی. حراقه بارود؛ باروت سوزی. ( دُزی ). رجوع به حراقت شود.

حراقت . [ ح ِ ق َ ] (ع مص ) سوزش و سوختگی ، مگر در کتب معتبره ٔ لغات اینطور به الف بنظر نیامده . (غیاث ). رجوع به حراقه شود.



کلمات دیگر: