مقررات، حکم، فرمان، امریه، خطابه، قاعده اخلاقی، امر، پند، نظام نامه
precepts
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. he follows the precepts of his religion
او از اصول دین خود پیروی می کند.
پیشنهاد کاربران
درک و تصور
کلمات دیگر:
مقررات، حکم، فرمان، امریه، خطابه، قاعده اخلاقی، امر، پند، نظام نامه