• location in the center, place located about the same distance from all points
central place
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] مکان مرکزی
پیشنهاد کاربران
central place ( باستان شناسی )
واژه مصوب: مکان مرکزی
تعریف: استقرارگاه یا محوطة اصلی و مرکزی که استقرارگاه ها یا محوطه های اقماری در اطراف آن پراکنده اند
واژه مصوب: مکان مرکزی
تعریف: استقرارگاه یا محوطة اصلی و مرکزی که استقرارگاه ها یا محوطه های اقماری در اطراف آن پراکنده اند
کلمات دیگر: