[زمین شناسی] نظریه مکان مرکزی نظریه ای که از سوی \"والتر کریستالر\" بین سالهای 1893-1969 میلادی پیشنهاد شد. وی کوشید تا اندازه و پراکنشهای آبادی را با توجه به کالاها و خدماتی مورد مطالعه قرار دهد که یک شهر برای روستاهای پراکنده پیرامون فراهم می کند
central place theory
دیکشنری تخصصی
پیشنهاد کاربران
central place theory ( باستان شناسی )
واژه مصوب: نظریة مکان مرکزی
تعریف: نظریه ای در زمینة شکل گیری مکان های استقراری بر مبنای منابع طبیعی و راه های ارتباطی و تشکل های جمعیتی که براساس آن برخی از آنها به صورت مکان مرکزی درمی آیند و بقیه نقش اقماری پیدا می کنند
واژه مصوب: نظریة مکان مرکزی
تعریف: نظریه ای در زمینة شکل گیری مکان های استقراری بر مبنای منابع طبیعی و راه های ارتباطی و تشکل های جمعیتی که براساس آن برخی از آنها به صورت مکان مرکزی درمی آیند و بقیه نقش اقماری پیدا می کنند
کلمات دیگر: