کلمه جو
صفحه اصلی

extensiveness


بسیاری، زیادی، وسعت، امتداد، جامعیت

انگلیسی به فارسی

گستردگی


انگلیسی به انگلیسی

• wideness, broadness, lengthiness, spaciousness

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] گستردگی،وسعت در سنجش دگرسانی گرمابی، درجه ای که کانی های مستعد تبدیل به فازهای دگرسانی می شوند. مقدار دگرسانی در یک سنگ میزبان، بدون توجه به کانی شناسی یا توزیع. این مقیاس هم ارز پارامترهای گسترده در شیمی فیزیک می باشد. مقایسه شود با: فشردگی. فراگیری.

جملات نمونه

1. The extensiveness of his knowledge surprised them.
[ترجمه ترگمان]The دانش او آن ها را شگفت زده کرد
[ترجمه گوگل]گستردگی دانش او آنها را شگفت زده کرد

2. Its glamour and extensiveness lie not only in its functions but also in its language.
[ترجمه ترگمان]زرق و برق و extensiveness آن نه تنها در functions بلکه در زبان آن نیز دروغ می گویند
[ترجمه گوگل]زرق و برق و گستردگی آن نه تنها در عملکردهای آن، بلکه در زبان آن استوار است

3. The extensiveness, the profoundness and the intensiveness of present-day economy globalization has gone beyond our comprehension and expression.
[ترجمه ترگمان]The، profoundness و the جهانی شدن اقتصاد امروز فراتر از درک و بیان ما رفته است
[ترجمه گوگل]گستردگی، عمیق و شدت جهانی شدن اقتصاد امروز، فراتر از درک و بیان ما فراتر رفته است

4. The very extensiveness of his power was a temptation to abuse it.
[ترجمه ترگمان]استفاده از قدرت او وسوسه آن بود که از آن سواستفاده کند
[ترجمه گوگل]گستردگی قدرت او وسوسه بود که از آن سوء استفاده کند

5. Steinberg said President Hu's recent visit to the United States fully shows to the outside world the positive aspects of bilateral relations and extensiveness of their cooperation.
[ترجمه ترگمان]Steinberg گفت که دیدار اخیر رئیس جمهور چین از ایالات متحده به طور کامل در جهان خارج جنبه های مثبت روابط دو جانبه و extensiveness هم کاری آن ها را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]استینبرگ گفت که دیدار اخیر رئیس جمهور هو از ایالات متحده به ایالات متحده به طور کلی به جنبه های مثبت روابط دوجانبه و گستردگی همکاری آنها با جهان خارج نشان می دهد

6. The basic characteristics of the constitutional norm lies in its nature of supremacy, fundamentality, extensiveness, adhering to principles, adaptability and stability.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های اساسی نرم قانون اساسی در ذات خود برتری، fundamentality، extensiveness، پیروی از اصول، سازگاری و پایداری است
[ترجمه گوگل]ویژگی های اساسی تئوری قانون اساسی بر ماهیت برتری، پایه، گستردگی، پیروی از اصول، سازگاری و ثبات استوار است

7. At present ideological and political work in hospitals is characterized by limitedness, openness, autonomy and extensiveness.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، کار سیاسی و سیاسی در بیمارستان ها توسط limitedness، آزادی، استقلال و extensiveness مشخص می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر کار ایدئولوژیک و سیاسی در بیمارستان ها محدودیت، باز بودن، استقلال و گستردگی است

8. Space is an objective formation as well as expression of extensiveness and stretch of matter existence.
[ترجمه ترگمان]فضا یک شکل گیری عینی و نیز بیان of و کشش ماده است
[ترجمه گوگل]فضا یک ساختار عینی و همچنین بیان گستردگی و کشش وجود ماده است

9. Chinese human rights have three salient characteristics. First, extensiveness.
[ترجمه ترگمان]حقوق بشر چین سه ویژگی برجسته دارد اول، extensiveness
[ترجمه گوگل]حقوق بشر چینی دارای سه ویژگی برجسته است اول، گستردگی

10. Various examination subject and profound contents of Keju the extensiveness of Keju Study in one aspect.
[ترجمه ترگمان]بررسی مختلف و محتوای عمیق of مطالعه extensiveness در یک جنبه
[ترجمه گوگل]موضوع معاینه مختلف و محتویات عمیق Kejo گستردگی مطالعه Keju در یک جنبه

11. In other words, it is in the transitional period from extensiveness to intensiveness.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، در دوره انتقالی از extensiveness تا intensiveness است
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، آن را در دوره گذار از شدت به شدت

12. The "potential rules" has its characteristic of effectiveness, spontaneous, concealment, improperness, enforcement and extensiveness.
[ترجمه ترگمان]\"قواعد بالقوه\" ویژگی های موثر بودن، خود فی البداهه، پنهان سازی، اجرا کردن، اجرا و extensiveness را دارد
[ترجمه گوگل]'قوانین بالقوه' ویژگی خاصی از اثربخشی، خود به خودی، پنهانکاری، ناسازگاری، اجرای و گستردگی دارد

13. The effects correcting fault location due to components tolerance are reduced of extensiveness of neural networks.
[ترجمه ترگمان]اثرات تصحیح موقعیت خطا به علت تحمل مولفه ها، از extensiveness شبکه عصبی کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]اثرات اصلاح محل گسل به علت تحمل اجزاء از شدت شبکه های عصبی کاهش می یابد

14. His profound thinking and broad scope of spiritual conception contribute to the historic massiveness and epic-like extensiveness in his music.
[ترجمه ترگمان]تفکر ژرف و دامنه وسیعی از مفهوم معنوی به the تاریخی و حماسی - در موسیقی او کمک می کند
[ترجمه گوگل]تفکر عمیق و گستره وسیعی از مفهوم معنوی، به عاملی تاریخی و گستردگی حماسی در موسیقی او کمک می کند


کلمات دیگر: