کلمه جو
صفحه اصلی

جدوبه

لغت نامه دهخدا

( جدوبة ) جدوبة. [ ج ُ ب َ ] ( ع مص ) خشک و بی نبات گردیدن. ( از منتهی الارب ). باران نیامدن و خشک شدن زمین. ( اقرب الموارد ). قحط و تنگی شدن. ( شرح قاموس ). قحط افتادن. ( تاج المصادربیهقی ).

جدوبة. [ ج ُ ب َ ] (ع مص ) خشک و بی نبات گردیدن . (از منتهی الارب ). باران نیامدن و خشک شدن زمین . (اقرب الموارد). قحط و تنگی شدن . (شرح قاموس ). قحط افتادن . (تاج المصادربیهقی ).



کلمات دیگر: