• computer screen capable of displaying graphics
graphic display
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویر روی یک صفحه
جملات نمونه
1. A semantic net lends itself to graphic display, and its meaning tends to be intuitively, if not formally, clear.
[ترجمه ترگمان]یک شبکه معنایی خودش را به نمایش گرافیکی قرض می دهد، و معنای آن به طور شهودی، اگر بطور رسمی، واضح نباشد
[ترجمه گوگل]یک شبکه معنایی به نمایشگر گرافیکی خود می رسد و معنای آن به طور مستقیم، اگر به طور رسمی روشن نیست، روشن باشد
[ترجمه گوگل]یک شبکه معنایی به نمایشگر گرافیکی خود می رسد و معنای آن به طور مستقیم، اگر به طور رسمی روشن نیست، روشن باشد
2. Innovative Graphic Display is used for easy commissioning, visual status & diagnostics.
[ترجمه ترگمان]نمایش گرافیکی مبتکرانه، برای راه اندازی آسان، تشخیص وضعیت دیداری و تشخیص به کار می رود
[ترجمه گوگل]نمایشگر گرافیکی نوآورانه برای راه اندازی آسان، وضعیت بصری * تشخیص استفاده می شود
[ترجمه گوگل]نمایشگر گرافیکی نوآورانه برای راه اندازی آسان، وضعیت بصری * تشخیص استفاده می شود
3. A graphic display system of emulation with the burning surface regression of the star perforation grain on IBM-PC/XT microcomputer is developed.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم نمایش گرافیکی of با رگرسیون سطح سوزان ستاره perforation ستاره بر روی IBM PC \/ PC \/ XT میکرو توسعه داده می شود
[ترجمه گوگل]یک سیستم نمایشگر گرافیکی شبیه سازی با رگرسیون سطحی سوختگی ستاره سوراخ ستاره در میکرو رایانه ای IBM-PC / XT توسعه یافته است
[ترجمه گوگل]یک سیستم نمایشگر گرافیکی شبیه سازی با رگرسیون سطحی سوختگی ستاره سوراخ ستاره در میکرو رایانه ای IBM-PC / XT توسعه یافته است
4. A graphic display generated by a computer or an imaging device.
[ترجمه ترگمان]نمایش گرافیکی ایجاد شده توسط کامپیوتر یا دستگاه تصویربرداری
[ترجمه گوگل]صفحه نمایش گرافیکی تولید شده توسط یک کامپیوتر یا یک دستگاه تصویربرداری
[ترجمه گوگل]صفحه نمایش گرافیکی تولید شده توسط یک کامپیوتر یا یک دستگاه تصویربرداری
5. Program to drive a graphic display complete source code can be directly used by the test.
[ترجمه ترگمان]برنامه برای نمایش یک نمایش گرافیکی کد منبع کامل را می توان به طور مستقیم با تست مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]برنامه ای برای راندن یک صفحه نمایش گرافیکی کد منبع کامل می تواند به طور مستقیم توسط آزمون استفاده شود
[ترجمه گوگل]برنامه ای برای راندن یک صفحه نمایش گرافیکی کد منبع کامل می تواند به طور مستقیم توسط آزمون استفاده شود
6. Graphic display of punch and die, 50 set tool store.
[ترجمه ترگمان]نمایش گرافیکی سنبه و قالب، ۵۰ ابزار مجموعه ابزار
[ترجمه گوگل]نمایش گرافیکی از پانچ و مرگ، 50 مجموعه ابزار ابزار
[ترجمه گوگل]نمایش گرافیکی از پانچ و مرگ، 50 مجموعه ابزار ابزار
7. FEM design, the beam deformation under load, a graphic display.
[ترجمه ترگمان]طراحی FEM، تغییر شکل پرتو تحت بار، یک نمایش گرافیکی
[ترجمه گوگل]طراحی FEM، تغییر شکل پرتو تحت بار، نمایش گرافیکی
[ترجمه گوگل]طراحی FEM، تغییر شکل پرتو تحت بار، نمایش گرافیکی
8. The visualized graphic display of search results is an effective approach to improve retrieval efficiency.
[ترجمه ترگمان]نمایش گرافیکی نمایش نتایج جستجو یک روش موثر برای بهبود کارایی بازیابی است
[ترجمه گوگل]نمایش گرافیکی تصویری نتایج جستجو یک رویکرد موثر برای بهبود کارایی بازیابی است
[ترجمه گوگل]نمایش گرافیکی تصویری نتایج جستجو یک رویکرد موثر برای بهبود کارایی بازیابی است
9. Methods: The graphic display autocontrol technology was applied to 24 main electrical equipments in the facilities.
[ترجمه ترگمان]روش ها: نمایش گرافیکی تکنولوژی autocontrol به ۲۴ تجهیزات الکتریکی اصلی در این تاسیسات اعمال شده است
[ترجمه گوگل]روشها: تکنولوژی Autocontrol صفحه نمایش گرافیکی به 24 تجهیزات الکتریکی اصلی در تاسیسات اعمال شد
[ترجمه گوگل]روشها: تکنولوژی Autocontrol صفحه نمایش گرافیکی به 24 تجهیزات الکتریکی اصلی در تاسیسات اعمال شد
10. S-Curve. Graphic display of cumulative costs, labor hours, percentage of work, or other quantities, plotted against time.
[ترجمه ترگمان]منحنی S تصویر گرافیکی از هزینه های فزاینده، ساعات کاری، درصد کار، یا مقادیر دیگر، در مقابل زمان ترسیم شده است
[ترجمه گوگل]S-Curve نمایش گرافیکی هزینه های تجمعی، ساعت کاری، درصد کار یا سایر مقادیر، بر خلاف زمان
[ترجمه گوگل]S-Curve نمایش گرافیکی هزینه های تجمعی، ساعت کاری، درصد کار یا سایر مقادیر، بر خلاف زمان
11. Graphic display device, character display device, display method, recording medium and program.
[ترجمه ترگمان]دستگاه نمایش گرافیکی، دستگاه نمایش کاراکتر، روش نمایش، ضبط رسانه و برنامه
[ترجمه گوگل]دستگاه نمایشگر گرافیکی، دستگاه نمایشگر شخصیت، روش نمایش، رسانه ضبط و برنامه
[ترجمه گوگل]دستگاه نمایشگر گرافیکی، دستگاه نمایشگر شخصیت، روش نمایش، رسانه ضبط و برنامه
12. Graphic display of DC welding dynamic process is an effective way for online welding quality control.
[ترجمه ترگمان]نمایش گرافیکی فرآیند دینامیک جوشکاری DC یک روش موثر برای کنترل کیفیت جوشکاری به صورت آنلاین است
[ترجمه گوگل]نمایش گرافیکی فرایند پویا جوش DC یک راه موثر برای کنترل کیفیت کنترل جوش آنلاین است
[ترجمه گوگل]نمایش گرافیکی فرایند پویا جوش DC یک راه موثر برای کنترل کیفیت کنترل جوش آنلاین است
13. The hardware structure and designing skill of the graphic display control templet have been emphasized.
[ترجمه ترگمان]ساختار سخت افزار و مهارت طراحی گرافیکی نمایش گرافیکی مورد تاکید قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ساختار سختافزاری و مهارت طراحی معمای کنترل نمایشگر گرافیکی تاکید شده است
[ترجمه گوگل]ساختار سختافزاری و مهارت طراحی معمای کنترل نمایشگر گرافیکی تاکید شده است
14. The problem on eliminating hidden lines, a complex one in computer graphic display, is studied.
[ترجمه ترگمان]مشکل حذف خطوط پنهان، یک مجتمع پیچیده در نمایش گرافیک رایانه ای، مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]مشکل در حذف خطوط پنهان، یک مجموعه پیچیده در صفحه نمایش گرافیکی کامپیوتری، مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]مشکل در حذف خطوط پنهان، یک مجموعه پیچیده در صفحه نمایش گرافیکی کامپیوتری، مورد مطالعه قرار گرفته است
کلمات دیگر: