کلمه جو
صفحه اصلی

function key


کلید وظیفه ای

انگلیسی به فارسی

کلید وظیفه ای


انگلیسی به انگلیسی

• special key marked with f and a number which is used to perform actions determined by a specific program program (computers)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] کلید تابعی ؛ کلید عملیاتی ؛ کلید وظیفه ای
[برق و الکترونیک] کلید تابعی کلید خاصی روی صفحه کلید رایانه که می تواند کارهایی نظیر کنترل عمل مکانیکی، شروع برنامه رایانه ای خاص، ارسال سیگنالی که در حالت عادی نیاز به زدن چندین کلید دارد و امثال راانجام دهد.
[ریاضیات] کلید عملیاتی

جملات نمونه

1. Just hit the F5 function key to send and receive your e-mails.
[ترجمه ترگمان]فقط کلید تابع F۵ را بزنید تا ایمیل های شما را ارسال و دریافت کنید
[ترجمه گوگل]برای ارسال و دریافت ایمیل های خود، کلید F5 را فشار دهید

2. Press the function key, and you can choose the service item you want.
[ترجمه ترگمان]کلید کار را فشار دهید، و می توانید مورد خدماتی که می خواهید را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]کلید تابع را فشار دهید و می توانید مورد سرویس مورد نظر را انتخاب کنید

3. One - touch multi - function key recognition technology.
[ترجمه ترگمان]یک تکنولوژی تشخیص کلید چند تابعی
[ترجمه گوگل]یک تکنولوژی تشخیص کلید چند لمسی را لمس کنید

4. Key control module has 5 function key and 3 time selection key. A chip 74LS165 completes the key value input.
[ترجمه ترگمان]مدول کنترل کلید ۵ کلید تابع و ۳ کلید انتخاب زمان دارد یک چیپ ۷۴ LS۱۶۵ ورودی مقدار کلید را تکمیل می کند
[ترجمه گوگل]ماژول کنترل کلید دارای 5 کلید عملکرد و 3 کلید انتخاب زمان است تراشه 74LS165 ورودی ارزش کل را کامل می کند

5. Function key not allowed in this mode.
[ترجمه ترگمان]کلید وظیفه در این حالت مجاز نیست
[ترجمه گوگل]کلید عملکرد در این حالت مجاز نیست

6. Relevant help can always be called up by pressing the F1 function key.
[ترجمه ترگمان]کمک مربوطه را می توان با فشردن کلید کارکرد F۱ به کار برد
[ترجمه گوگل]با فشار دادن کلید تابع F1، همیشه می توان با کمک مربوطه تماس برقرار کرد

7. The remote keypad eliminates disturbance to the balance caused when operating the function keys.
[ترجمه ترگمان]صفحه کلید از راه دور اختلال در تعادل ایجاد شده در زمان اجرای کلیدهای تابع را حذف می کند
[ترجمه گوگل]صفحه کلید از راه دور باعث اختلال در تعادل در هنگام استفاده از کلید های عملکرد می شود

8. The housing is provided with an operation control panel which is provided with a liquid crystal display screen and a function key as well as a power switch.
[ترجمه ترگمان]خانه سازی مجهز به یک صفحه کنترل عملیات است که با صفحه نمایش کریستال مایع و یک کلید عملکرد و همچنین یک کلید قدرت تامین می شود
[ترجمه گوگل]این مسکن با کنترل پنل عملیاتی ارائه می شود که دارای یک صفحه نمایش کریستال مایع و یک کلید عملکرد و همچنین یک سوئیچ قدرت است

9. Manual calibration, using a function button to select the school, the school hours functions, corresponding with another function key set, the score values.
[ترجمه ترگمان]تنظیمات دستی، با استفاده از یک دکمه عملیاتی برای انتخاب مدرسه، ساعات مدرسه، متناظر با مجموعه کلید دیگر، مقادیر امتیاز
[ترجمه گوگل]کالیبراسیون دستی، با استفاده از یک دکمه تابع برای انتخاب مدرسه، ساعتهای کار مدرسه، مطابق با یک مجموعه کلید عملکرد دیگر، مقادیر نمره

10. The device includes a control panel sensor for controlling a function key and a power key.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه شامل یک سنسور کنترل پنل برای کنترل یک کلید عملکرد و یک کلید قدرت است
[ترجمه گوگل]این دستگاه دارای یک سنسور کنترل پنل برای کنترل یک کلید عملکرد و یک کلید قدرت است


کلمات دیگر: