1. Because he was so small, Larry could not excel in sports.
لاری چون به لحاظ جثه خیلی کوچک بود، نتوانست در مسابقات از همه بهتر باشد
2. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
هانا حداقل این اطمینان را داشت که می دانست در شنا از همه بهتر است
3. Clarence Darrow wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
کلارنس دارو می خواست وکیل سر شناسی شود، اما احساس کرد که ابتدا بایستی در مطالعه تاریخ بهترین باشد
4. to excel in chess
در شطرنج برتر بودن
5. Biographers excel at dredging up little known facts.
[ترجمه ترگمان]Biographers در لایروبی حقایق شناخته شده کوچک به برتری رسیدند
[ترجمه گوگل]بیوگرافی ها در غرق کردن حقایق کمی شناخته می شوند
6. They each excel in their respective fields.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از آن ها در زمینه های مربوطه خود برتر هستند
[ترجمه گوگل]آنها هر کدام در رشته های مربوط به خود برتر می شوند
7. If your talent combines with diligence, you can excel in your pursuit.
[ترجمه ترگمان]اگر استعداد شما با دلیجان ترکیب می شود، می توانید در تعقیب خود برتری داشته باشید
[ترجمه گوگل]اگر استعداد خود را با سرسختی ترکیب کنید، می توانید در تعقیب خود پیشرفت کنید
8. How can I read a Microsoft Excel file on a computer that only has Works installed?
[ترجمه ترگمان]چطور می توانم یک فایل مایکروسافت اکسل را روی یک کامپیوتر بخوانم که فقط کار کرده باشد؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم یک فایل مایکروسافت اکسل را در یک کامپیوتر که فقط Works نصب شده است را بخوانم؟
9. Internal: What must we excel at.
[ترجمه ترگمان]داخلی: ما چه باید در این زمینه برتر باشیم؟
[ترجمه گوگل]داخلی: چه چیزی باید ما را برآورده کنیم؟
10. Perhaps they will excel at struggling through the maze of government regulations and prosper in the concrete and paper jungles of commerce.
[ترجمه ترگمان]شاید آن ها در تقلا از میان هزارتوی مقررات دولتی و پیشرفت در جنگل های بتونی و کاغذ تجارت برتری داشته باشند
[ترجمه گوگل]شاید آنها در تلاش برای پیچیدگی مقررات دولتی موفق شوند و در جنگل های بتنی و کاغذی تجارت موفق شوند
11. Excel, on the other hand, is a well-developed product which has stood the test of time.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، اکسل یک محصول توسعه یافته است که تست زمان را داشته است
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، اکسل یک محصول به خوبی توسعه یافته است که در زمان آزمایش قرار گرفته است
12. It's not bad to succeed, to excel, and it's always satisfying to solve a difficulty.
[ترجمه ترگمان]موفقیت برای موفقیت بد نیست، و همیشه رضایت بخش است که یک مشکل را حل کنید
[ترجمه گوگل]بد نیست که به موفقیت برسیم، تا برتری داشته باشیم، و همیشه رضایتبخش است که یک مشکل را حل کنیم
13. The wheels have Excel rims and Talon hubs, which are used by many top motocross teams.
[ترجمه ترگمان]چرخ ها دارای rims های اکسل و Talon هستند که توسط بسیاری از تیم های برتر motocross استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]این چرخها شامل رینگ های اکسل و هاب های Talon هستند که توسط بسیاری از تیم های پیشرفته Motocross استفاده می شود
14. An area where WordPerfect really does excel is that of printer drivers.
[ترجمه ترگمان]ناحیه ای که در آن WordPerfect واقعا برتری دارد، گرداننده چاپگر است
[ترجمه گوگل]یک منطقه که WordPerfect واقعا اکسل است، از درایورهای چاپگر است
15. Excel 4 has the answer to my prayers in the Scenario Manager.
[ترجمه ترگمان]اکسل ۴ پاسخ دعاهای من در مدیر سناریو را دارد
[ترجمه گوگل]اکسل 4 پاسخ من به نماز در مدیر Scenario است
16. In college, he continued to excel, earning praise in the classroom almost as often as on the basketball court.
[ترجمه ترگمان]در کالج، او به برتری خود ادامه داد، و تقریبا به همان اندازه که در حیاط بسکتبال بود، تحسین را در کلاس به دست آورد
[ترجمه گوگل]در کالج، او به پیشرفت ادامه داد، تقریبا همانطور که در دادگاه بسکتبال، ستایش در کلاس را به دست آورد
17. The Arabs did not just excel at managing debt.
[ترجمه ترگمان]اعراب فقط در مدیریت بدهی برتری نداشتند
[ترجمه گوگل]اعراب فقط در مدیریت بدهی ها موفق نبودند