کلمه جو
صفحه اصلی

delphi


(یونان باستان) شهر دلف (که معبد دلف delphic oracle در آن قرار داشت)

انگلیسی به فارسی

(یونان باستان) شهر دلف (که معبد دلف Delphic oracle در آن قرار داشت)


دلفی


انگلیسی به انگلیسی

• city in ancient greece, site of an oracle of apollo; on-line service in the united states that provides internet access

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] دلفی - زبان مبتنی بر پاسکال که می تواند برنامه های Windows را ایجاد کند. Delphi محصول شرکت Borland است . نگاه کنید به Pascal .

جملات نمونه

1. the oracle of delphi
معبد دلفی

2. They consulted the oracle at Delphi.
[ترجمه ترگمان]اونا با \"اوراکل\" در \"Delphi\" مشورت کردن
[ترجمه گوگل]آنها در دلفی به اوراکل مشغول بودند

3. Back in its heyday, Delphi 4 came in three flavours-standard, professional, and client / server.
[ترجمه ترگمان]با بازگشت به زمان اوج خود، دلفی ۴ در سه طعم - استاندارد، حرفه ای، و کلاینت \/ سرور ظاهر شد
[ترجمه گوگل]دلفی 4 در دهه شصت خود، در سه طعم استاندارد، حرفه ای و سرویس گیرنده / مشتری قرار گرفت

4. Delphi also defines a number of DataSet actions to edit, delete and navigate through records in a database.
[ترجمه ترگمان]همچنین دلفی تعدادی از اقدامات dataset برای ویرایش، حذف و هدایت از طریق رکوردهای در یک پایگاه داده را تعریف می کند
[ترجمه گوگل]دلفی همچنین تعدادی از اقدامات DataSet را برای ویرایش، حذف و هدایت از طریق سوابق در پایگاه داده تعریف می کند

5. Whatever the priestess at Delphi said would happen infallibly came to pass.
[ترجمه ترگمان]هر آنچه که پیشگو در آن گفت این اتفاق خواهد افتاد
[ترجمه گوگل]هر چه پیشخدمت در دلفی گفت، اتفاق بی وقفه رخ خواهد داد

6. A counterfeit marriage to her cousin, Gareth, places Delphi Carteret in unexpected danger.
[ترجمه ترگمان]ازدواج ساختگی با پسر خاله اش، گرث، در معرض خطر غیر منتظره قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ازدواج تقلبی با پسر عموی خود، Gareth، دلفی کارتر را در خطر غیر منتظره قرار می دهد

7. Originally Delphi manifested the Goddess of Prophecy in a vaporous cave where fumes induced visionary trances.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، دلفی، الهه پیشگویی را در یک غار موهوم ظاهر کرد که در آن گازها trances خیالی را القا می کردند
[ترجمه گوگل]در ابتدا، دلفی، الهه پیشگویی را در یک غار ناهموار نشان داد که در آن دود باعث ایجاد ترانزیت دینی شد

8. Delphi Once the religious and moral capital of the classical world.
[ترجمه ترگمان](دلفی)، پایتخت معنوی و اخلاقی دنیای کلاسیک
[ترجمه گوگل]دلفی هنگامی که سرمایه دینی و اخلاقی دنیای کلاسیک است

9. The invaders sacked Delphi and founded Galatia.
[ترجمه ترگمان]مهاجمان دلفی را غارت کردند و Galatia تاسیس کردند
[ترجمه گوگل]مهاجمان دلفی را دفع کردند و گالاتیا را تاسیس کردند

10. A modified Delphi technique was used in assessing candidate items.
[ترجمه ترگمان]تکنیک دلفی اصلاح شده در ارزیابی آیتم های کاندید مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]یک روش دلفی اصلاح شده در ارزیابی موارد کاندید استفاده شد

11. In the long run, the outcome of the Delphi Chassis strike could be less important than the walkout itself.
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت، نتیجه اعتصاب Chassis دلفی می تواند از خود اعتصاب از اهمیت کمتری برخوردار باشد
[ترجمه گوگل]در دراز مدت، نتیجه اعتصاب شاسی دلفی می تواند از اهمیت کمتری برخوردار باشد

12. At Delphi where he went to consult the oracle, the priestess looked at the matter just as he did.
[ترجمه ترگمان]در Delphi به Delphi رفت تا با پیشگو مشورت کند، پیشگو درست مثل او به موضوع نگاه کرد
[ترجمه گوگل]در دلفی، جایی که او برای مشاوره با اوراکل رفت، کشیش نگاه کرد به همین موضوع هم همینطور

13. Finally, the selective index system was made with DELPHI by virtue of its RAD environment.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، سیستم شاخص انتخابی با استفاده از محیط RAD آن ایجاد شد
[ترجمه گوگل]در نهایت، سیستم شاخص انتخابی با استفاده از DELPHI به وسیله محیط RAD آن ساخته شد

14. Help for Regular Expression for Delphi library full code, has been tested.
[ترجمه ترگمان]راهنما برای بیان منظم مجموعه کامل کتابخانه دلفی مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]راهنمای عبارات منظم برای کد کلی کتابخانه دلفی، تست شده است


کلمات دیگر: