1. the export of surplus wheat
صادرات گندم اضافه برنیاز
2. they export oil and import computers
آنها نفت صادر و کامپیوتر وارد می کنند.
3. their main export is coal
صادرات عمده ی آنها زغال سنگ است.
4. they loosened export regulations
آنها مقررات صادرات را آسان تر کردند.
5. oil is iran's export staple
نفت محصول عمده ی صادراتی ایران است.
6. an important item in our export
یک قلم عمده از صادرات ما
7. they grow rice exclusively for export
آنها برنج را صرفا برای صادرات می کارند.
8. oil has supplanted carpets as our main export
نفت به عنوان صادرات عمده ی ما جانشین فرش شده است.
9. he was hoping his brother would give him a toehold in the export business
امیدوار بود که برادرش در کار صادرات به او مجال بدهد.
10. Export licences for arms are strictly controlled.
[ترجمه ترگمان]صدور مجوز صادرات برای اسلحه به شدت کنترل می شود
[ترجمه گوگل]مجوز صادرات برای اسلحه به شدت کنترل می شود
11. We now export all kinds of industrial products.
[ترجمه ترگمان]ما اکنون همه انواع محصولات صنعتی را صادر می کنیم
[ترجمه گوگل]اکنون ما انواع محصولات صنعتی را صادر می کنیم
12. Chinese commodities available for export are varied.
[ترجمه ترگمان]کالاهای چینی موجود برای صادرات متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]کالاهای چینی موجود برای صادرات متنوع هستند
13. The government has imposed export restraints on some products.
[ترجمه ترگمان]دولت محدودیت های صادراتی برخی از محصولات را اعمال کرده است
[ترجمه گوگل]دولت محدودیت های صادراتی را برای برخی محصولات اعمال کرده است
14. This country export fruit to China.
[ترجمه ترگمان]این کشور میوه را به چین صادر می کند
[ترجمه گوگل]این کشور میوه را به چین صادر می کند
15. The closure of the export department resulted in over 100 redundancies.
[ترجمه ترگمان]تعطیلی بخش صادرات منجر به بیش از ۱۰۰ redundancies شد
[ترجمه گوگل]بسته شدن بخش صادرات منجر به بیش از 100 شغل شد
16. We export our products to countries as far afield as Japan and Canada.
[ترجمه ترگمان]ما محصولات خود را به کشورهایی مانند ژاپن و کانادا صادر می کنیم
[ترجمه گوگل]ما محصولات خود را به کشورهای ژاپن و کانادا صادر می کنیم
17. The embargo impacted on export revenues.
[ترجمه ترگمان]تحریم بر درآمده ای صادراتی تاثیر گذاشت
[ترجمه گوگل]تحریم بر درآمد صادرات تاثیر گذاشت
18. They are engaged in import and export.
[ترجمه ترگمان]آن ها وارد واردات و صادرات می شوند
[ترجمه گوگل]آنها در واردات و صادرات شرکت دارند
19. The islanders could barely survive without an export crop.
[ترجمه ترگمان]جزیره نشینان به سختی می توانستند بدون یک محصول صادراتی دوام بیاورند
[ترجمه گوگل]ساکنان جزیره به سختی میتوانند بدون محصول صادراتی زنده بمانند
20. France produces a great deal of wine for export.
[ترجمه ترگمان]فرانسه مقدار زیادی شراب برای صادرات تولید می کند
[ترجمه گوگل]فرانسه مقدار زیادی شراب برای صادرات تولید می کند
21. They renewed contact with other import and export corporations.
[ترجمه ترگمان]آن ها با دیگر شرکت های صادراتی و صادراتی تماس گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها با سایر شرکت های وارداتی و صادرات تماس جدیدی برقرار کردند