1. to extrude toothpaste from a tube
با فشار خمیر دندان را از لوله خارج کردن
2. worms extrude their fecal matter gradually
کرم ها مواد سرگینی خود را کم کم دفع می کنند.
3. Plastic material is extruded through very small holes to form fibres.
[ترجمه ترگمان]مواد پلاستیکی از حفره های بسیار کوچک عبور می کنند تا فیبرها را شکل دهند
[ترجمه گوگل]مواد پلاستیکی از طریق سوراخ های بسیار کوچک به منظور تشکیل الیاف، اکسترود شده اند
4. I work in the extruded tube business.
[ترجمه ترگمان]من در کار لوله extruded کار می کنم
[ترجمه گوگل]من در تجارت لوله اکسترودر کار می کنم
5. The land masses extrude into the sea.
[ترجمه ترگمان]The land در دریا extrude
[ترجمه گوگل]توده های زمین به دریا نفوذ می کنند
6. This metal extrudes easily.
[ترجمه ترگمان]این فلز به راحتی پخش می شود
[ترجمه گوگل]این فلز به راحتی اکسترود شده است
7. The offender was extruded.
[ترجمه ترگمان]مجرم برگشت داده شد
[ترجمه گوگل]مجرم اکسترود شد
8. The baby extruded his tongue.
[ترجمه ترگمان]بچه زبان خود را به زبان می آورد
[ترجمه گوگل]کودکش زبانش را برداشت
9. From one of her spinnerets, she extrudes a thin filament of silk.
[ترجمه ترگمان]از یکی از her، یک رشته نخ ابریشمی به دست گرفت
[ترجمه گوگل]از یکی از اسپاینترتهای او، یک رشته نازک از ابریشم را اکسترود کرده است
10. Alifabs Ambassador extruded aluminium fascia gutter and rainwater system is the design ideal for both new and existing buildings.
[ترجمه ترگمان]سیستم آب باران extruded سفیر Alifabs در فاضلاب و سیستم آب باران ایده آل برای ساختمان های جدید و هم موجود است
[ترجمه گوگل]سفیر Alifabs از آلومینیوم فیشی گریس اکسترود شده و سیستم آب باران طراحی ایده آل برای ساختمان های جدید و موجود است
11. Rename the new extrusions Extrude 1 and Extrude 2 to Inlet Lid and Outlet Lid correspondingly.
[ترجمه ترگمان]the extrusions new Extrude ۱ و Extrude ۲ را به Inlet Lid و Outlet Lid نیز تغییر دهید
[ترجمه گوگل]به ترتیب، اکسترود های جدید Extrude 1 و Extrude 2 را به نام Fluid Inlet Housing و Outlet Lid تغییر نام دهید
12. Having Designed an extrude intake algorithm for the half edge graph partitioning problem, this algorithm can solve machine redundant manufacturing cell design problem.
[ترجمه ترگمان]با طراحی یک الگوریتم ورودی extrude برای مساله پارتیشن بندی گراف نیمه لبه، این الگوریتم می تواند مشکل طراحی سلول تولید اضافی را حل کند
[ترجمه گوگل]پس از طراحی یک الگوریتم ورودی اکسترود برای مشکل پارتیشن بندی نیمه لبه، این الگوریتم می تواند مشکل طراحی قالب سلول تولیدی را از کار بیاندازد
13. Land masses extrude into the sea.
[ترجمه ترگمان]توده های زمین از قالب extrude به دریا می ریزند
[ترجمه گوگل]توده های زمین به دریا نفوذ کرده اند
14. The setting for the poem extrude the artistic conception of its contents.
[ترجمه ترگمان]قالب شعر مفهوم هنری محتویات آن را از قالب درمی آورد
[ترجمه گوگل]محیط شعر، مفهوم هنری محتوای آن را بیان می کند