کلمه جو
صفحه اصلی

end point

انگلیسی به فارسی

نقطه پایان


انگلیسی به انگلیسی

• point on either side of a line marking its extremity (mathematics)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] نقطه پایانی
[کامپیوتر] نقطه پایانی .
[نساجی] نقطه پایان - نقطه برقراری تعادل
[ریاضیات] نقطه ی پایان، نقطه ی سر، نقطه ی انتهایی
[ریاضیات] نقطه ی انتهایی

جملات نمونه

1. But to the ethologist, every species is fascinating - the end-point of millions of years of complex evolutionary pressures.
[ترجمه ترگمان]اما برای the، همه گونه ها جذاب هستند - نقطه پایانی میلیون ها سال فشارهای تکاملی پیچیده
[ترجمه گوگل]اما به متخصص اخلاق، هر گونه جذاب است - نقطه پایان میلیونها سال از فشارهای پیچیده تکاملی

2. This is simply the sum of the distances between the corresponding end-points of the actual and hypothesized word durations.
[ترجمه ترگمان]این به سادگی مجموع فواصل بین نقاط پایانی مربوط به مدت زمان واقعی و فرض شده فرض شده است
[ترجمه گوگل]این به سادگی مجموع فاصله های بین نقاط انتهایی مربوط به زمان واقعی کلمات و فرضیه است

3. When using the direct serum method, pigmented specimens may cause the appearance of false end-points resulting in positive errors.
[ترجمه ترگمان]هنگام استفاده از روش سرم مستقیم، نمونه های pigmented ممکن است باعث ظهور نقاط پایانی نادرست منجر به خطاهای مثبت شوند
[ترجمه گوگل]هنگام استفاده از روش سرم مستقیم، نمونه های رنگدانه ممکن است سبب ظهور نقاط انتهایی کاذب و خطاهای مثبت شوند

4. When there are no chloride ions left in the specimen to react, the end-point is reached.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هیچ یون های کلراید در نمونه باقی نمانده تا واکنش نشان دهند، نقطه پایانی به دست می آید
[ترجمه گوگل]هنگامی که هیچ یون کلرید موجود در نمونه برای واکنش وجود ندارد، نقطه پایانی رسیده است

5. They represent the culmination of a term or year's work or the end-point of a course of study.
[ترجمه ترگمان]آن ها نقطه اوج یک دوره یا کار یک ساله یا نقطه پایان یک دوره مطالعه را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]آنها نمایانگر یک نتیجه ی یک دوره یا سال یا نقطه ی پایانی دوره ی تحصیلی هستند

6. It is the necessary end-point of the detailed study of television programmes.
[ترجمه ترگمان]این نقطه پایان ضروری مطالعه مفصل برنامه های تلویزیونی است
[ترجمه گوگل]این نقطه پایانی لازم برای مطالعه دقیق برنامه های تلویزیونی است

7. The acetic acid reduces the slight solubility of the silver chloride produced during the titration, providing a sharper end-point.
[ترجمه ترگمان]اسید استیک قابلیت انحلال جزئی کلرید نقره تولید شده در طول فرآیند را کاهش می دهد و یک نقطه پایانی تیزتر دارد
[ترجمه گوگل]اسید استیک باعث کاهش حلالیت کمی از کلرید نقره تولید شده در طول تریاسیون می شود و نقطه پایانی تیز را به وجود می آورد

8. An output sawtooth thereby is produced having one endpoint determined by a fixed voltage source and the other endpoint in accord with the capacitance ratio of the timing and switched capacitors.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه یک sawtooth خروجی ایجاد می شود که یک نقطه پایانی توسط یک منبع ولتاژ ثابت و نقطه پایانی دیگر با نسبت ظرفیت خازنی و خازن کلیدزنی تعیین می شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه یک خروجی sawtooth با یک نقطه پایانی تعیین شده توسط یک منبع ولتاژ ثابت و نقطه پایانی دیگر مطابق با نسبت خازن خازن های زمان بندی و سوئیچ تولید شده است

9. The primary endpoint was the occurrence of portal vein thrombosis, while secondary endpoints were survival and decompensation, Villa said.
[ترجمه ترگمان]ویلا گفت: نقطه پایانی اصلی وقوع of پورتال است در حالی که نقاط پایانی دارای بقا و decompensation هستند
[ترجمه گوگل]والی گفت: نقطه پایانی اولیه وقوع ترومبوز ورید ورید بود، در حالی که نقطه پایان ثانویه، بقای و کمبود بود

10. No service is operating at the destination network endpoint on the remote system.
[ترجمه ترگمان]هیچ خدمتی در نقطه پایانی شبکه مقصد روی سیستم دوردست انجام نمی شود
[ترجمه گوگل]هیچ سرویس در نقطه پایانی شبکه مقصد در سیستم راه دور عمل نمی کند

11. Code snippet simply sets the endpoint address to the desired value.
[ترجمه ترگمان]کد ممکن است به سادگی آدرس نقطه پایانی را به مقدار مورد نظر تنظیم کند
[ترجمه گوگل]Snippet کد به سادگی آدرس پایانی را به مقدار مورد نظر می دهد

12. The primary endpoint was median tumor proliferation rate at end of treatment.
[ترجمه ترگمان]نقطه پایانی اولیه نرخ رشد تومور در انتهای درمان بود
[ترجمه گوگل]نقطه پایانی اولیه، میزان متوسط ​​گسترش تومور در انتهای درمان بود

13. Endpoint detection is a very difficult task in the noise environment.
[ترجمه ترگمان]تشخیص Endpoint یک کار بسیار دشوار در محیط نویز است
[ترجمه گوگل]شناسایی نقطه پایانی یک کار بسیار دشوار در محیط نویز است

14. The "mex" endpoint allows other applications to discover the capabilities of the service.
[ترجمه ترگمان]نقطه پایانی \"mex\" به برنامه های دیگر برای کشف قابلیت های این سرویس اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]نقطه پایان 'mex' به برنامه های دیگر اجازه می دهد تا قابلیت های سرویس را کشف کنند

15. The primary endpoint for each study was overall objective disease response rate (ORR), defined as the proportion of patients with confirmed complete response or partial response.
[ترجمه ترگمان]نقطه پایانی برای هر مطالعه، نرخ پاسخ بیماری هدف کلی (orr)بود که به صورت نسبت بیماران با پاسخ کامل یا پاسخ نسبی تعریف شد
[ترجمه گوگل]نقطه پایانی اولیه برای هر مطالعه، میزان پاسخگویی به هدف کلی بیماری (ORR) بود که به عنوان نسبت بیماران با پاسخ کامل تایید شده یا پاسخ جزئی شناخته می شد

پیشنهاد کاربران

نقطه نهایی: دستگاه رایانشی که به صورت ریموت به شبکه متصل شده و با آن ارتباط برقرار می کند. در متون تخصصی فارسی، به خصوص متون امنیت، به آن همان اندپوینت گفته می شود و منظور از آن دستگاه های در اختیار کاربر مثل رایانه یا تلفن همراه است.

نقاط انتهایی endpoints
نقطه انتهایی endpoint

نتیجه

غایت
سرانجام

end point ( شیمی )
واژه مصوب: نقطۀ پایانی
تعریف: مرحله ای در تیتر کردن ( titration ) که در آن اثری، مانند تغییر رنگ، نشانۀ رسیدن به نقطۀ موردنظر است

مقصد،

a point marking the completion of a process or stage of a process


کلمات دیگر: