کلمه جو
صفحه اصلی

electronic mail


پیام رسانی کامپیوتری، پست کامپیوتری، پست الکترونیکی

انگلیسی به فارسی

پیام‌رسانی کامپیوتری، پست کامپیوتری، پست الکترونیکی


پست الکترونیکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: messages typed into a computer terminal and sent via telephone cable to another terminal.

• method of correspondence on the internet, method of sending electronic letters over the internet

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] پست الکترونیکی .
[برق و الکترونیک] پست الکترونیکی

مترادف و متضاد

the writing, sending, and receiving of messages electronically


Synonyms: e-mail, email, E-message, online correspondence, online mail


جملات نمونه

1. Translators can now work from home, via electronic mail systems.
[ترجمه ترگمان]امروزه Translators می توانند از طریق سیستم های پست الکترونیکی از خانه کار کنند
[ترجمه گوگل]اکنون مترجمین می توانند از طریق سیستم های پست الکترونیکی از خانه کار کنند

2. Officials of the CIA depend heavily on electronic mail to communicate with each other.
[ترجمه ترگمان]مقامات CIA برای ارتباط با یکدیگر به شدت وابسته به پست الکترونیکی هستند
[ترجمه گوگل]مقامات سیا به شدت به پست الکترونیکی متصل می شوند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند

3. Electronic mail has become so hip it's almost a fashion accessory.
[ترجمه ترگمان]ایمیل به قدری بزرگ شده است که تقریبا یک وسیله جانبی مد است
[ترجمه گوگل]پست الکترونیک تبدیل شده است به طوری که آن را تقریبا یک مد لوازم جانبی است

4. Some 90% of sales have been for databases, electronic mail systems and Computer Aided Design.
[ترجمه ترگمان]حدود ۹۰ درصد فروش برای پایگاه داده های، سیستم های پست الکترونیکی و طراحی کمک کامپیوتر بوده است
[ترجمه گوگل]حدود 90٪ از فروش ها برای پایگاه های داده، سیستم های پست الکترونیکی و طراحی کامپیوتری بوده است

5. Electronic mail messages are sent to the terminals of relevant users, telling them when exceptional events occur.
[ترجمه ترگمان]پیغام های پست الکترونیکی به پایانه های کاربران مربوطه ارسال می شوند و به آن ها می گویند که چه زمانی رویداده ای استثنایی رخ می دهند
[ترجمه گوگل]پیام های پست الکترونیکی به ترمینال های کاربران مربوطه ارسال می شود و به آنها اطلاع می دهد که رویدادهای استثنایی رخ می دهد

6. Some better-known examples are electronic mail, enhanced fax, and electronic data interchange.
[ترجمه ترگمان]برخی مثال های بهتر شناخته شده عبارتند از: پست الکترونیکی، دورنگار enhanced، و تبادل داده الکترونیکی
[ترجمه گوگل]برخی از نمونه های شناخته شده بیشتر عبارتند از پست الکترونیکی، فکس افزایش یافته و تبادل اطلاعات الکترونیکی

7. Dwight Silverman can receive electronic mail via the Internet.
[ترجمه ترگمان]Dwight سیلورمن می تواند پست الکترونیکی را از طریق اینترنت دریافت کند
[ترجمه گوگل]دوایت سیلورمن می تواند از طریق اینترنت ایمیل خود را دریافت کند

8. An estimated 35 million people now send electronic mail.
[ترجمه ترگمان]تخمین زده می شود که ۳۵ میلیون نفر اکنون پست الکترونیکی ارسال می کنند
[ترجمه گوگل]حدود 35 میلیون نفر اکنون ایمیل خود را ارسال می کنند

9. When an employee sends an electronic mail form, the information travels along with the form.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک کارمند یک فرم پست الکترونیکی می فرستد، اطلاعات همراه با فرم سفر می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک کارمند یک فرم الکترونیکی ارسال می کند، اطلاعات همراه با فرم همراه است

10. More technical questions Electronic mail or email is a way of sending messages from one computer to another.
[ترجمه ترگمان]سوالات فنی بیشتر ایمیل یا ایمیل روشی برای ارسال پیام ها از یک کامپیوتر به رایانه دیگر است
[ترجمه گوگل]سؤالات فنی بیشتر پست الکترونیک یا ایمیل راه ارسال پیام از یک کامپیوتر به یک دیگر است

11. Gemini's service is now also available through electronic mail.
[ترجمه ترگمان]برج جوزا در حال حاضر از طریق پست الکترونیکی در دسترس است
[ترجمه گوگل]سرویس Gemini در حال حاضر نیز از طریق پست الکترونیکی در دسترس است

12. They can also use the electronic mail facility, exchange files and join a range of interactive discussions and conferences.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین می توانند از امکانات ایمیل، فایل های مبادله و پیوستن به گستره ای از بحث ها و کنفرانس های تعاملی استفاده کنند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین می توانند از امکانات پست الکترونیکی استفاده کنند، فایل های مبادله ای را به اشتراک بگذارند و به مجموعه ای از بحث ها و کنفرانس های تعاملی بپیوندند

13. It should also enable the integration of electronic mail, voice mail and facsimile, as well as desktop audio and video conferencing.
[ترجمه ترگمان]همچنین باید ادغام پست الکترونیکی، پست صوتی و رونوشت برداری، و همچنین ارتباطات دسکتاپ و ویدئو کنفرانس را امکان پذیر سازد
[ترجمه گوگل]همچنین باید ادغام ایمیل، پست صوتی و فکس، و نیز کنفرانس صوتی و تصویری دسکتاپ را فعال کند

14. Pupils will also be introduced to spreadsheets, databases, electronic mail and electronic banking.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان نیز به صفحات گسترده، پایگاه های داده، پست الکترونیکی و بانکداری الکترونیکی معرفی خواهند شد
[ترجمه گوگل]دانش آموزان نیز به صفحات گسترده، پایگاه های داده، پست الکترونیکی و بانکی الکترونیکی معرفی خواهند شد

15. Electronic networks, such as electronic mail and computer bulletin boards, extend this changing political identity even further.
[ترجمه ترگمان]شبکه های الکترونیکی، مانند بوردهای الکترونیکی و تابلوهای اعلانات کامپیوتر، این هویت سیاسی را حتی بیشتر گسترش می دهند
[ترجمه گوگل]شبکه های الکترونیکی مانند پست الکترونیک و تابلو اعلانات کامپیوتری، این هویت سیاسی را حتی بیشتر گسترش می دهند


کلمات دیگر: