کلمه جو
صفحه اصلی

expansion card

انگلیسی به انگلیسی

• card which connects to the motherboard and allows the performance of various operations

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] کارتی که به منظور نصب تراشه با مدار اضافی به یک سیستم افزوده می شود تا انکه قابلیت سیستم توسعه یابد . - کارت بسط، کارت گسترشی - کارتی که به منظور نصب تراشه ها یا مدارهای اضافی به یک سیستم افزوده می شود تا قابلیت سیستم گسترش یابد .

جملات نمونه

1. The memory expansion cards are useful adjuncts to the computer.
[ترجمه ترگمان]کارت های توسعه حافظه برای کامپیوتر مفید هستند
[ترجمه گوگل]کارت های توسعه حافظه مفید هستند به کامپیوتر

2. NIM6000M is compatible with Sbus expansion cards.
[ترجمه ترگمان]NIM۶۰۰۰M با کارت های توسعه Sbus سازگار است
[ترجمه گوگل]NIM6000M با کارت های توسعه Sbus سازگار است

3. Choice of an expansion card, with a particular processor, will be determined largely by intended application for the device.
[ترجمه ترگمان]انتخاب یک کارت توسعه، با یک پردازنده مشخص، تا حد زیادی با کاربرد مورد نظر برای این دستگاه تعیین خواهد شد
[ترجمه گوگل]انتخاب یک کارت توسعه، با یک پردازنده خاص، به طور عمده توسط برنامه در نظر گرفته شده برای دستگاه تعیین می شود

4. Before replacing expansion cards clean the gold edge connectors with a little cleaning solution applied to a lint-free swab or cloth.
[ترجمه ترگمان]قبل از جایگزین کردن کارت های انبساط، اتصالات لبه طلایی را با محلول تمیز کننده کوچکی که برای یک پارچه پنبه ای آزاد و یا پارچه به کار گرفته شده بود تمیز کنید
[ترجمه گوگل]قبل از جایگزینی کارتهای توسعه، اتصالات لبه طلا را تمیز کنید و یک راه حل تمیز برای یک دستمال سفره یا پارچه بدون پارچه استفاده کنید

5. However, the 5-inch cage projects into the expansion card space so you can only fit five full-length cards.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این قفس ۵ اینچی در فضای کارت توسعه قرار دارد بنابراین شما تنها می توانید پنج کارت با طول کامل داشته باشید
[ترجمه گوگل]با این حال، قفس 5 اینچ به فضای کارت گسترش می یابد، بنابراین شما فقط می توانید پنج کارت کامل را در بر داشته باشید

6. Loosen dust and debris from the motherboard and expansion cards with a soft bristle brush.
[ترجمه ترگمان]شل کردن گرد و غبار و آوار از طریق کارت های اشتراک با یک برس زبر و خشک
[ترجمه گوگل]گرد و غبار و باقی مانده از مادربرد و کارت های توسعه را با یک برس نرم محکم کنید

7. The expansion card fixing device has quite convenient locking and unlocking operations, and achieves the assembly of a computer without using a tool.
[ترجمه ترگمان]دستگاه تعمیر کارت برای قفل کردن، قفل کردن و قفل کردن عملیات را کاملا مناسب دارد، و بدون استفاده از یک ابزار به مونتاژ کامپیوتر دست می یابد
[ترجمه گوگل]دستگاه تثبیت کننده کارت گسترش عملیات قفل و باز کردن قفل راحت و مونتاژ یک کامپیوتر بدون استفاده از ابزار را به دست می آورد

8. The heat dissipating device for the expansion card can further dissipate heat of the heating element of the expansion card to improve the heat dissipating efficiency of the whole system.
[ترجمه ترگمان]دستگاه پراکنده کردن حرارت برای کارت انبساط می تواند گرمای عنصر گرمایش را از کارت انبساط به منظور بهبود راندمان انتقال حرارت کل سیستم پخش کند
[ترجمه گوگل]دستگاه تخلیه گرما برای کارت توسعه می تواند گرما از عنصر گرمایش کارت گسترش را از بین ببرد برای بهبود راندمان گرمای تابشی کل سیستم

9. An expansion card is a circuit board that lets you add a new feature to a computer.
[ترجمه ترگمان]کارت توسعه یک تخته مدار است که به شما اجازه می دهد یک ویژگی جدید را به یک کامپیوتر اضافه کنید
[ترجمه گوگل]یک کارت توسعه یک مدار مدار است که به شما اجازه می دهد یک ویژگی جدید به یک رایانه اضافه کنید

10. Furthermore, a standard computer expansion card (such as PCI, PCMCIA and alike) may be used as interface module.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک کارت توسعه کامپیوتری استاندارد (مانند PCI، PCMCIA و alike)را می توان به عنوان ماژول ارتباطی مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک کارت استاندارد گسترش کامپیوتر (مانند PCI، PCMCIA و مشابه) می تواند به عنوان ماژول رابط استفاده شود

11. Because the motherboard or expansion card expansion slot problems, leading to plug expansion cards, such as sound cards, such as the motherboard does not respond after the show without.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که the و یا گسترش کارت گسترش کارت، منجر به کارت های توسعه پلاگ مانند کارت های صدا می شوند، مانند کارت های صوتی، مانند the که بعد از نمایش بدون آن واکنش نشان نمی دهند
[ترجمه گوگل]از آنجا که مادربورد یا کارت گسترش کارت حافظه اسلات مشکلات، منجر به پلاگین کارت های توسعه، مانند کارت صدا، مانند مادربرد پس از نشان می دهد بدون پاسخ نیست

12. But the user must be patient when learning the ins and outs of an expansion card.
[ترجمه ترگمان]اما کاربر باید در هنگام یادگیری ins و outs یک کارت توسعه صبور باشد
[ترجمه گوگل]اما هنگام یادگیری درون و بیرون یک کارت توسعه، کاربر باید صبور باشد

13. It ha six free 16-bit slots, but the power switch cable blocks access to one full-length expansion card.
[ترجمه ترگمان]این جا شش سهمیه ۱۶ بیتی آزاد دارد، اما کابل سوییچ برق دسترسی به یک کارت انبساط کامل را مسدود می کند
[ترجمه گوگل]این شش شکاف 16 بیتی رایگان دارند، اما بلوک های کابل سوئیچ قدرت دسترسی به یک کارت توسعه کامل را دارند

14. Cellular capabilities can be added later with the digital cellular communicator plug-in expansion card.
[ترجمه ترگمان]قابلیت های سلولی را می توان بعدا با استفاده از کارت توسعه دهنده گوشی موبایل دیجیتالی اضافه کرد
[ترجمه گوگل]قابلیت های سلولی را می توان بعد از آن با کارت توسعه پلاگین ارتباطی دیجیتال سلولی موبایل اضافه کرد


کلمات دیگر: