1. finite expansion
بسط با پایان
2. finite field
هیئت متناهی
3. finite number
عدد متناهی
4. finite verb
فعل خود ایستا
5. human knowledge is finite
دانش بشری محدود است.
6. We must accept finite disappointment, but we must never lose infinite hope.
[ترجمه ترگمان]ما باید ناامیدی finite را بپذیریم، اما نباید هرگز امید بی پایان را از دست ندهیم
[ترجمه گوگل]ما باید ناامیدی را بپذیریم اما نباید هرگز امید بی پایان را از دست ندهیم
7. The funds available for the health service are finite and we cannot afford to waste money.
[ترجمه ترگمان]وجوه موجود برای خدمات بهداشتی محدود هستند و ما نمی توانیم پول هدر بدهیم
[ترجمه گوگل]بودجه های موجود برای خدمات بهداشتی محدود هستند و ما نمی توانیم پول را هدر دهیم
8. Only a finite number of situations can arise.
[ترجمه ترگمان]تنها تعداد متناهی از موقعیت ها می تواند بوجود آید
[ترجمه گوگل]فقط یک تعداد محدودی از شرایط ممکن است بوجود آید
9. Resources are finite, and choices have to be made between competing priorities and needs.
[ترجمه ترگمان]منابع محدود هستند، و انتخاب باید بین اولویت های رقیب و نیازها انجام شود
[ترجمه گوگل]منابع محدود هستند و باید میان اولویت های رقابتی و نیازها انتخاب شود
10. 'Am', 'is', 'are', 'was' and 'were' are the finite forms of 'be'; 'being', and 'been' are the non-finite forms.
[ترجمه ترگمان]آیا این وجود دارد که وجود دارد و این اشکال محدود بودن هستند؛ بودن و به صورت اشکال غیر متناهی هستند
[ترجمه گوگل]'من'، 'is'، 'are'، 'were' و 'were' اشکال محدودی از 'be' هستند؛ 'بودن'، و 'وجود' اشکال غیر نامحدود است
11. We only have a finite amount of time to complete this task - we can't continue indefinitely.
[ترجمه ترگمان]ما تنها مقدار متناهی از زمان برای تکمیل این کار داریم - ما نمی توانیم به طور نامحدود ادامه دهیم
[ترجمه گوگل]ما فقط یک مقدار محدودی از زمان برای تکمیل این کار داریم - ما نمی توانیم به طور نامحدود ادامه دهیم
12. The physical universe is finite in space and time.
[ترجمه ترگمان]دنیای فیزیکی در فضا و زمان محدود است
[ترجمه گوگل]جهان فیزیکی در فضا و زمان محدود است
13. Another possible origin of positive feedback is the finite internal impedance of the bias supply.
[ترجمه ترگمان]منشا احتمالی بازخورد مثبت، مقاومت ظاهری محدود منبع بایاس است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از منشاء احتمالی بازخورد مثبت، امپدانس داخلی محدود از عرضه متعصب است
14. Finite State Grammars Although finite state grammars are weak they have been used in computational systems.
[ترجمه ترگمان]Grammars ایالتی متناهی هر چند گرامر ایالتی محدود ضعیف هستند اما در سیستم های محاسباتی مورد استفاده قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]گرامرهای دولتی محدود گرچه گرامرهای دولتی محدود اند، آنها در سیستم های محاسباتی مورد استفاده قرار می گیرند
15. It was a case of finite time and brainpower too broadly dissipated, Taylor came to think.
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه از زمان محدود بود و قدرت ذهنی بیش از حد گسترده بود، تیلور به این فکر افتاد
[ترجمه گوگل]این یک مورد از زمان محدود و قدرت مغزی بود که به طور گسترده از بین رفته بود، تیلور آمد تا فکر کند