کلمه جو
صفحه اصلی

eraser


معنی : پاک کن، مداد پاک کن، تخته پاک کن
معانی دیگر : (هر چیزی که پاک یا محو بکند) پاک کن، زداگر

انگلیسی به فارسی

مداد‌پاک‌کن، تخته‌پاک‌کن


پاک کن، مداد پاک کن، تخته پاک کن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an object, usu. made of rubber or felt, that is used to erase writing or marks.

• person or thing which erases or rubs out
an eraser is a piece of rubber used for rubbing out writing; used in american english.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] پاک کن ابزاری در برنامه ی نقاشی یا عکس رنگی که کار پاک کن را می کند . این پاک کن ازطریق پایین نگه داشتن دکمه ی ماوس و کشیدن ابزار پاک کردن به ار می رود . اندازه و شکل این پاک کن را می توان به دلخواه تغییر داد. نگاه کنیدبه natural media .
[ریاضیات] مداد پاک کن

مترادف و متضاد

پاک کن (اسم)
brush, eraser, mop, wiper, rubber

مداد پاک کن (اسم)
eraser

تخته پاک کن (اسم)
eraser

جملات نمونه

1. Trust is like an eraser. It gets smaller and smaller after every mistake.
[ترجمه ترگمان]اعتماد مثل یک پاک کن است بعد از هر اشتباه کوچک تر و کوچک تر می شود
[ترجمه گوگل]اعتماد مثل یک پاک کن است بعد از هر اشتباهی کوچکتر و کوچکتر می شود

2. Rub out chalk marks with an eraser.
[ترجمه ترگمان] اون علامت های گچی رو با پاک کن بیار
[ترجمه گوگل]علامت گچ را با پاک کن پاک کنید

3. The teacher asked who had thrown the eraser,but the class clammed up.
[ترجمه Methecreator] آموزگار پرسید که چه کسی پاک کن را انداخته، اما تمام کلاس از سخن گفتن خودداری کرد.
[ترجمه ترگمان]معلم از او پرسید که چه کسی پاک کن را پرت کرده است، اما طبقه بالا رفت
[ترجمه گوگل]معلم خواسته بود که پاک کن را پرتاب کرده بود، اما این کلاس فشرده بود

4. Experiment 2 Suppose one of us tossed an eraser to you.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ۲ تصور کنید که یکی از ما پاک کن (پاک کن)را به سمت شما پرتاب می کند
[ترجمه گوگل]آزمایش 2 فرض کنید یکی از ما یک پاک کن به شما زد

5. The best solution is a bulk eraser that can take both sizes of floppy disk.
[ترجمه ترگمان]بهترین راه حل، یک پاک کن (eraser)بزرگ است که می تواند هر دو اندازه دیسک نرم را در نظر بگیرد
[ترجمه گوگل]بهترین راه حل یک فریزر فله است که می تواند هر دو اندازه فلاپی دیسک را بگیرد

6. The eraser hit him bang on the top of his head.
[ترجمه ترگمان]پاک کن روی سرش ضربه زد
[ترجمه گوگل]پاک کن به او ضربه زد

7. Many transistors are smaller than the eraser on the end of a lead pencil.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ترانزیستورها در انتهای یک مداد راهنما، کوچک تر از the هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ترانزیستورها در انتهای مداد سرب کوچکتر از پاک کن هستند

8. Have you seen the chalk and the blackboard eraser ?
[ترجمه ترگمان]گچ و پاک کن تخته سیاه رو دیدی؟
[ترجمه گوگل]آیا گندم و چاقوی تخته سیاه دیده اید؟

9. Toothpick, Rubber Band, Band Aid, Pencil, Eraser, Chewing Gum, Mint.
[ترجمه ترگمان]toothpick، Band لاستیکی، Band، Pencil، آدامس، آدامس نعناع، نعناع
[ترجمه گوگل]خمیر دندان، گروه لاستیکی، کمک گروهی، مداد، پاک کن، آدامس جویدن، نعناع

10. Use the Eraser tool to take out any unwanted lines.
[ترجمه ترگمان]از ابزار Eraser برای بیرون بردن هر گونه خطوط ناخواسته استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای پاک کردن هر خط ناخواسته از ابزار Eraser استفاده کنید

11. Air eraser Miniature sand-blasting hand appliance, using compressed air and pumice for removing superfluous lithographic images from the plate.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از هوای فشرده و sand با استفاده از هوای فشرده و pumice برای از بین بردن تصاویر لیتوگرافی و لیتوگرافی از صفحه
[ترجمه گوگل]دستگاه پاک کننده هوا مینیاتور دستگاه شن و ماسه انفجاری، با استفاده از هوای فشرده و پومیس برای از بین بردن تصاویر لیتوگرافی بیرونی از صفحه

12. Clicking on the pink rubber eraser ("?"
[ترجمه ترگمان]کلیک روی پاک کن پلاستیکی صورتی (\"؟\"
[ترجمه گوگل]با کلیک بر روی پاک کن لاستیک صورتی ('؟'

13. If you use a liner keep an eraser nearby.
[ترجمه ترگمان]اگر از یک خط کش استفاده می کنید، یک پاک کن (eraser)را در همان نزدیکی نگه دارید
[ترجمه گوگل]اگر از یک لیوان استفاده می کنید، یک پاک کننده را در نزدیکی نگه دارید

14. A ferrule and eraser are crimped into place on each pencil.
[ترجمه ترگمان]بست و پاک کن دو مداد روی هر مداد گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]یک فورل و پاک کن بر روی هر مداد قرار می گیرند

پیشنهاد کاربران

پاک کن
محو کن

پاک کن

پاک کن
تخته پاک کن

erase
از بین بردن
زدودن
محو کردن

remove marks or writing

پاک کردن چیزی



کلمات دیگر: