کلمه جو
صفحه اصلی

gnomon


معنی : شاخص، عقربک، شرعیات، عقربه
معانی دیگر : تیغه یا عقربه ی ساعت آفتابی، تیغه ی زمان نمای خورشیدی (که از طول سایه ی آن وقت روز را تعیین می کردند)، میل

انگلیسی به فارسی

عقربه، عقربک، میل، شاخص، شرعیات


گنومون، شاخص، شرعیات، عقربک، عقربه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the column on a sundial that casts a shadow and thus indicates the time of day.

• (astronomy) device for finding the height of the sun by measuring noontime shadows; vertical shaft of a sundial; (geometry) what remains of a parallelogram after removing a similar parallelogram from one of its corners

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] عقربه
[ریاضیات] عَلَم

مترادف و متضاد

شاخص (اسم)
index, showing, dial, indicator, gnomon

عقربک (اسم)
felon, pointer, gnomon, watch hand

شرعیات (اسم)
gnomon

عقربه (اسم)
hand, pointer, gnomon, needle

جملات نمونه

1. Welcome to The Gnomon Workshop, the industry leader in professional training for artists in the entertainment and design industries.
[ترجمه ترگمان]به کارگاه gnomon، رهبر صنعت در آموزش حرفه ای برای هنرمندان در صنعت سرگرمی و طراحی خوش آمدید
[ترجمه گوگل]خوش آمدید به کارگاه Gnomon، رهبر صنعت در آموزش حرفه ای برای هنرمندان در صنایع سرگرمی و طراحی

2. The key issues for bronze gnomon casting with integrated and clear surface in investment casting in plaster mold involves to prevent large plate from deformation and to ensure full mold filling.
[ترجمه ترگمان]موضوعات کلیدی برای ریخته گری gnomon برنز با سطح یکپارچه و یکدست در ریخته گری سرمایه گذاری در قالب گچی برای جلوگیری از تغییر شکل و تضمین کامل کردن کامل قالب به کار می رود
[ترجمه گوگل]مسائل کلیدی برای ریخته گری گنوم برنز با سطح یکپارچه و واضح در ریخته گری سرمایه در قالب گچ شامل جلوگیری از تغییر شکل در صفحه بزرگ و تضمین کامل پر کردن قالب می شود

3. The gnomon - and - ruler indicates the time by the length of the shadow of stylus in the sun.
[ترجمه ترگمان]خط کش - و خط کش زمان را با طول سایه قلم در خورشید نشان می دهد
[ترجمه گوگل]حاکم عنصر و حاکم زمان را با طول سایه قلم در خورشید نشان می دهد

4. After a few meetings, Shane joined Gnomon as our new, and current, resident artist.
[ترجمه ترگمان]شین بعد از چند جلسه به عنوان هنرمند جدید و فعلی خود به gnomon پیوست
[ترجمه گوگل]پس از چند جلسه، شان به Gnomon به عنوان هنرمند جدید و فعلی ما ملحق شد

5. Anaximander is credited with inventing the gnomon (pointer) on the sundial.
[ترجمه ترگمان]Anaximander با اختراع the (اشاره گر)در ساعت آفتابی معتبر شناخته می شود
[ترجمه گوگل]Anaximander با اختراع gnomon (اشاره گر) در ساعت تابستان است

6. Gnomon specializes in high-end computer graphics training for the entertainment industries.
[ترجمه ترگمان]gnomon متخصص در زمینه آموزش گرافیک با کیفیت بالا برای صنایع سرگرمی است
[ترجمه گوگل]Gnomon متخصص در آموزش گرافیک بالا برای صنایع سرگرمی است

7. AA: Over the past few years Gnomon has maintained a resident artist program, where we hire a visionary artist to basically hang out at Gnomon and focus on their personal work.
[ترجمه ترگمان]AA: در چند سال گذشته gnomon یک برنامه هنرمند ساکن را حفظ کرده است، که در آن ما یک هنرمند رویایی را استخدام می کنیم تا اساسا در gnomon آویزان شده و بر روی کار شخصی خود تمرکز کنیم
[ترجمه گوگل]AA: در طول چند سال گذشته، Gnomon یک برنامه هنرمند ساکن را حفظ کرده است، جایی که ما یک هنرمند رویایی را استخدام می کنیم که عمدتا در Gnomon آویزان است و بر کار شخصی اش تمرکز می کند

8. Sol's gnomon crosses his own face as he discloses the time of day.
[ترجمه ترگمان]عقربه Sol را همان طور که زمان آن روز می گذراند، به صورت خود نشان می دهد
[ترجمه گوگل]همانطور که او روزها را افشا می کند، گنوم سل با چهره خود روبرو می شود

9. It appears as a small gnomon with lines extending in each major direction.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک خط کوچک با خطوط گسترش یافته در هر جهت اصلی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد به عنوان یک gnomon کوچک با خطوط گسترش در هر جهت عمده

10. In all cases the gnomon lies in the plane of the meridian.
[ترجمه ترگمان]در همه موارد the در صفحه نصف النهار قرار دارد
[ترجمه گوگل]در تمام موارد، گنومون در هواپیما مریدین قرار دارد

11. Do you have any specific examples how this has helped Gnomon or your own personing experience?
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ مثال خاصی در مورد این که چگونه این تجربه به شما کمک کرده است و یا تجربه شخصی خودتان را دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما نمونه های خاصی دارید که این امر به Gnomon یا تجربه شخصیت شما کمک کرده است؟

12. Shane's project is ongoing as we develop this ambitious character-driven animated short with a variety of amazing Gnomon students contributing their talents and time.
[ترجمه ترگمان]پروژه شین در حال پیشرفت است و ما این فیلم بلند پروازانه را با مجموعه ای از دانش آموزانی که استعداد و زمان خود را به نمایش می گذارند، خلاصه می کنیم
[ترجمه گوگل]پروژه شین در حال انجام است، همانطور که ما این خلاقانه متحرک متحرک با شخصیتی بلند پروازانه را با انواع دانش آموزان گنومون شگفت انگیز که به استعداد و زمان خود کمک می کنند، توسعه می دهیم

13. I've spent the bulk of the last fifteen years focused on technology and Gnomon, so when it comes to my aesthetic skill, I feel that I have a lot of catching up to do.
[ترجمه ترگمان]من پانزده سال گذشته را صرف تمرکز روی فن آوری و تکنولوژی کرده ام، بنابراین وقتی به مهارت زیبایی شناختی من می رسد، احساس می کنم که کاره ای زیادی برای انجام دادن دارم
[ترجمه گوگل]من بخش عمده ای از پانزده سال گذشته را با تکنولوژی و Gnomon متمرکز کرده ام، بنابراین وقتی که به مهارت های زیباییشناسی من می رسد، احساس می کنم که کارهای زیادی انجام می دهم

پیشنهاد کاربران

gnomon ( نجوم )
واژه مصوب: شاخص 1
تعریف: میله یا صفحه‏ای مثلثی که روی ساعت آفتابی معمولی نصب می‏شود


کلمات دیگر: