کلمه جو
صفحه اصلی

keep up appearances


صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتن، وانمود کردن، ظواهر را حفظ کردن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to present a good image of one's situation despite contrary facts.

• maintain the illusion that all is well (financially, emotionally, etc.), pretend that everything is fine

جملات نمونه

1. She just wanted to keep up appearances for the kids.
[ترجمه زهره غلامی] اون فقط می خواست، بخاطر بچه ها حفظ ظاهر کنه
[ترجمه ترگمان]اون فقط می خواست واسه بچه ها ظاهر پیدا کنه
[ترجمه گوگل]او فقط می خواست که برای بچه ها بازی کند

2. Of course, he tries to keep up appearances, but he lives entirely off borrowed money.
[ترجمه ترگمان]البته، او سعی می کند ظاهر خود را حفظ کند، اما او به کلی پول قرض گرفته است
[ترجمه گوگل]مطمئنا، او سعی می کند تا ظاهر را حفظ کند، اما او کاملا پول قرض گرفته است

3. For now, I can keep up appearances and still go to the same restaurants as my friends.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، من می تونم ظاهر رو حفظ کنم و هنوز هم به همون رستوران به عنوان دوست خودم برم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، می توانم ظاهر را حفظ کنم و همچنان به دوستانم به رستوران های مشابه می روم

4. We all have to keep up appearances while we wait for the tide to turn.
[ترجمه ترگمان]همه ما باید حفظ ظاهر کنیم در حالی که منتظر جزر و مد هستیم
[ترجمه گوگل]همه ما باید در مورد ظاهر خود نگه داشته باشیم، در حالی که منتظر هستیم تا جزر و مد به نوبه خود باشد

5. They spend all they have to keep up appearances.
[ترجمه ترگمان]آن ها هر چه را که لازم است برای حفظ ظاهر نگه می دارند
[ترجمه گوگل]آنها صرف همه چیزهایی میشوند که میبایست ظاهرشان را حفظ کنند

6. If are unreliable but always keep up appearances, you will be thought very reliable by everyone.
[ترجمه ترگمان]اگر غیرقابل اعتماد باشند، اما همیشه ظاهر خود را حفظ کنید، به نظر همه بسیار قابل اعتماد خواهید بود
[ترجمه گوگل]اگر غیر قابل اعتماد باشند، اما همیشه ظاهر را حفظ می کنند، همه شما را بسیار قابل اعتماد می دانند

7. They had had an argument but still managed keep up appearances in front of their friends.
[ترجمه ترگمان]آن ها با هم جر و بحث کرده بودند، اما هنوز توانسته بودند جلوی دوستان خود را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]آنها بحثی داشتند اما هنوز هم می توانستند حضور در مقابل دوستانشان را حفظ کنند

8. Poor as he was, he tried hard to keep up appearances.
[ترجمه ترگمان]بیچاره، به هر حال سعی می کرد ظاهر خود را حفظ کند
[ترجمه گوگل]ضعیف به عنوان او بود، او سعی سخت به نگه داشتن ظاهر

9. He said that he just wanted to keep up appearances.
[ترجمه ترگمان]اون گفت که فقط می خواد ظاهرش رو حفظ کنه
[ترجمه گوگل]او گفت که او فقط می خواست بازی را حفظ کند

10. It's important to keep up appearances.
[ترجمه ترگمان]برای حفظ ظاهر مهم است
[ترجمه گوگل]مهم است که ظواهر را حفظ کنید

11. He contrived keep up appearances to a certain extent before Rushton.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد تا حد معینی را پیش از Rushton حفظ کند
[ترجمه گوگل]او تصور کرد که حضور در محدوده خاصی قبل از رشتون است

12. He bought the saloon car to keep up appearances.
[ترجمه ترگمان]او ماشین میخانه را خرید تا ظواهر امر را حفظ کند
[ترجمه گوگل]او ماشین سالن را برای نگه داشتن ظاهر خریداری کرد

13. He contrived to keep up appearances to a certain extent before Rushton.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد تا حد معینی را پیش از Rushton حفظ کند
[ترجمه گوگل]او قصد داشت تا قبل از رشتون به ظاهر خود ادامه دهد

14. At home he didn't have to keep up appearances.
[ترجمه ترگمان]در خانه مجبور نبود ظاهر خود را حفظ کند
[ترجمه گوگل]در خانه او مجبور نبود که ظاهر شود

15. They try to keep up appearances.
[ترجمه ترگمان]سعی می کنند ظاهر خود را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]آنها سعی می کنند تا ظاهر را حفظ کنند

پیشنهاد کاربران

ادامه دادن به زندگی کردن در همون استاندارد اجتماعی که قبلا درش زندگی می کردیم ، اگرچه مشکل مالی داریم

با وجود مشکلات در زندگی طوری ادامه بدهیم که دیگران متوجه مشکلات نشوند
Although they were getting divorced , they preferred to keep up appearances.

صورت را با سیلی سرخ نگه داشتن

حفظ ظاهر کردن


کلمات دیگر: