کلگوگ
kellogg
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• american corporation headquartered in michigan, worldwide manufacturer and distributor of breakfast cereals and convenience foods
جملات نمونه
1. In 192 when Kellogg was sixty-five years old, he established the Fellowship Corporation to distribute charitable gifts anonymously.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲ وقتی که کلاگ شصت و پنج سال سن داشت، انجمن بورس را تاسیس کرد تا هدایای خیریه را بدون نام توزیع کند
[ترجمه گوگل]در سال 192 هنگامی که کلگوگ شصت و پنج ساله بود، او شرکت فلیشایر را برای صدور هدایای خیریه ناشناس تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]در سال 192 هنگامی که کلگوگ شصت و پنج ساله بود، او شرکت فلیشایر را برای صدور هدایای خیریه ناشناس تاسیس کرد
2. Snap, Crackle and Pop lore, Kellogg screen savers, etc.
[ترجمه ترگمان]Snap، crackle و Pop، محافظ های صفحه نمایش، و غیره
[ترجمه گوگل]Snap، Crackle و Pop Lore، محافظ صفحه نمایش Kellogg، و غیره
[ترجمه گوگل]Snap، Crackle و Pop Lore، محافظ صفحه نمایش Kellogg، و غیره
3. PepsiCo, Kraft, Kellogg and others have set up a body called the Healthy Weight Commitment Foundation.
[ترجمه ترگمان]شرکت پپسی، کرافت، کلاگ و دیگران یک بدنه به نام بنیاد کاهش وزن سالم تشکیل داده اند
[ترجمه گوگل]PepsiCo، Kraft، Kellogg و دیگران بدن را به نام بنیاد تعهدات وزن سالم تنظیم کرده اند
[ترجمه گوگل]PepsiCo، Kraft، Kellogg و دیگران بدن را به نام بنیاد تعهدات وزن سالم تنظیم کرده اند
4. Kellogg Schwab : Approximately million children are dying every year.
[ترجمه ترگمان]Kellogg Schwab: سالانه حدود million کودک در حال مرگ هستند
[ترجمه گوگل]کلیگو شوب: تقریبا میلیون کودک در هر سال جان می گیرند
[ترجمه گوگل]کلیگو شوب: تقریبا میلیون کودک در هر سال جان می گیرند
5. Secretary of State Kellogg unwisely accorded immediate recognition.
[ترجمه ترگمان]unwisely unwisely، منشی امور خارجه، با شناخت فوری موافقت کرد
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه کلگوگ ناخوشایند تشخیص فوری را پذیرفت
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه کلگوگ ناخوشایند تشخیص فوری را پذیرفت
6. Kellogg graduates are found among CEOs and top managers of many American companies.
[ترجمه ترگمان]فارغ التحصیلان کلاگ در بین مدیران عامل و مدیران ارشد بسیاری از شرکت های آمریکایی یافت می شوند
[ترجمه گوگل]فارغ التحصیلان Kellogg در میان مدیران اجرایی و مدیران ارشد بسیاری از شرکت های آمریکایی قرار دارند
[ترجمه گوگل]فارغ التحصیلان Kellogg در میان مدیران اجرایی و مدیران ارشد بسیاری از شرکت های آمریکایی قرار دارند
7. Kellogg created the bestseller of cereals to compete against the evils of alcohol, tobacco and malnutrition.
[ترجمه ترگمان]کلاگ به منظور رقابت در برابر مضرات الکل، توتون و سو تغذیه، به پرفروش ترین کتاب غله دست یافت
[ترجمه گوگل]Kellogg پرفروشترین غلات را برای رقابت در برابر شرارت های الکل، تنباکو و سوء تغذیه ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]Kellogg پرفروشترین غلات را برای رقابت در برابر شرارت های الکل، تنباکو و سوء تغذیه ایجاد کرد
8. Mr. Wang received his MBA degree from Kellogg and a M. S and B. S. in management engineering from Dalian University of Technology.
[ترجمه ترگمان]آقای وانگ مدرک MBA خود را از کلاگ و یک م دریافت کرد S و B اس در مهندسی مدیریت از دانشگاه \"دالیان\"
[ترجمه گوگل]آقای وانگ مدرک MBA خود را از Kellogg و M S و B S در مهندسی مدیریت از دانشگاه صنعتی دالیان دریافت کرد
[ترجمه گوگل]آقای وانگ مدرک MBA خود را از Kellogg و M S و B S در مهندسی مدیریت از دانشگاه صنعتی دالیان دریافت کرد
9. In Kellogg original scheme, the letting of the polluted water of the system make the environment contaminative.
[ترجمه ترگمان]در طرح اصلی کلاگ، اجازه دادن آب آلوده به سیستم باعث می شود محیط contaminative شود
[ترجمه گوگل]در طرح اولیه Kellogg، رها کردن آب آلوده سیستم باعث آلودگی محیط زیست می شود
[ترجمه گوگل]در طرح اولیه Kellogg، رها کردن آب آلوده سیستم باعث آلودگی محیط زیست می شود
10. The Kellogg - Briand Peace Pact was signed in Paris.
[ترجمه ترگمان]پیمان صلح Kellogg - Briand در پاریس امضا شد
[ترجمه گوگل]پیمان صلح Kellogg - Briand در پاریس امضا شد
[ترجمه گوگل]پیمان صلح Kellogg - Briand در پاریس امضا شد
11. As the Dean of Kellogg emphasized, building a brand is a long - term and intricate task.
[ترجمه ترگمان]همانطور که رئیس of تاکید کرد، ساخت برند یک کار بلند مدت و پیچیده است
[ترجمه گوگل]همانطور که نماینده کلوگ گشوده است، ایجاد یک نام تجاری یک وظیفه طولانی مدت و پیچیده است
[ترجمه گوگل]همانطور که نماینده کلوگ گشوده است، ایجاد یک نام تجاری یک وظیفه طولانی مدت و پیچیده است
12. Hannigan says Kellogg had to work hard to understand the environment in which FBI agents operate.
[ترجمه ترگمان]hannigan می گوید، کلاگ مجبور شد به سختی کار کند تا محیطی که عوامل FBI در آن عمل می کنند را درک کند
[ترجمه گوگل]هانیگان می گوید که Kellogg مجبور شد سخت کار کند تا محیطی را که عاملان اف بی آی در آن کار می کنند، بفهمد
[ترجمه گوگل]هانیگان می گوید که Kellogg مجبور شد سخت کار کند تا محیطی را که عاملان اف بی آی در آن کار می کنند، بفهمد
13. Kellogg, for example, launched cold cereal, an alien category, at prohibitively high prices.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، کلاگ به عنوان مثال، غلات سرد، یک گروه بیگانه با قیمت بالای بالایی را راه اندازی کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، Kellogg، غلات سرخ، یک رده بیگانه، در قیمت های غیر قابل قبول پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، Kellogg، غلات سرخ، یک رده بیگانه، در قیمت های غیر قابل قبول پرتاب کرد
14. Christopher Jillings is the postdoctoral fellow of the Kellogg Radiation Laboratory. He is Canadian.
[ترجمه ترگمان]کریستوفر Jillings the Laboratory of Kellogg است او کانادایی است
[ترجمه گوگل]کریستوفر جیلینگز عضو دائمی آزمایشگاه تابش کولوگ است او کانادایی است
[ترجمه گوگل]کریستوفر جیلینگز عضو دائمی آزمایشگاه تابش کولوگ است او کانادایی است
کلمات دیگر: