صفحه اصلی
باز گذاشته
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مفوض و سپرده
لغت نامه دهخدا
بازگذاشته. [ گ ُ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) مفوض. سپرده. || بازگذاشته مرده ؛ ترکه. میراث. مرده ریگ.
کلمات دیگر: