تنگنا، گذرگاه تنگ، تنگه، گردنه، دره
narrows
تنگنا، گذرگاه تنگ، تنگه، گردنه، دره
انگلیسی به فارسی
سقوط می کند، محدود کردن، باریک شدن، باریک کردن، خرد ساختن، خرد شدن، خرد کردن
انگلیسی به انگلیسی
• restricted area of a waterway between 2 headlands
جملات نمونه
1. here the river narrows
در اینجا رودخانه باریک می شود.
کلمات دیگر: