(زیست شناسی) درشت هسته، هسته ی درشت، هسته بزرگتر، هسته سلولی بزرگتر
macronucleus
(زیست شناسی) درشت هسته، هسته ی درشت، هسته بزرگتر، هسته سلولی بزرگتر
انگلیسی به فارسی
هسته بزرگتر، هسته سلولی بزرگتر
macronucleus
انگلیسی به انگلیسی
• largest of two nuclei occurring in ciliate protozoans (biology)
جملات نمونه
1. Macronucleus highly variable, either single and band-like or comprising 2–65 (mostly 2– spherical nodules.
[ترجمه ترگمان]Macronucleus به شدت متغیر است، تک و تک گروه - یا شامل ۲ - ۶۵ (عمدتا ۲ - spherical)است
[ترجمه گوگل]Macronucleus بسیار متغیر، یا تک و باند مانند و یا حاوی 2-65 (بیشتر غده 2 کروی
[ترجمه گوگل]Macronucleus بسیار متغیر، یا تک و باند مانند و یا حاوی 2-65 (بیشتر غده 2 کروی
2. These facts implied that the choice expressing macronucleus genes of the resting cyst and the vegetative cell in Tachysoma pellionella are similar to a high degree but both had some variances.
[ترجمه ترگمان]این حقایق بیانگر این مطلب هستند که انتخاب ژن های macronucleus کیست استراحت و سلول گیاهی در Tachysoma pellionella مشابه با درجه بالایی هستند اما هر دو دارای some بودند
[ترجمه گوگل]این حقایق نشان می دهد که انتخاب ژن makronucleus بیان کیست استراحت و سلول های روده ای در Tachysoma pellionella شبیه به درجه بالایی است، اما هر دو دارای برخی از واریانس
[ترجمه گوگل]این حقایق نشان می دهد که انتخاب ژن makronucleus بیان کیست استراحت و سلول های روده ای در Tachysoma pellionella شبیه به درجه بالایی است، اما هر دو دارای برخی از واریانس
3. One elongated macronucleus and one micronucleus.
[ترجمه ترگمان]یک macronucleus دراز و یک micronucleus
[ترجمه گوگل]یک ماکرووکلئوز دراز و یک میکرونوکلئوس
[ترجمه گوگل]یک ماکرووکلئوز دراز و یک میکرونوکلئوس
4. Macronucleus twisted band-shaped, longitudinally oriented in zooid.
[ترجمه ترگمان]یک گروه موسیقی پیچ دار پیچیده در zooid
[ترجمه گوگل]Macronucleus پیچیده باند شکل، طولی گرا در zooid
[ترجمه گوگل]Macronucleus پیچیده باند شکل، طولی گرا در zooid
5. One macronucleus, elliptical in shape.
[ترجمه ترگمان]یک macronucleus، بیضوی به شکل
[ترجمه گوگل]یک ماکرووکلئوز شکل بیضی شکل
[ترجمه گوگل]یک ماکرووکلئوز شکل بیضی شکل
6. We also observed that the macronuclear DNA content may be adjusted by another way, i. e. by extrusion of excess nuclear material of the macronucleus.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین مشاهده کردیم که محتوای DNA macronuclear ممکن است به روش دیگری تنظیم شود ای با استفاده از مواد هسته ای زیاده از حد هسته ای
[ترجمه گوگل]ما همچنین مشاهده کردیم که محتوای DNA ماکروونی هسته ای ممکن است با روش دیگری تنظیم شود e با اکستروژن مواد هسته ای اضافی ماکرووکلئوز
[ترجمه گوگل]ما همچنین مشاهده کردیم که محتوای DNA ماکروونی هسته ای ممکن است با روش دیگری تنظیم شود e با اکستروژن مواد هسته ای اضافی ماکرووکلئوز
7. So do the resting cyst and the vegetative cell macronucleus genes in Euplotes encysticus.
[ترجمه ترگمان]بنابراین کیست استراحت و یا ژن vegetative cell در Euplotes encysticus را انجام دهید
[ترجمه گوگل]بنابراین کیست استراحت و ژنهای ماکرووکلئوس سلول گیاهی را در Euplotes encysticus انجام دهید
[ترجمه گوگل]بنابراین کیست استراحت و ژنهای ماکرووکلئوس سلول گیاهی را در Euplotes encysticus انجام دهید
8. The other protein reacts with anti-lamin B antibody and is situated in the macronucleus.
[ترجمه ترگمان]پروتیین دیگر با آنتی بادی ضد lamin B واکنش می دهد و در the واقع شده است
[ترجمه گوگل]پروتئین دیگر با آنتی بادی ضد لامین B واکنش می دهد و در ماکرووکلئوز قرار دارد
[ترجمه گوگل]پروتئین دیگر با آنتی بادی ضد لامین B واکنش می دهد و در ماکرووکلئوز قرار دارد
کلمات دیگر: