• maintain a conversation; continue business operations
keep the ball rolling
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. He will keep the ball rolling.
[ترجمه ترگمان] اون توپ رو به چرخش در میاره
[ترجمه گوگل]او توپ را نورد نگه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]او توپ را نورد نگه خواهد داشت
2. Volume deals with general idioms e. g. keep the ball rolling, the proof of the pudding.
[ترجمه ترگمان]حجم معاملات با اصطلاحات کلی e گرم توپ را در هوا می چرخاند و آن را ثابت نگه می دارد
[ترجمه گوگل]حجم معاملات با اصطلاحات عمومی e g نگه داشتن توپ نورد، اثبات پودینگ
[ترجمه گوگل]حجم معاملات با اصطلاحات عمومی e g نگه داشتن توپ نورد، اثبات پودینگ
3. How can we keep the ball rolling?
[ترجمه ترگمان]چطور می تونیم توپ رو نگه داریم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانیم توپ را نورد نگه داریم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانیم توپ را نورد نگه داریم؟
4. We must try everything we can to keep the ball rolling.
[ترجمه ترگمان]ما باید هر کاری از دستمون بربیاد انجام بدیم
[ترجمه گوگل]ما باید همه چیز را که می توانیم نگه داریم توپ را نورد کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید همه چیز را که می توانیم نگه داریم توپ را نورد کنیم
5. "Don't mind if I do, old man, " said the great leader, "just to keep the ball rolling.
[ترجمه ترگمان]رهبر بزرگ گفت: \" مهم نیست که من این کار را بکنم، پیرمرد \"
[ترجمه گوگل]گفت: 'اگر من نباشم، پیرمرد، گفت:' رهبر بزرگ 'فقط برای نگه داشتن توپ نورد
[ترجمه گوگل]گفت: 'اگر من نباشم، پیرمرد، گفت:' رهبر بزرگ 'فقط برای نگه داشتن توپ نورد
6. If momentum matters to financial reform, this month's meetings keep the ball rolling, not much more.
[ترجمه ترگمان]اگر حرکت به اصلاحات مالی اهمیت داشته باشد، جلسات این ماه توپ را در حال چرخش نگه می دارد و نه بیشتر
[ترجمه گوگل]اگر حرکت به اصلاحات مالی مربوط شود، جلسات این ماه توپ را به حرکت در می آورد، و نه خیلی بیشتر
[ترجمه گوگل]اگر حرکت به اصلاحات مالی مربوط شود، جلسات این ماه توپ را به حرکت در می آورد، و نه خیلی بیشتر
7. For various reasons, quite a few members of the school drama group had quit; but somehow we managed to keep the ball rolling.
[ترجمه ترگمان]به دلایل مختلف، تعداد کمی از اعضای گروه نمایش مدرسه استعفا داده بودند، اما به هر حال موفق شدیم توپ را غلتان نگه داریم
[ترجمه گوگل]به دلایل مختلف، تعداد کمی از اعضای گروه مدرسه درام، ترک کرده بودند؛ اما به نوعی ما موفق به نگه داشتن توپ نورد
[ترجمه گوگل]به دلایل مختلف، تعداد کمی از اعضای گروه مدرسه درام، ترک کرده بودند؛ اما به نوعی ما موفق به نگه داشتن توپ نورد
8. Now that we're started this tradition, we need to keep the ball rolling.
[ترجمه ترگمان]حالا که این سنت را شروع کردیم، باید توپ را غلتان نگه داریم
[ترجمه گوگل]حالا که این سنت را شروع کردیم، باید توپ را نورد نگه داریم
[ترجمه گوگل]حالا که این سنت را شروع کردیم، باید توپ را نورد نگه داریم
9. Now that we've started this tradition, we need to keep the ball rolling.
[ترجمه ترگمان]حالا که ما این سنت را شروع کردیم، باید توپ را غلتان نگه داریم
[ترجمه گوگل]حالا که این سنت را شروع کردیم، باید توپ را نورد نگه داریم
[ترجمه گوگل]حالا که این سنت را شروع کردیم، باید توپ را نورد نگه داریم
10. I put in a word now and then to keep the ball rolling.
[ترجمه ترگمان]حالا یک کلمه حرف زدم و بعد توپ را به حرکت در آوردم
[ترجمه گوگل]من یک کلمه را در حال حاضر و سپس نگه داشتن توپ نورد
[ترجمه گوگل]من یک کلمه را در حال حاضر و سپس نگه داشتن توپ نورد
پیشنهاد کاربران
شروع به کار کنیم
کلمات دیگر: