کلمه جو
صفحه اصلی

kelpie


د رافسانه های اسکاتلندی جن اسبی

انگلیسی به فارسی

کلپی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: kelpies
• : تعریف: in Scottish legend, a water spirit often shaped like a horse, reputed to drown people.
اسم ( noun )
• : تعریف: an Australian breed of sheepdog.

• australian sheepdog; malevolent water spirit shaped like a horse that lures people to death by drowning (scottish legend)

جملات نمونه

1. A spiteful sprite, a malevolent kelpie.
[ترجمه ترگمان]یک جن ای بدجنس، یک kelpie بد malevolent
[ترجمه گوگل]یک دروغ گناهکار، یک بدخواهانه

2. In several fables the kelpie appears as a handsome young prince, who lures maidens to a watery fate worse than death.
[ترجمه ترگمان]در بعضی از افسانه ها، kelpie به عنوان یک شاهزاده جوان زیبا به نظر می رسند که maidens را به یک سرنوشت آب می دهند تا از مرگ بدتر باشند
[ترجمه گوگل]در چند قصه، کلیپی به عنوان یک شاهزاده جوان خوش تیپ به نظر می رسد که دختران را به یک حادثه ی خبیث تر از مرگ اذیت می کند

3. Kelpie looked at. her with his bright beady eyes, and then suddenly began to chirp.
[ترجمه ترگمان]kelpie به او نگاه کرد با چشمان درخشان و درخشان خود او را به صدا درآورد
[ترجمه گوگل]Kelpie نگاه کرد او را با چشم های خیره کننده خود را روشن، و سپس به طور ناگهانی شروع به خراش دادن

4. Kelpies may be readily identified by their hoof-marks, for their strange inverted pad leaves the reverse of those of normal horses.
[ترجمه ترگمان]kelpies ممکن است به آسانی با سم خود شناسایی شوند، زیرا پد وارونه عجیب آن ها عکس اسب های عادی را ترک می کند
[ترجمه گوگل]Kelpies ممکن است به آسانی توسط علائم گوسفند خود شناسایی شوند، زیرا پد معکوس عجیب و غریب آنها را به عقب از اسب های معمولی برگرداند

5. An energetic little kelpie named "Westie" was rescued after it chased a sea lion four kilometers out to sea from a South Australia beach, according to the Sydney Morning Herald.
[ترجمه ترگمان]طبق گفته سیدنی مورنینگ هرالد، یک kelpie کوچک با نام \"Westie\" پس از اینکه یک شیر دریایی را در چهار کیلومتری ساحل استرالیای جنوبی دنبال کرد نجات داده شد
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش سیدنی صبح هرالد، یک پرتقال کوچکی به نام 'Westie' پس از آن که یک دریای دریای چهار کیلومتری دریایی از یک ساحل جنوبی استرالیا را به قتل رساند، نجات یافت

6. He caught a kelpie, and tied her behind him on his horse.
[ترجمه ترگمان]دستش را گرفت و به پشت سرش بست
[ترجمه گوگل]او یک کلپی را گرفت و او را روی اسب خود بست

7. Surfer dog Abbie - an Australian Kelpie cross - rides to the beach during the annual Surf City Surf Dog competition at Huntington Beach in California on September 1 20
[ترجمه ترگمان]سگ Surfer Abbie - سواری در ساحل the در ساحل هانتینگتون در ۱ سپتامبر در ۲۰ سپتامبر
[ترجمه گوگل]سگ سوببری Abbie - استرالیا Kelpie عبور - سواری در ساحل در طول سالانه گشت و گذار در شهر گشت و گذار سگ رقابت در هانتینگتون بیچ در کالیفرنیا در تاریخ 1 سپتامبر 20

8. The world's biggest and most famous kelpie is the Loch Ness Monster, although it is often mistaken for a sea serpent (FB).
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین و معروف ترین kelpie، هیولای فلس است، اگر چه اغلب برای یک مار دریایی اشتباه گرفته می شود (FB)
[ترجمه گوگل]بزرگترین و مشهورترین کلپ جهان، هیولای Loch Ness است، اگر چه اغلب برای مار مارپیچ (FB) اشتباه است

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

10. A magic bridle may be used to tame a kelpie temporarily, though this will engender great rage in the creature.
[ترجمه ترگمان]یک افسار جادویی ممکن است موقتا آن را رام کند، هر چند که این جریان خشم زیادی در آن موجود ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]یک جادوگر جادویی می تواند به طور موقت برای خرد کردن یک کوله به کار رود، هرچند که در این موجودی خشم بزرگ ایجاد می شود

11. Among the sea monsters is a sea- howler, a merman, and a kelpie, which is a shape-changing water horse that lured people to watery graves in Celtic and Scandinavian legends.
[ترجمه ترگمان]یکی از غول های دریایی عبارت است از دریا - howler، a و a که مردم را فریب می دهد تا در افسانه های سلتی و اسکاندیناوی مردم را به گور watery
[ترجمه گوگل]در میان هیولا های دریایی، دریایی هولر، مرمن و کلپی است که یک اسب آب در حال تغییر شکل است که مردم را به گورهای آبدار در افسانه های سلتیک و اسکاندیناوی تحویل می دهد

پیشنهاد کاربران

یک سگ استرالیایی گله هست.


کلمات دیگر: