کلمه جو
صفحه اصلی

keep tabs on

انگلیسی به فارسی

نگه داشتن زبانه ها در


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to keep under close scrutiny; watch or observe carefully.

- He likes to keep tabs on how much he spends.
[ترجمه ترگمان] او دوست دارد دقت داشته باشد که چقدر خرج می کند
[ترجمه گوگل] او دوست دارد که در مورد چگونگی صرف هزینه هایش صحبت کند

• (slang) check on

جملات نمونه

1. I like to keep tabs on my bank account so that I don't overdraw.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم حساب بانکی - م رو تو حساب بانکی - م ثبت کنم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم در حساب بانکیم زبانه ها را نگه دارم تا از دست ندهم

2. It's not always possible to keep tabs on everyone's movements.
[ترجمه ترگمان]همیشه نمی توان زبانه را در حرکات هر فرد نگه داشت
[ترجمه گوگل]همیشه نمی توان زبانه ها را در حرکات هر کس نگه داشت

3. The Prince is rather easier to keep tabs on, but there is always the unforeseen to disrupt even the best-laid plans.
[ترجمه ترگمان]این پرنس نسبتا آسان تر است تا زبانه ها را نگه دارد، اما همیشه یک برنامه پیش بینی نشده وجود دارد که حتی طرح های مورد نظر را برهم بزند
[ترجمه گوگل]پرنس راحت تر است که بتواند زبانه ها را نگه دارد، اما همیشه پیش بینی نشده است که حتی طرح های پرطرفدار را مختل سازد

4. They patrol land and keep tabs on the gangs after tip offs from gamekeepers and farmers.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال گشت زنی هستند و بعد از tip از gamekeepers و کشاورزان در باند تبهکاران مشغول به کار هستند
[ترجمه گوگل]آنها زمین را سرقت می کنند و پس از نوک خفاش ها از کشاورزان و کشاورزان نگهداری می کنند

5. Some even keep tabs on what World Wide Web sites people visit most.
[ترجمه ترگمان]برخی حتی tabs را در وب سایت های شبکه گسترده جهانی حفظ می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی ها حتی در مورد آنچه که وب سایت های شبکه جهانی وب بیشتر بازدید می کنند، برگه ها را نگه می دارند

6. A psychologist will keep tabs on teams of youngsters and will stop the operation if they show signs of stress.
[ترجمه ترگمان]یک روان شناس تیم های جوانان را تحت نظر خواهد داشت و اگر علائم استرس را نشان دهند، این عملیات را متوقف خواهند کرد
[ترجمه گوگل]یک روانشناس در تیم جوانان نگهداری می کند و اگر علائم استرس را نشان می دهد، عمل را متوقف کند

7. It was obvious Hill had come over to keep tabs on Johnson and make sure he didn't do anything drastic.
[ترجمه ترگمان]واضح بود که هیل برای نگه داری زبانه روی جانسون آمده بود و مطمئن بود که هیچ کار جدی انجام نداده است
[ترجمه گوگل]واضح بود که هیل برای حفظ زبانه ها بر روی جانسون آمده بود و اطمینان حاصل می کند که او هیچ کار سختی انجام نداده است

8. If she asked, he would accuse her of nagging, of wanting to keep tabs on him.
[ترجمه ترگمان]اگر از او می پرسید، او را سرزنش می کرد، دلش می خواست حواسش به او باشد
[ترجمه گوگل]اگر او از او پرسید، او را متهم می کند که از چشمانش خجالت می کشد، و می خواهد زبانه ها را بر روی او نگه دارد

9. With a total sugar content of around 38%, the custard apple is not a low calorie fruit. People who need to keep tabs on their blood sugar levels should especially avoid eating too much.
[ترجمه ترگمان]با کل مقدار قند در حدود ۳۸ درصد، custard یک میوه کالری پایین نیست افرادی که نیاز به نگه داشتن زبانه در سطح قند خون دارند، باید به ویژه از خوردن بیش از حد جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل]با مقدار کل قند حدود 38٪، سیب خردل یک میوه کم کالری نیست افرادی که نیاز به نگهداشتن سطوح قند خون خود دارند، باید از خوردن بیش از حد اجتناب کنند

10. Sheeplike is the word for the near unanimity in the annual best-of awards that have been recently announced by the 27 critics' associations I keep tabs on.
[ترجمه ترگمان]Sheeplike واژه ای برای اتفاق نظر نزدیک در بهترین جوایز سالانه است که اخیرا توسط انجمن ۲۷ منتقد اعلام شده است که آن ها را در نظر دارم
[ترجمه گوگل]Sheeplike کلمه تقریبا یکنخل در سالانه بهترین جوایز است که اخیرا توسط 27 انجمن منتقدان اعلام شده است که من در آن نگهداری می کنم

11. You may be assigned a wait - list counselor who will keep tabs on your progress.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است یک مشاور لیست انتظار داشته باشید که در پیشرفت شما زبانه می کشد
[ترجمه گوگل]شما ممکن است یک مشاور متشکل از صاحب نظران که به پیشرفت شما توجه داشته باشند، اختصاص دهید

12. Brill: Every wire, every airwave. The more technology you use, the easier it is for them to keep tabs on you. It's a brave new world out there. . .
[ترجمه ترگمان]Brill: هر سیمی، هر airwave هرچه تکنولوژی بیشتری استفاده کنید، راحت تر می توانید زبانه بکشید در آنجا یک دنیای جدید شجاعانه وجود دارد
[ترجمه گوگل]بریل: هر سیم، هر نوع هواوی تکنولوژی بیشتر که استفاده می کنید، ساده تر از آن است که آنها بتوانند زبانه ها را روی شما نگه دارند این یک جهان جدید شجاع است خارج وجود دارد

13. Ng Fung Hong uses radio frequency identification ( RFID ) to keep tabs on its carcasses.
[ترجمه ترگمان]ان جی Fung از شناسایی فرکانس رادیویی (RFID)برای نگه داشتن زبانه روی لاشه آن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]Ng Fung Hong استفاده از شناسایی فرکانس رادیویی (RFID) را برای نگه داشتن زبانه ها در لاشه خود استفاده می کند

14. Some of Europe's top clubs will send their scouts to keep tabs on the Internacional ace.
[ترجمه ترگمان]برخی از باشگاه های برتر اروپا، scouts را برای دور نگه داشتن tabs on اعزام خواهند کرد
[ترجمه گوگل]بعضی از باشگاه های برتر اروپا، آنها را برای دیدن زدن ها در ACce Internacional ارسال می کنند

پیشنهاد کاربران

کسی را زیر نظر گرفتن

کسی را با دقت زیر نظر گرفتن ، بررسی کردن


کلمات دیگر: