• (islam) combined school and mosque
madrasa
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. At a bush madrasa, an irritable teacher with a stick beats children struggling to learn Islamic verses drawn with charcoal on flat sections of tree bark.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه bush، معلم irritable با چوب، کودکانی را شکست می دهد که تلاش می کنند آیات اسلام را با زغال روی بخش های هموار پوست درخت یاد بگیرند
[ترجمه گوگل]در یک مدرسه بوش، یک معلم تحریک پذیر با یک چوب بچه ها را می سوزاند که برای یادگیری آیه های اسلامی با زغال چوب در قسمت های مسطح پوست درخت تلاش می کنند
[ترجمه گوگل]در یک مدرسه بوش، یک معلم تحریک پذیر با یک چوب بچه ها را می سوزاند که برای یادگیری آیه های اسلامی با زغال چوب در قسمت های مسطح پوست درخت تلاش می کنند
2. But they all describe the madrasa as an institution that cultivated in them a hatred for American soldiers in Afghanistan.
[ترجمه ترگمان]اما همه آن ها مدرسه را به عنوان سازمانی توصیف می کنند که در آن ها تنفر از سربازان آمریکایی در افغانستان را پرورش می دهد
[ترجمه گوگل]اما همه آنها مدرسه را به عنوان یک مؤسسه ای معرفی می کنند که در آنها نفرت سربازان آمریکایی در افغانستان را کشت
[ترجمه گوگل]اما همه آنها مدرسه را به عنوان یک مؤسسه ای معرفی می کنند که در آنها نفرت سربازان آمریکایی در افغانستان را کشت
3. Lots of Talibs in madrasa have joined the fight but that doesn't mean we stopped learning.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مدارس دینی در مدرسه به مبارزه پیوسته اند، اما این به این معنا نیست که ما از یادگیری دست می کشیم
[ترجمه گوگل]بسیاری از طالبان در مدرسه به مبارزه پیوستند اما این بدان معنا نیست که ما یادگیری را متوقف کردیم
[ترجمه گوگل]بسیاری از طالبان در مدرسه به مبارزه پیوستند اما این بدان معنا نیست که ما یادگیری را متوقف کردیم
4. I was in a madrasa when the Taliban were in government and I only joined them after the American occupation.
[ترجمه ترگمان]من در مدرسه بودم که طالبان در دولت بودند و من تنها بعد از اشغال آمریکا به آن ها ملحق شدم
[ترجمه گوگل]زمانی که طالبان در دولت بودند، من در مدرسه بودم و بعد از اشغال آمریکا به آنها پیوستم
[ترجمه گوگل]زمانی که طالبان در دولت بودند، من در مدرسه بودم و بعد از اشغال آمریکا به آنها پیوستم
5. One was a government employee and an old madrasa colleague of the Mawlawi Sahib.
[ترجمه ترگمان]یکی از کارمندان دولت و هم کار سابق مدرسه of صاحب بود
[ترجمه گوگل]یکی از کارکنان دولت و یک همکار قدیمی مدرسه مواوالی صاحب بود
[ترجمه گوگل]یکی از کارکنان دولت و یک همکار قدیمی مدرسه مواوالی صاحب بود
6. They were joined by teenage boys who surged in waves from the neighboring Mir-i-Arab Madrasa, a religious school.
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط پسران نوجوان که در موج امواج از کشورهای همسایه میر - i - عرب، یک مدرسه مذهبی موج می زدند، به هم پیوستند
[ترجمه گوگل]آنها توسط پسران نوجوان پیوستند که در امواج از مدرسۀ مذهبی مجاور میرعباب همسو بودند
[ترجمه گوگل]آنها توسط پسران نوجوان پیوستند که در امواج از مدرسۀ مذهبی مجاور میرعباب همسو بودند
7. Witnesses said the compound, which included a guesthouse and a religious seminary, or madrasa, was hit by two missiles, destroying it.
[ترجمه ترگمان]شاهدان گفتند که این مجتمع که شامل یک مهمانخانه و یک مدرسه دینی مذهبی یا مدرسه دینی بود، با دو موشک مورد اصابت قرار گرفت و آن را تخریب کرد
[ترجمه گوگل]شاهدان می گویند ترکیب، که شامل یک مهمانخانه و یک حوزه مذهبی یا مدرسه می شود، توسط دو موشک مورد حمله قرار گرفت و آن را نابود کرد
[ترجمه گوگل]شاهدان می گویند ترکیب، که شامل یک مهمانخانه و یک حوزه مذهبی یا مدرسه می شود، توسط دو موشک مورد حمله قرار گرفت و آن را نابود کرد
8. "We have mujahideen from the time of the emirate, but we have new fighters too, " Mawlawi Jalali told me. "The young are keen to join, but we tell them stay put, finish your madrasa now and then come.
[ترجمه ترگمان]Mawlawi جلالی به من گفت: \" ما از زمان امارت به مجاهدین نیاز داریم، اما ما هم مبارزان جدیدی داریم \"
[ترجمه گوگل]مولوی جلالی به من گفت: 'ما از زمان امارت مجاهدین داریم، اما ما نیز مبارزان جدید هستیم ' جوانان مشتاق پیوستن هستند، اما ما به آنها می گوئیم که ماندن، مدرسه خود را به پایان رسانده و سپس بیا
[ترجمه گوگل]مولوی جلالی به من گفت: 'ما از زمان امارت مجاهدین داریم، اما ما نیز مبارزان جدید هستیم ' جوانان مشتاق پیوستن هستند، اما ما به آنها می گوئیم که ماندن، مدرسه خود را به پایان رسانده و سپس بیا
9. Amanullah explained that he came from a family who ran a small farm. When the Taliban were still in power he joined a local madrasa where he spent 12 years studying the Qur'an and religion.
[ترجمه ترگمان]امان الله توضیح داد که او از خانواده ای است که یک مزرعه کوچک را اداره می کند زمانی که طالبان هنوز در قدرت بودند، به مدرسه محلی پیوست و در آنجا ۱۲ سال را صرف مطالعه قرآن و قرآن کرد
[ترجمه گوگل]امان الله توضیح داد که از یک خانواده بیرون آمد و یک مزرعه کوچک را اداره کرد زمانی که طالبان هنوز در قدرت بودند، به مدرسه محلی پیوست و در آنجا 12 سال تحصیل کرد و قرآن و دین را صرف کرد
[ترجمه گوگل]امان الله توضیح داد که از یک خانواده بیرون آمد و یک مزرعه کوچک را اداره کرد زمانی که طالبان هنوز در قدرت بودند، به مدرسه محلی پیوست و در آنجا 12 سال تحصیل کرد و قرآن و دین را صرف کرد
10. These days, the major platform for revivalist Islam is no longer the madrasa but the web, an area in which Mariam was a specialist and through which she may have been pursuing a secret life.
[ترجمه ترگمان]این روزها، سکوی اصلی برای revivalist اسلام دیگر مدرسه نیست، بلکه وب سایتی است که در آن مریم متخصص بوده و از طریق آن ممکن است به دنبال یک زندگی مخفی بوده باشد
[ترجمه گوگل]این روزها، پلتفرم اصلی برای احیای اسلام دیگر مدرسه نیست، بلکه وب، منطقه ای است که ماریام متخصص بوده و از طریق آن ممکن است به دنبال یک زندگی مخفی باشد
[ترجمه گوگل]این روزها، پلتفرم اصلی برای احیای اسلام دیگر مدرسه نیست، بلکه وب، منطقه ای است که ماریام متخصص بوده و از طریق آن ممکن است به دنبال یک زندگی مخفی باشد
11. He said his father had sent him to the madrasa to join the good Muslims fighting an occupation of the infidels.
[ترجمه ترگمان]وی گفت که پدرش او را به مدرسه فرستاده بود تا به مسلمانان خوب که با اشغال کفار مبارزه می کنند، بپیوندد
[ترجمه گوگل]وی گفت که پدرش او را به مدرسه فرستاده است تا مسلمانان خوب را در برابر اشغال کافران پیوند دهد
[ترجمه گوگل]وی گفت که پدرش او را به مدرسه فرستاده است تا مسلمانان خوب را در برابر اشغال کافران پیوند دهد
12. Inside, the compound consisted of a big yard with two rooms built off it. The larger room doubled as a mosque and a madrasa.
[ترجمه ترگمان]داخل ساختمان یک حیاط بزرگ با دو اتاق ساخته شده بود این اتاق بزرگ تر به عنوان یک مسجد و مدرسه دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]در داخل، این ترکیب شامل یک حیاط بزرگ با دو اتاق ساخته شده از آن است اتاق بزرگتر به عنوان یک مسجد و مدرسه دوبل شده است
[ترجمه گوگل]در داخل، این ترکیب شامل یک حیاط بزرگ با دو اتاق ساخته شده از آن است اتاق بزرگتر به عنوان یک مسجد و مدرسه دوبل شده است
کلمات دیگر: