کلمه جو
صفحه اصلی

laid down

انگلیسی به انگلیسی

• set down, rested upon; declare, state; gave, sacrificed

جملات نمونه

1. Many of us conform to the outdated customs laid down by our forebears.
[ترجمه صفار] بسیرای از ما آداب و رسوم قدیمی ی را که توسط پیشینیان ما وضع شده، تایید می کنیم.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ما با آداب و رسوم قدیمی ارائه شده توسط پیشینیان خود همخوانی دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ما با آداب و رسوم قدیمی که توسط پیشینیان ما مطابقت دارند، مطابقت دارد

2. The enemy laid down their arms.
[ترجمه ترگمان]دشمن دست ها را بر زمین نهاد
[ترجمه گوگل]دشمن بازوهایشان را گذاشت

3. She laid down strict rules for her tenants including prompt payment of rent.
[ترجمه ترگمان]قوانین سختگیرانه ای برای مستاجران خود از جمله پرداخت فوری اجاره وضع کرد
[ترجمه گوگل]او قوانین سختگیرانه ای را برای مستاجران خود از جمله پرداخت سریع اجاره گذاشت

4. Protection for the consumer is laid down by statute.
[ترجمه ترگمان]حفاظت از مصرف کننده به وسیله قانون تعیین می شود
[ترجمه گوگل]حفاظت برای مصرف کننده توسط قانون تعیین شده است

5. They laid down their weapons and surrendered.
[ترجمه ترگمان]سلاح هایشان را زمین گذاشتند و تسلیم شدند
[ترجمه گوگل]آنها سلاح های خود را تسلیم کردند و تسلیم شدند

6. Ants follow a scent trail laid down previously.
[ترجمه ترگمان]مورچه ها پیش از این رد بوی را دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]مورچه ها یک دنباله عطر را که قبلا گذاشته شده است دنبال می کنند

7. The contract laid down that the work must be completed before 202
[ترجمه ترگمان]قرارداد مقرر شده که کار قبل از ۲۰۲ به اتمام برسد
[ترجمه گوگل]قرارداد مشخص شد که این کار باید قبل از 202 تکمیل شود

8. Their lives have not been laid down in vain.
[ترجمه ترگمان]زندگی آن ها بی هوده نبوده است
[ترجمه گوگل]زندگی آنها بیهوده نمانده است

9. With a final flourish she laid down her pen.
[ترجمه ترگمان]بار دیگر قلم را روی میز گذاشت
[ترجمه گوگل]با شکوفایی نهایی، قلم او را گذاشت

10. He had already clearly laid down his view in his opening speech.
[ترجمه ترگمان]به وضوح دیده بود که در باز کردن سخنرانی، دید خود را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر به وضوح دیدگاه خود را در سخنرانی افتتاحیه خود قرار داده است

11. Today we remember those who laid down their lives for their country.
[ترجمه ترگمان]امروز ما کسانی را به خاطر داریم که زندگیشان را برای کشورشان فدا کردند
[ترجمه گوگل]امروز ما کسانی را که برای کشور خود زندگی می کردند، به یاد می آوریم

12. I laid down 200 dollars for this TV set.
[ترجمه ترگمان]من ۲۰۰ دلار برای این مجموعه تلویزیونی گذاشتم
[ترجمه گوگل]من 200 دلار برای این تلویزیون گذاشتم

13. He laid down 5 bottles of best wine on their wedding day.
[ترجمه ترگمان]اون پنج بطری شراب بهترین شراب روز عروسیش رو گذاشت
[ترجمه گوگل]او 5 بطری بهترین شراب را در روز عروسی خود گذاشت

14. The revolutionaries laid down their arms and its leaders went into voluntary exile.
[ترجمه ترگمان]انقلابیون، سلاح های خود را زمین گذاشتند و رهبران آن به تبعید داوطلبانه رفتند
[ترجمه گوگل]انقلابیون سلاح خود را گذاشتند و رهبرانش به تبعید داوطلبانه رفتند

15. Several ocean-going ships are being laid down here.
[ترجمه ترگمان]چند تا کشتی در اینجا قرار دارند
[ترجمه گوگل]در اینجا چندین کشتی اقیانوس وجود دارد

پیشنهاد کاربران

به آب اندازی ( کشتیرانی )

گنجانده شده ، لحاظ شده

تعیین شده

مقرر نمودن

دوباره تعریف کردن، بازتعریف

دست کشیدن ، صرف نظر کردن از


کلمات دیگر: