• trick which is meant to convince its audience that it has been done by means of magic, conjuring trick, illusion
magic trick
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Some of the magic tricks called for audience participation.
[ترجمه ترگمان]بعضی از این فنون جادوگری برای شرکت کنندگان معروف است
[ترجمه گوگل]بعضی از ترفندهای جادویی برای شرکت در تماشاگر
[ترجمه گوگل]بعضی از ترفندهای جادویی برای شرکت در تماشاگر
2. His secret hobby: performing magic tricks.
[ترجمه ترگمان]سرگرمی پنهانی او: شعبده بازی که شعبده بازی می کند
[ترجمه گوگل]سرگرمی مخفی او: انجام ترفندهای جادویی
[ترجمه گوگل]سرگرمی مخفی او: انجام ترفندهای جادویی
3. I can do magic tricks.
[ترجمه ترگمان] من می تونم شعبده بازی کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم کلاهبرداری های جادویی انجام دهم
[ترجمه گوگل]من می توانم کلاهبرداری های جادویی انجام دهم
4. I'll show you a magic trick.
[ترجمه Bad .girl] یه حقه جادویی بهت نشون خواهم داد
[ترجمه ترگمان]یه حقه جادویی بهت نشون میدم[ترجمه گوگل]من یک ترفند جادویی به شما نشان خواهم داد
5. His best magic trick is sawing a lady in half.
[ترجمه ترگمان]بهترین حقه جادویی او یک زن را به نصف می رساند
[ترجمه گوگل]بهترین ترفند جادویی او یک خانم را به نصف می برد
[ترجمه گوگل]بهترین ترفند جادویی او یک خانم را به نصف می برد
6. Can you do magic tricks?
[ترجمه ترگمان]میتونی شعبده بازی کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید ترفندهای جادویی را انجام دهید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید ترفندهای جادویی را انجام دهید؟
7. He took a lot of acid; he practised all day and all night - magic, tricks, illusions.
[ترجمه ترگمان]او همه روز و تمام روز و تمام شب را تمرین می کرد - جادو، حقه، فریب
[ترجمه گوگل]او مقدار زیادی اسید را گرفت؛ او تمام روز و تمام شب را تمرین کرد - سحر و جادو، کلاهبرداری، توهمات
[ترجمه گوگل]او مقدار زیادی اسید را گرفت؛ او تمام روز و تمام شب را تمرین کرد - سحر و جادو، کلاهبرداری، توهمات
8. This is an old magic trick which entails some preparation.
[ترجمه ترگمان]این یک حقه قدیمی شعبده بازی است که موجب preparation می شود
[ترجمه گوگل]این یک ترفند جادویی قدیمی است که مستلزم آماده سازی است
[ترجمه گوگل]این یک ترفند جادویی قدیمی است که مستلزم آماده سازی است
9. I used to practice magic tricks.
[ترجمه ترگمان]من از حقه های جادو استفاده می کردم
[ترجمه گوگل]من برای تمرین ترفندهای جادویی تمرین کردم
[ترجمه گوگل]من برای تمرین ترفندهای جادویی تمرین کردم
10. He performs magic tricks and is everything that three women want.
[ترجمه ترگمان]او کاره ای جادویی انجام می دهد و هر چیزی که سه زن می خواهند را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او ترفندهای جادویی را انجام می دهد و همه چیزهایی است که سه زن می خواهند
[ترجمه گوگل]او ترفندهای جادویی را انجام می دهد و همه چیزهایی است که سه زن می خواهند
11. There is no magic trick for converting aamateur a professional trader.
[ترجمه ترگمان]هیچ حقه جادویی برای تبدیل یک تاجر حرفه ای وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ ترفندی جادویی برای تبدیل آماتور به یک معامله گر حرفه ای وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ ترفندی جادویی برای تبدیل آماتور به یک معامله گر حرفه ای وجود ندارد
12. It is a magic trick show.
[ترجمه ترگمان]این یک نمایش شعبده بازی است
[ترجمه گوگل]این یک نمایش ترفند جادویی است
[ترجمه گوگل]این یک نمایش ترفند جادویی است
13. This magic trick is my performance at Lakes High School in New Zealand. There are two types of Porker.
[ترجمه ترگمان]این حقه جادویی، اجرای من در دبیرستان دریاچه ها در نیوزیلند است دو نوع porker وجود دارد
[ترجمه گوگل]این ترفند جادویی عملکرد من در دبیرستان لک ها در نیوزیلند است دو نوع Porker وجود دارد
[ترجمه گوگل]این ترفند جادویی عملکرد من در دبیرستان لک ها در نیوزیلند است دو نوع Porker وجود دارد
14. Wounded is more than just a magic trick to impress or freak out your friends.
[ترجمه ترگمان]زخمی بیش از یک حقه جادویی برای تحت تاثیر قرار دادن دوستان تو است
[ترجمه گوگل]زخمی بیش از یک ترفند جادویی است که دوستانتان را تحت تأثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]زخمی بیش از یک ترفند جادویی است که دوستانتان را تحت تأثیر قرار می دهد
پیشنهاد کاربران
شعبده بازی
فنون جادوگری
فنون جادوگری یا شعبده بازی
e. g. to perform somersaults/magic tricks
کلمات دیگر: