کلمه جو
صفحه اصلی

lakeshore

انگلیسی به فارسی

ساحل دریاچه


انگلیسی به انگلیسی

• shore of a lake, lakeside

جملات نمونه

1. We like being able to walk down to Lakeshore Avenue and have dinner.
[ترجمه ترگمان]ما دوست داریم که بتونیم تا خیابون \"Lakeshore\" قدم بزنیم و شام بخوریم
[ترجمه گوگل]ما دوست داریم که بتوانیم به خیابان Lakeshore برویم و شام بخوریم

2. It is more comfortable to say lakeshore or seashore.
[ترجمه ترگمان]در کنار ساحل دریاچه یا ساحل دریا راحت تر است
[ترجمه گوگل]راحت تر می گویند دریاچه یا ساحل دریا

3. Later, by the lakeshore, I panned the rock.
[ترجمه ترگمان]بعدا، توسط \"lakeshore\"، من سنگ رو
[ترجمه گوگل]بعدها، در دریاچه، سنگ را روی زمین گذاشتم

4. It starts on the Toronto lakeshore and winds its way northwesterly along Highway 11 to Rainy River, Ontario, at the Minnesota border.
[ترجمه ترگمان]این جاده از تورنتو آغاز می شود و راه خود را در امتداد بزرگراه ۱۱ به Rainy ریور، اونتاریو، در مرز مینه سوتا فرا می گیرد
[ترجمه گوگل]این در تور ساحل تورنتو شروع می شود و مسیر خود را در شمال غربی در بزرگراه 11 به رودخانه Rainy، انتاریو، در مرز مینه سوتا می گذارد

5. Lakeshore and shallow Lake deposits are main microfacies types of lake facies.
[ترجمه ترگمان]رسوبات دریاچه کم عمق و کم عمق دریاچه types از انواع facies مهم دریاچه هستند
[ترجمه گوگل]رسوبات دریاچه لشگری و کم عمق دریاچه های اصلی دریاچه ها هستند

6. The eastern lakeshore near the mouth of the Chitose-gawa River is the center for tourists, and has hotels and pickup points for pleasure boats.
[ترجمه ترگمان]ساحل ساحل دریاچه در نزدیکی دهانه رود Chitose - gawa مرکز توریستی است و هتل های و pickup برای قایق های تفریحی دارد
[ترجمه گوگل]دریاچه شرقی در نزدیکی دهانه رودخانه Chitose-gawa مرکز توریست ها است و دارای هتل ها و نقاط وانت برای قایق های تفریحی است

7. The model farm at Kinnereth on the lakeshore of Tiberias.
[ترجمه ترگمان]این مدل در Kinnereth در ساحل دریاچه ساحل دریاچه Tiberias واقع شده است
[ترجمه گوگل]مزرعه مدل در Kinnereth در دریاچه تبریا

8. Lakeshore deep twists and turns, Harbor around.
[ترجمه ترگمان]پیچ و پیچ و پیچ و خم های رودخانه هار بر را دور می زند
[ترجمه گوگل]لشکر عمیق پیچ و تاب و چرخش، بندر اطراف

9. Snow swirled and waves crashed along the lakeshore in Chicago.
[ترجمه ترگمان]برف پیچ وتاب می خورد و امواج در ساحل دریاچه کنار ساحل دریاچه کنار دریاچه می خوردند
[ترجمه گوگل]برف چرخانده و امواج در امتداد دریاچه در شیکاگو سقوط کرد

10. The seepage velocity through lakeshore and lake bottom interfaces under different lakeshore inclinations were discussed by experiments in soil tank and model simulations using MODFLOW.
[ترجمه ترگمان]سرعت نشت از طریق ساحل دریاچه و دریاچه زیر دریاچه، با استفاده از آزمایش ها در مخزن خاک و شبیه سازی های مدل با استفاده از modflow مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سرعت نفوذ از طریق دریاچه های دریاچه و رابط های زیر دریا تحت تنش های دریاچه های مختلف توسط آزمایشات در مخزن خاک و شبیه سازی مدل با استفاده از MODFLOW مورد بحث قرار گرفت

11. Innovative Composites plans to expand by acquiring Lakeshore Diversified Products Inc. of Spring Lake, Mich. Lakeshore is an injection molder that itself is expanding.
[ترجمه ترگمان]کامپوزیت های نوآورانه قصد دارند با به دست آوردن شرکت محصولات Lakeshore Diversified از لیک بهاره، Mich، توسعه یابند Lakeshore یک molder تزریق است که خودش در حال گسترش است
[ترجمه گوگل]کامپوزیت های نوآورانه قصد دارند با به دست آوردن شرکت های مختلف محصولات Lakeshore Diversified Products از Spring Lake، Mich Lakeshore یک قالب تزریق است که خودش گسترش می یابد

12. The lakeshore view was stupendous.
[ترجمه ترگمان]منظره ساحل دریاچه شگفت انگیز بود
[ترجمه گوگل]دید دریاچه خیره کننده بود

13. There are heaps of caustic soda, Glauber's and shining borax on the lakeshore. Jade green water provides a perfect setting for sow - capped mountains towering nearby.
[ترجمه ترگمان]در کنار دریاچه ساحل دریاچه پر از جوش شیرین، Glauber و بوره درخشان است \" جید green \" مجموعه کاملی را برای کاشت sow که در نزدیکی آن قرار دارند، فراهم می کند
[ترجمه گوگل]فشاری از سودا، گلاور و بوراکس درخشان در دریاچه وجود دارد آب سبز جید یک محیط مناسب برای کوه های کاشته شده در نزدیکی کوهستان را فراهم می کند


کلمات دیگر: