بطور رقت آور، اسفناکانه، زار
lamentably
بطور رقت آور، اسفناکانه، زار
انگلیسی به فارسی
لعنتی
انگلیسی به انگلیسی
• regretfully, sorrowfully
جملات نمونه
1. despite its natural riches, that country is lamentably backward
علیرغم ثروت های طبیعی،آن کشور به طور تاسف انگیزی عقب افتاده است.
2. They were failing lamentably to help their sons grow from boyhood to manhood.
[ترجمه ترگمان]آن ها در تلاش برای کمک به پسران خود از دوران کودکی تا بلوغ بودند
[ترجمه گوگل]آنها به طرز ناخوشایند برای کمک به پسران خود را از دوران کودکی به مردانگی شکست خورد
[ترجمه گوگل]آنها به طرز ناخوشایند برای کمک به پسران خود را از دوران کودکی به مردانگی شکست خورد
3. The government, says the report, have carried out lamentably few of their promises.
[ترجمه ترگمان]این گزارش می گوید که دولت تعداد کمی از وعده های خود را اجرا کرده است
[ترجمه گوگل]دولت، گزارش می گوید، وحشیانه برخی از وعده های خود را انجام داده است
[ترجمه گوگل]دولت، گزارش می گوید، وحشیانه برخی از وعده های خود را انجام داده است
4. There are still lamentably few women surgeons.
[ترجمه ترگمان]هنوز حاصل تعداد کمی جراح زن وجود دارد
[ترجمه گوگل]هنوز هم جراحان زنان مضطرب هستند
[ترجمه گوگل]هنوز هم جراحان زنان مضطرب هستند
5. They have failed lamentably.
[ترجمه ترگمان]آن ها با شکست مواجه شده اند
[ترجمه گوگل]آنها شکست خورده اند
[ترجمه گوگل]آنها شکست خورده اند
6. Lamentably, street riots, even violent ones, are an all - too - frequent part of Greek political life.
[ترجمه ترگمان]lamentably، آشوب های خیابانی، حتی خشونت، بخش بسیار زیادی از زندگی سیاسی یونان هستند
[ترجمه گوگل]به طور شگفت انگیزی، شورش های خیابانی، حتی خشونت ها، بخش کوچکی از زندگی سیاسی یونان هستند
[ترجمه گوگل]به طور شگفت انگیزی، شورش های خیابانی، حتی خشونت ها، بخش کوچکی از زندگی سیاسی یونان هستند
7. We deplore this lamentably ill-advised decision.
[ترجمه ترگمان]ما بر این نتیجه تاسف می خوریم که این حاصل از آن حاصل خواهد شد
[ترجمه گوگل]ما از این تصمیم ناخوشایند ناخوشایند استقبال می کنیم
[ترجمه گوگل]ما از این تصمیم ناخوشایند ناخوشایند استقبال می کنیم
8. There are, lamentably, no set rules.
[ترجمه ترگمان]هیچ قانونی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]وجود دارد، ناگهان، هیچ مقررات مجموعه ای وجود دارد
[ترجمه گوگل]وجود دارد، ناگهان، هیچ مقررات مجموعه ای وجود دارد
9. Poor Tom lamentably disgraced himself at Sir Charles Mirable 's table, by premature inebriation.
[ترجمه ترگمان]بیچاره تام آن طور که کاملا مست کرده بود خود را به سر چارلز گولد آورده بود
[ترجمه گوگل]ضعیف تام به طرز ناخوشایندی ناخوشایند خود را در جدول سر چارلز میربل شگفت زده کرد
[ترجمه گوگل]ضعیف تام به طرز ناخوشایندی ناخوشایند خود را در جدول سر چارلز میربل شگفت زده کرد
10. Aviation was lamentably weak and primitive.
[ترجمه ترگمان]Aviation موجود ضعیف و ابتدایی بود
[ترجمه گوگل]هواپیمایی به طرز محکمی ضعیف و ابتدایی بود
[ترجمه گوگل]هواپیمایی به طرز محکمی ضعیف و ابتدایی بود
11. As players of high reputation lamentably misplaced a series of straightforward, no-pressure passes, the size of his task must have become horribly apparent.
[ترجمه ترگمان]بعنوان بازیکن اعتبار بالا، یک سری از مراحل بی پرده و بدون فشار، اندازه کار او باید به طرز وحشتناکی آشکار شود
[ترجمه گوگل]به عنوان بازیکنانی از شهرت بالایی که به طرز ناامیدانه ای از سری های ساده و بی ادعا عبور می کردند، اندازه وظیفه اش باید به طرز وحشیانه ای ظاهر شود
[ترجمه گوگل]به عنوان بازیکنانی از شهرت بالایی که به طرز ناامیدانه ای از سری های ساده و بی ادعا عبور می کردند، اندازه وظیفه اش باید به طرز وحشیانه ای ظاهر شود
12. Thomson has managed to hold its own on some soil, but it has done lamentably in selling domestic video equipment.
[ترجمه ترگمان]تامسون موفق به نگه داشتن خود در برخی از خاک شده است، اما این کار در فروش تجهیزات ویدئویی داخلی lamentably انجام شده است
[ترجمه گوگل]تامسون توانسته است خود را در برخی از خاک نگه می دارد، اما در فروش تجهیزات ویدئویی داخلی به سختی انجام شده است
[ترجمه گوگل]تامسون توانسته است خود را در برخی از خاک نگه می دارد، اما در فروش تجهیزات ویدئویی داخلی به سختی انجام شده است
13. That is something that special educators have, so far, lamentably failed to offer disabled children and their families.
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که مربیان ویژه تا کنون نتوانسته اند کودکان معلول و خانواده های آن ها را ارائه کنند
[ترجمه گوگل]این چیزی است که مربیان ویژه تا کنون، به سختی قادر به ارائه کودکان معلول و خانواده هایشان نیستند
[ترجمه گوگل]این چیزی است که مربیان ویژه تا کنون، به سختی قادر به ارائه کودکان معلول و خانواده هایشان نیستند
14. She looked at the sample examination papers with alarm and concluded that she was lamentably ignorant about the way the world worked.
[ترجمه ترگمان]با نگرانی به اوراق بازرسی نگاه کرد و به این نتیجه رسید که او از طرز کار دنیا بی خبر است
[ترجمه گوگل]او در مورد پرونده های امتحان نمونه با زنگ خطر نگاه کرد و نتیجه گرفت که او به شدت نگران نحوه کار جهان است
[ترجمه گوگل]او در مورد پرونده های امتحان نمونه با زنگ خطر نگاه کرد و نتیجه گرفت که او به شدت نگران نحوه کار جهان است
کلمات دیگر: