تو دماغی، از بینی
nasally
تو دماغی، از بینی
انگلیسی به فارسی
بینی
انگلیسی به انگلیسی
• through the nose, in a nasal manner
جملات نمونه
1. Nasally inhaling oxytocin also magnifies men's memories of their mothers as being either supportive or not, Bartz says.
[ترجمه ترگمان]Bartz می گوید که تنفس inhaling نیز خاطرات مردان از مادران خود را بزرگ نشان می دهد و یا حامی آن ها است یا خیر
[ترجمه گوگل]بارتز می گوید: 'درمانی استنشاقی اکسایتوسین همچنین خاطرات مردان را در مورد مادران خود به عنوان حامی یا نه حمایت می کند
[ترجمه گوگل]بارتز می گوید: 'درمانی استنشاقی اکسایتوسین همچنین خاطرات مردان را در مورد مادران خود به عنوان حامی یا نه حمایت می کند
2. If you operate apt word, stick nasally with this, not only can pull out black head, and OK and contractive pore, the bazoo that won't buy with you is stuck like pull pore big.
[ترجمه ترگمان]اگر یک کلمه مناسب عمل کنید، با این کار به آن دقت کنید، نه تنها می تواند سر سیاه را بیرون بکشد، و با این وجود، the که با شما خرید نمی کنند مثل کشیدن یک حفره بزرگ است
[ترجمه گوگل]اگر شما کلمه مناسب را اجرا کنید، با استفاده از این قلم به صورت بینی، نه تنها می توانید سر سیاه و سفید را بیرون بکشید، بلکه خوب و ضخامت انقباضی است، باسو که با شما خرید نمی کند، همانند منشا بزرگ است
[ترجمه گوگل]اگر شما کلمه مناسب را اجرا کنید، با استفاده از این قلم به صورت بینی، نه تنها می توانید سر سیاه و سفید را بیرون بکشید، بلکه خوب و ضخامت انقباضی است، باسو که با شما خرید نمی کند، همانند منشا بزرگ است
3. Can be in charge of nasally when necessary attract, but attract a movement to want light, do not injure bronchus mucous membrane.
[ترجمه ترگمان]در صورت نیاز به جذب، می تواند مسئول nasally باشد، اما برای جذب نور یک حرکت را جذب کند، به غشا مخاطی آسیب نرسانید
[ترجمه گوگل]می تواند در صورت لزوم در صورت لزوم جذب شود، اما جذب حرکت برای نور، آسیب رساندن به غشای مخاطی برونکوس نیست
[ترجمه گوگل]می تواند در صورت لزوم در صورت لزوم جذب شود، اما جذب حرکت برای نور، آسیب رساندن به غشای مخاطی برونکوس نیست
4. My nosy is stuffy so I sound all nasally today.
[ترجمه ترگمان]فضولی و فضولی من امروز تو nasally است
[ترجمه گوگل]من دهن کجی دارم، بنابراین من امروز صدای همه چیز را به صورت بینی می شنوم
[ترجمه گوگل]من دهن کجی دارم، بنابراین من امروز صدای همه چیز را به صورت بینی می شنوم
5. She does not snore, she is nasally repetitive.
[ترجمه ترگمان]خر خر نمی کند، تکراری و تکراری است
[ترجمه گوگل]او غرق نمی شود، او تکراری بینی است
[ترجمه گوگل]او غرق نمی شود، او تکراری بینی است
6. FM1 virus was dropped nasally in Kunming mice, then the animals were control intraperitoneally injected extract of Radix isatidis, the antiviral effects of Radix isatidis were observed.
[ترجمه ترگمان]ویروس FM۱ در موش های Kunming کاهش یافت، سپس حیوانات intraperitoneally تزریق شده of isatidis را کنترل کردند که اثرات ضد ویروس of isatidis مشاهده شد
[ترجمه گوگل]FM1 ویروس nasally در موش کونمینگ کاهش یافته بود، و سپس حیوانات کنترل عصاره داخل صفاقی تزریق ریشه isatidis شد، اثرات ضد ویروس isatidis ریشه مشاهده شد
[ترجمه گوگل]FM1 ویروس nasally در موش کونمینگ کاهش یافته بود، و سپس حیوانات کنترل عصاره داخل صفاقی تزریق ریشه isatidis شد، اثرات ضد ویروس isatidis ریشه مشاهده شد
7. Do you think they're depressed or just nasally insensitive?
[ترجمه ترگمان]تو فکر می کنی اونا depressed یا فقط تو nasally؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید که آنها افسرده شده اند یا فقط ناچیز هستند؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید که آنها افسرده شده اند یا فقط ناچیز هستند؟
8. Method FM1 virus was dropped nasally in Kunming mice, then intraperitoneally injected extraction of Radix isatidis to them, the antiviral effects of Radix isatidis were observed.
[ترجمه ترگمان]روش FM۱ در mice Kunming کاهش یافت، سپس intraperitoneally extraction of isatidis isatidis به آن ها تزریق شد، اثرات ضد ویروسی of isatidis مشاهده شد
[ترجمه گوگل]روش ویروس FM1 در موشهای کونمینگ به صورت بینی تزریق شد و سپس به صورت داخل صفاقی استخراج Radix Isatidis تزریق شد و اثرات ضد ویروسی Radix Isatidis مشاهده شد
[ترجمه گوگل]روش ویروس FM1 در موشهای کونمینگ به صورت بینی تزریق شد و سپس به صورت داخل صفاقی استخراج Radix Isatidis تزریق شد و اثرات ضد ویروسی Radix Isatidis مشاهده شد
9. The effect that sticks nasally is not complete, often going to beauty parlour is not small harm to the skin of nose place and pore, be in again except black head so nurse daily.
[ترجمه ترگمان]این افکت که چوب nasally کامل نیست، اغلب به سالن زیبایی می رود، آسیب کوچکی به پوست محل و حفره بینی ندارد، جز سر سیاه و پرستار هر روز
[ترجمه گوگل]اثر آن به صورت بینی کامل نیست، اغلب رفتن به سالن زیبایی آسیب کوچک به پوست بینی و مفاصل کوچک نیست، دوباره به جز سر و صورت سیاه و سفید به طوری روزانه پرستار
[ترجمه گوگل]اثر آن به صورت بینی کامل نیست، اغلب رفتن به سالن زیبایی آسیب کوچک به پوست بینی و مفاصل کوچک نیست، دوباره به جز سر و صورت سیاه و سفید به طوری روزانه پرستار
10. The dome light on the ceiling can cause the shadow that leaves nasally, shave repeatedly no-go.
[ترجمه ترگمان]نور گنبد روی سقف می تواند باعث ایجاد سایه شود که nasally را ترک می کند، و مکررا صورت خود را اصلاح می کند
[ترجمه گوگل]نور گنبدی بر روی سقف می تواند سایه ای را که به صورت بینی وارد می شود، ایجاد کند، بطور مکرر بیدار بشوید
[ترجمه گوگل]نور گنبدی بر روی سقف می تواند سایه ای را که به صورت بینی وارد می شود، ایجاد کند، بطور مکرر بیدار بشوید
11. Here, the reporter warns customer, can use when buying adhesive " hear nasally " method, if adhesive is sending out intense excitant odour, be harmful material content exceeds bid likely so.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، گزارشگر به مشتری هشدار می دهد، در صورت ارسال چسب \"nasally\" می تواند از مصرف کنندگان استفاده کند، در صورتی که چسب، بوی تند excitant را ارسال می کند، محتوای مواد مضر نیز بیشتر از پیشنهاد قیمت است
[ترجمه گوگل]در اینجا خبرنگار مشتری را هشدار می دهد، می تواند هنگام خرید روش چسباندن به صورت بینی استفاده کند، اگر چسب بوی پرانرژی شدید را تحمیل می کند، محتوای مضر مواد بیش از حد احتمال دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا خبرنگار مشتری را هشدار می دهد، می تواند هنگام خرید روش چسباندن به صورت بینی استفاده کند، اگر چسب بوی پرانرژی شدید را تحمیل می کند، محتوای مضر مواد بیش از حد احتمال دارد
12. The phenomenon that nose ministry bleeds is inWinterThe section is the most incidental, a medical noun cries " nosebleed nasally " .
[ترجمه ترگمان]این پدیده که ministry بینی وزارت را جریحه دار می کند، بخش inWinterThe ترین، یک اسم پزشکی است که \"خونریزی بینی\" نامیده می شود
[ترجمه گوگل]پدیده ای که خونریزی بینی در آن صورت می گیرد، در قسمت انتهایی بینی بیشتر اتفاق می افتد، یک اسم پزشکی می گوید 'بینی بینی بینی'
[ترجمه گوگل]پدیده ای که خونریزی بینی در آن صورت می گیرد، در قسمت انتهایی بینی بیشتر اتفاق می افتد، یک اسم پزشکی می گوید 'بینی بینی بینی'
13. Additional, in cold popularity season, the air of the room wants current, or the medicaments that takes poison of a few disease-resistant, still can take additionally " connect nasally " .
[ترجمه ترگمان]در فصل محبوبیت سرد، هوای اتاق نیاز به جریان دارد و یا the که سم بر چند تا مقاوم در برابر بیماری را در بر می گیرد، هنوز هم می تواند \"nasally\" را به هم متصل کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در فصل سرد و هوای سرد، هوا اتاق را می خواهد فعلی، یا داروهایی که سم را از چند بیماری مقاوم می کند، هنوز هم می تواند به صورت 'به صورت بینی' اضافه شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در فصل سرد و هوای سرد، هوا اتاق را می خواهد فعلی، یا داروهایی که سم را از چند بیماری مقاوم می کند، هنوز هم می تواند به صورت 'به صورت بینی' اضافه شود
14. I did not feel the same way about the ending theme. That vocalist was nasally with a cutesy sounding voice, and the group vocals in the chorus were cheesy.
[ترجمه ترگمان]من هم هیچ احساسی نسبت به موضوع پایان نداشتم این خواننده nasally بود با صدای sounding و صدای گروهی که در آواز دسته جمعی به گوش می رسید، مسخره بود
[ترجمه گوگل]من در مورد موضوع پایان به همان شیوه فکر نکردم این آوازخوان با صدایی صدای دلنشین به صورت بینی بود و گروه آواز در کوروش شبیه بود
[ترجمه گوگل]من در مورد موضوع پایان به همان شیوه فکر نکردم این آوازخوان با صدایی صدای دلنشین به صورت بینی بود و گروه آواز در کوروش شبیه بود
کلمات دیگر: