کلمه جو
صفحه اصلی

keep order

انگلیسی به انگلیسی

• maintain order

جملات نمونه

1. As the police could not keep order in the city, the military were called in to help.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که پلیس نمی توانست نظم را در شهر حفظ کند، ارتش برای کمک فراخوانده شد
[ترجمه گوگل]در حالی که پلیس نمی توانست در شهر نگهداری شود، ارتش برای کمک به آن دعوت شد

2. The government ordered the police out to keep order in the streets.
[ترجمه ترگمان]دولت به پلیس دستور داد تا نظم را در خیابان ها حفظ کند
[ترجمه گوگل]دولت به پلیس دستور داد که نظم را در خیابان ها نگه دارد

3. The physics teacher couldn't keep order in any class.
[ترجمه ترگمان]معلم فیزیک نمی توانست نظم را در هر کلاس حفظ کند
[ترجمه گوگل]معلم فیزیک نمیتواند در هر کلاس نظم داشته باشد

4. With no one to keep order the situation in the classroom was chaotic.
[ترجمه ترگمان]در حالی که هیچ کس نمی توانست نظم و وضع کلاس را حفظ کند، آشفته و آشفته بود
[ترجمه گوگل]با هیچ کس نظم نداشت، وضعیت در کلاس درس آشفته بود

5. Some teachers find it difficult to keep order in their classes / to keep their classes in order.
[ترجمه ترگمان]بعضی از معلمان نظم را در کلاس خود حفظ می کنند و کلاس خود را به ترتیب حفظ می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از معلمان دشوار نگه داشتن نظم در کلاس های خود / برای حفظ کلاس های خود را به منظور

6. And police have been mobilised to keep order among hundreds of sightseers.
[ترجمه ترگمان]و پلیس برای حفظ نظم در میان صدها نفر بسیج شده است
[ترجمه گوگل]و پلیس برای حفظ نظم در میان صدها نفر از دیدارکنندگان بسیج شده است

7. We hate the constant struggle to keep order - but the alternative is worse.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]از مبارزه مداوم برای حفظ نظم متنفرم - اما جایگزین بدتر است

8. The army preferred to keep order without the aid of unreliable military units.
[ترجمه ترگمان]ارتش ترجیح می دهد بدون کمک واحدهای نظامی غیرقابل اعتماد نظم را حفظ کند
[ترجمه گوگل]ارتش ترجیح داد نظم را بدون کمک واحدهای نظامی غیرقابل اعتماد حفظ کنند

9. She doesn't keep order very well.
[ترجمه ترگمان]او نظم را خیلی خوب نگه نمی دارد
[ترجمه گوگل]او نظم را بسیار خوب نگه نمی دارد

10. They will be trying to keep order.
[ترجمه ترگمان]آن ها سعی خواهند کرد نظم را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]آنها سعی می کنند نظم را حفظ کنند

11. A number of police were called out to keep order.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از ماموران پلیس برای حفظ نظم فراخوانده شدند
[ترجمه گوگل]تعدادی از پلیس برای حفظ نظم خواسته شد

12. The duties of the police are to keep order and to carry out the law.
[ترجمه ترگمان]وظایف پلیس حفظ نظم و اجرای قانون است
[ترجمه گوگل]وظایف پلیس حفظ نظم و اجرای قانون است

13. Keep order and cleanliness around snack area.
[ترجمه ترگمان]نظم و تمیزی پیرامون یک اسنک را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]نظم و پاکیزگی در اطراف محل میان وعده نگه دارید

14. Strong troop contingents strove to keep order.
[ترجمه ترگمان]نیروهای قوی برای حفظ نظم تلاش می کردند
[ترجمه گوگل]نیروهای نظامی نیرومند برای حفظ نظم تلاش کردند

15. Many places have deployed the police to keep order at pumps.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مکان ها پلیس را برای حفظ نظم در پمپ مستقر کرده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مکان ها پلیس را به منظور نظم در پمپ ها مستقر کرده اند

پیشنهاد کاربران

حفظ کردن نظم


کلمات دیگر: