کلمه جو
صفحه اصلی

pullman


معنی : واگن تخت خوابدار راه اهن
معانی دیگر : (قطار مسافربری) کوپه ی درجه یک، اتاقک تختخواب دار (pullman car هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

پولمن، واگن تخت خوابدار راه اهن


واگن تخت خواب دار راه آهن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: trademark for a railroad sleeping car having berths, or a parlor car.

(2) تعریف: (often l.c.) a large suitcase with a hinged divider in the center.

• sleeping car on a train
a pullman is a type of train or a carriage on this type of train which is extremely comfortable and luxurious.

مترادف و متضاد

واگن تخت خوابدار راه اهن (اسم)
pullman, sleeping car

جملات نمونه

1. Can I get a Pullman seat?
[ترجمه ترگمان]می تونم یه صندلی کرایه کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک صندلی Pullman بگیرم؟

2. That the classical wooden-bodied Pullman cars of earlier days had long since been split up and sold or scrapped was no deterrent.
[ترجمه ترگمان]این که ماشین های Pullman با بدنه چوبی کلاسیک در روزه ای اولیه از زمانی که از هم جدا شده و فروخته می شدند یا کنار گذاشته شده بودند، هیچ بازدارنده و بازدارنده نبود
[ترجمه گوگل]این که ماشین های کلاسیک چوبی چوبی Pullman از روزهای پیش از آنکه تقسیم شده و فروخته شده یا دور ریخته شده بود، بازدارنده نبود

3. The 06:3Pullman will depart from London Euston from platform
[ترجمه ترگمان]۰۶: ۳ قطار پول من از Euston لندن خارج می شود
[ترجمه گوگل]06 3Pullman از لندن یوستون از پلت فرم خارج خواهد شد

4. In 1928 ten new Pullman cars, fitted with pantograph collectors instead of trolley poles, took over the Fleetwood service.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۸، ده ماشین Pullman جدید، که به جای تیره ای واگن برقی، مجهز به collectors pantograph بودند، بیش از حد خدمات فلیتوود مک را در بر گرفتند
[ترجمه گوگل]در سال 1928، ده خودرو جدید Pullman، که به جای قطارهای چرخ دستی، با جمع آوری پانتوگراف ها نصب شده بود، خدمات Fleetwood را در اختیار داشت

5. Getting my pullman bag, two carry-ons and a luggage carrier on to a double-decker bus was a sweat-producing experience.
[ترجمه ترگمان]گرفتن کیف pullman، دو چمدان و یک حامل چمدان به یک اتوبوس دو طبقه، یک تجربه تولید کننده عرق بود
[ترجمه گوگل]گرفتن کیسه کشنده من، دو بار حمل و یک بار کامیون به یک اتوبوس دو طبقه، تجربه تولید عرق بود

6. Sleeping-car and Pullman attendants were invariably black.
[ترجمه ترگمان]attendants و واگون پول من همیشه سیاه بودند
[ترجمه گوگل]ساکنان خواب ماشین و پولمن هرگز سیاه و سفید بودند

7. Launched in Paris, Pullman a new hotel brand for ACCOR, the international French Hotel Group.
[ترجمه ترگمان]که در پاریس آغاز شد، یک نام تجاری جدید هتل برای accor، گروه بین المللی هتل فرانسوی
[ترجمه گوگل]پالمن در پاریس، یک نام تجاری هتل جدید برای ACCOR، هتل بین المللی هتل فرانسه است

8. He bought two tickets and Pullman berths.
[ترجمه ترگمان]او دو بلیط و اسکله پول من خرید
[ترجمه گوگل]او دو بلیط و اسکله های Pullman را خریداری کرد

9. Philip Pullman addresses the apparent separateness of his subject's divinity and humanity in a provocative way.
[ترجمه ترگمان]فیلیپ پولمن، جدایی آشکار خدا و انسانیت را به شیوه ای تحریک می کند
[ترجمه گوگل]فیلیپ پولمن به جدایی ظاهری الوهیت و بشریت موضوعش به روش تحریک آمیز اشاره دارد

10. Nobody regards Pullman as a real home.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس پول من را به عنوان یک خانه واقعی در نظر نمی گیرد
[ترجمه گوگل]هیچ کس Pullman را به عنوان خانه واقعی نمی شناسد

11. We had two Pullman cars and a 70-foot baggage car.
[ترجمه ترگمان]ما دو ماشین Pullman و یک ماشین ۷۰ فوتی داشتیم
[ترجمه گوگل]ما دو اتومبیل پالمن و یک ماشین با ظرفیت 70 پا داشتیم

12. There is no smug pullman attached to the train.
[ترجمه ترگمان]هیچ pullman وجود ندارد که به قطار متصل باشد
[ترجمه گوگل]هیچ کشنده ای نیست که به قطار متصل باشد

13. Pullman is a brand of international 5 star hotels and resorts dedicated to business travellers.
[ترجمه ترگمان]پولمن نام تجاری از هتل های ۵ ستاره بین المللی و resorts اختصاص داده شده به مسافران کسب وکار است
[ترجمه گوگل]پالمن نام تجاری هتل های پنج ستاره بین المللی و استراحتگاه هایی است که به مسافران تجاری اختصاص یافته است

14. B : A Pullman is a sleeping car and a coach is a sitting car.
[ترجمه ترگمان]B: یک ماشین پولمن یک ماشین خواب است و یک مربی یک ماشین نشسته است
[ترجمه گوگل]B Pullman یک ماشین خواب است و یک مربی ماشین نشسته است


کلمات دیگر: