1. Cook slowly until soft and pulpy.
[ترجمه ترگمان]کوک به آرامی تا اینکه نرم و خمیر شد
[ترجمه گوگل]کوک به آرامی تا نرم و خرد کن
2. Cook the fruit slowly until soft and pulpy.
[ترجمه ترگمان]میوه را به آهستگی کوک کنید تا نرم و pulpy
[ترجمه گوگل]کوک میوه به آرامی تا نرم و خمیر
3. The chutney should be a thick, pulpy consistency.
[ترجمه ترگمان]The باید یک سازگاری سفت و سخت باشد
[ترجمه گوگل]Chutney باید قوام ضخیم و خشن باشد
4. And the jewel pink, pulpy liquid is the perfect antidote to August heat.
[ترجمه ترگمان]و جواهر صورتی، مثل مایع pulpy، پادزهر بی نظیری برای گرمای ماه آگوست است
[ترجمه گوگل]و جواهر صورتی، مایع خمیرابه پادزهر کامل برای گرمای ماه اوت است
5. The fruits are edible; the pulpy, yellow aril is somewhat acid with an agreeable taste. The wood is used for furniture and cabinetwork .
[ترجمه ترگمان]میوه ها، خوردنی هستند؛ the pulpy، زرد، تا حدی اسیدی با مزه مطبوع است چوب برای مبلمان و لوازم جانبی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]میوه ها خوراکی هستند؛ طلایی، زرد زرد تا حدودی اسید با طعم قابل قبول است چوب برای مبلمان و کابینت استفاده می شود
6. The soft white pulpy flesh of ripe custard apple is intensely sweet.
[ترجمه ترگمان]گوشت نرم و خمیر پخته، سیب پخته و شیرین، خیلی شیرین است
[ترجمه گوگل]گوشت رندهای نرم سفید سیب خرد شده رسیده بسیار شیرین است
7. A few feet away, a baseball bat crushed a schoolteacher's head, smashed his skull into a pulpy mess.
[ترجمه ترگمان]چند قدم دورتر، یک چوب بیس بال سر یک معلم مدرسه را خرد کرد و جمجمه اش را به صورت توده ای خمیر فرو ریخت
[ترجمه گوگل]چند پا دور، یک بیت بیس بال سر یک معلم مدرسه را خرد کرد، جمجمه خود را به یک ظرف غذا خرد کرد
8. By this time, the mixture should be rich and pulpy with very little liquid.
[ترجمه ترگمان]در این زمان، مخلوط باید غنی و pulpy با مایع بسیار کوچک باشد
[ترجمه گوگل]در این زمان، مخلوط باید با غلیظ و مایع با مایع بسیار کم باشد
9. Any of various chiefly tropical trees of the genus Sapindus, having pulpy fruit that lathers like soap.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از انواع مختلف گیاهان گرمسیری جنس Sapindus، که دارای میوه pulpy مانند صابون هستند
[ترجمه گوگل]هر یک از درختان به طور عمده از درختان گرمسیری از جنس Sapindus، که دارای میوه خشخاش هستند، شبیه به صابون است
10. The bean like seeds of this plant, enclosed within a pulpy fruit.
[ترجمه ترگمان]لوبیا مثل دانه این گیاه که در یک میوه خالی قرار دارد
[ترجمه گوگل]لوبیا مانند بذر این گیاه، درون یک میوه خشخاش محصور شده است
11. The soldier would not take the penny I offered him and brought me pulpy orange.
[ترجمه ترگمان]سرباز پنی را که من به او تعارف کردم قبول نکرد و یک خمیر مانند به من داد
[ترجمه گوگل]سرباز پولی را که من به او ارائه نکردم را برداشت و نارنجی خردل را به من داد
12. European annual with clusters of greenish flowers followed by red pulpy berrylike fruit; naturalized North America.
[ترجمه ترگمان]سالانه اروپایی با خوشه های سبز مایل به سبز، به دنبال میوه berrylike pulpy قرمز، تابعیت آمریکای شمالی را به خود اختصاص می دهد
[ترجمه گوگل]اروپایی سالانه با خوشه های گل سبز و به دنبال میوه قرمز خمیر ترشی میوه؛ طبیعتا شمال امریکا
13. Within is a cavity more or less filled with an aromatic mass of double walled, membranous sacs containing orange-colored, pulpy juice and as many as 250 small, hard, dark brown or black, pitted seeds.
[ترجمه ترگمان]درون آن حفره ای بزرگ تر یا کم تر از یک جرم آروماتیک از دو جداره، sacs membranous حاوی آب پرتقال، عصاره pulpy و بسیاری از ۲۵۰ دانه کوچک، سخت، قهوه ای تیره، یا سیاه، پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]در داخل حفره ای است که بیشتر یا کمتر از یک توده معطر دوجداره، کیسه های غشایی حاوی رنگ نارنجی، آب خالص و 250 دانه کوچک، سخت، قهوه ای یا سیاه و سفید، دانه پر شده است