کلمه جو
صفحه اصلی

thin skinned


داری پوست نازک، نازک پوست، لطیف، دارای پوست نازک، پوست نازک، حساس، نازک نارنجی

انگلیسی به فارسی

دارای پوست نازک، پوست نازک، (مجازا) حساس، نازک نارنجی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having a thin skin.

(2) تعریف: easily hurt or offended by criticism, insults, or the like; touchy.
متضاد: thick-skinned
مشابه: ticklish, touchy

پیشنهاد کاربران

thin - skinned

I'm not thin - skinned
من نازک نارنجی نیستم


کلمات دیگر: