کلمه جو
صفحه اصلی

public house


معنی : میخانه، کاروانسرا، مهمانخانه
معانی دیگر : مشروب خانه، بار، انگلیس میخانه

انگلیسی به فارسی

خانه عمومی، کاروانسرا، مهمانخانه، میخانه


کاروانسرا، مهمانخانه، (انگلیس) میخانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an inn or tavern; pub.
مشابه: tavern

• pub, tavern, bar, meeting place where alcoholic drinks are served
a public house is the same as a pub; a formal word.

مترادف و متضاد

میخانه (اسم)
alehouse, pub, tavern, cabaret, pothouse, restaurant, public house

کاروانسرا (اسم)
caravansary, inn, caravan-serai, public house

مهمانخانه (اسم)
inn, public house, hotel, lodging house

drinking establishment


Synonyms: bar, beer parlor, hostelry, inn, pub, saloon, tavern, watering hole


جملات نمونه

1. He never goes near a public house.
[ترجمه ترگمان]او هرگز به یک خانه عمومی نمی رود
[ترجمه گوگل]او هرگز نزد یک خانه عمومی نمی رود

2. The accident outside the George public house at Gravesend followed violence in the town centre.
[ترجمه ترگمان]حادثه خارج از خانه عمومی جورج در Gravesend پس از خشونت در مرکز شهر رخ داد
[ترجمه گوگل]حادثه خارج از خانه عمومی جورج در Gravesend به دنبال خشونت در مرکز شهر

3. At the present time there is only the public house left.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر تنها خانه عمومی باقی مانده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تنها خانه ی عمومی وجود دارد

4. Others are in the the Eagle and Child public house in the centre of Oxford.
[ترجمه ترگمان]بقیه در خانه عمومی عقاب و کودکان در مرکز آکسفورد هستند
[ترجمه گوگل]دیگران در خانه عمومی عقاب و کودکان در مرکز آکسفورد قرار دارند

5. We have established, have we not, that the public house is not worthy of a celebration dinner.
[ترجمه ترگمان]ما ثابت کرده ایم که خانه عمومی ارزش یک جشن شام را ندارد
[ترجمه گوگل]ما تاسیس کرده ایم، آیا نه، خانه عمومی شایسته یک جشن نیست

6. There was a public house named the Black Bull, a butcher's, saddler's and a shoemaker's.
[ترجمه ترگمان]آنجا یک خانه عمومی بود بنام گاو به لک، یک قصاب، شاگرد قصاب، یک کفاش
[ترجمه گوگل]یک خانه عمومی به نام سیاه بول، یک قصاب، سمندر و یک ماشین لباسشویی وجود داشت

7. In a good Irish pub, or public house, you won't know the time of day from the light in the place.
[ترجمه ترگمان]در یک میخانه خوب یا یک خانه عمومی، شما آن زمان را از روشنایی روز نخواهید شناخت
[ترجمه گوگل]در یک میخانه خوب ایرلندی یا خانه عمومی، شما زمان روز را از نور در محل نمی دانید

8. Hangzhou bay public house laughs at prep against global numerous guest.
[ترجمه ترگمان]خونه عمومی Hangzhou در مقابل مهمون های بی شمار به خنده می افته
[ترجمه گوگل]هانگزو خلیج خانه عمومی می خندد در آمادگی علیه تعداد زیادی مهمان جهانی

9. Because of tourist need is independent public house not just, be booked or group line.
[ترجمه ترگمان]به دلیل نیاز توریستی، یک خانه عمومی مستقل است، نه تنها، رزرو شده یا گروه گروه
[ترجمه گوگل]به دلیل نیاز گردشگری، خانه مستقل عمومی است نه فقط، رزرو می شود و یا خط گروهی

10. A licensed victualler, ie a public house keeper who sells food, spirits, BEer, etc to BE consumed on the premises.
[ترجمه ترگمان]یک victualler دارای مجوز، یعنی صاحب یک خانه عمومی که غذا، ارواح، beer و غیره را می فروشد، باید در محوطه مصرف شود
[ترجمه گوگل]یک متخصص تغذیه مجاز، یعنی یک دروازه بان عمومی که غذا، ارواح، آبجو و غیره را به فروش می رساند در محل مورد استفاده قرار می گیرد

11. A public house which was recently bought by Mr. Ian Thompson is up for sale.
[ترجمه ترگمان]یه خونه عمومی که اخیرا توسط آقای \"ایان تامپسون\" خریده شده
[ترجمه گوگل]یک خانه عمومی که اخیرا توسط آقای ایان تامپسون خریداری شده است، برای فروش است

12. As we turned the corner, we came upon a group of men who were waiting for the public house to open.
[ترجمه ترگمان]همان طور که از پیچ گذشتیم، به گروهی از مردانی رسیدیم که منتظر باز شدن خانه عمومی بودند
[ترجمه گوگل]همانطور که گوشه ای می چرخیدیم، ما بر گروهی از مردان ایستاده بودیم که منتظر باز کردن خانه عمومی بودند

13. Until the 1950s the village had a chapel, a school, two shops and a public house.
[ترجمه ترگمان]تا دهه ۱۹۵۰، این روستا یک نمازخانه، یک مدرسه، دو فروشگاه و یک خانه عمومی داشت
[ترجمه گوگل]تا دهه 1950 روستا یک کلیسا، مدرسه، دو مغازه و یک خانه عمومی داشت

14. Illegal uses often include shopping trips, collecting spare parts for the garage or calling at a public house along a journey.
[ترجمه ترگمان]مصارف غیر قانونی اغلب شامل سفره ای خرید، جمع آوری قطعات یدکی برای گاراژ یا تماس با یک خانه عمومی در طول سفر می شود
[ترجمه گوگل]استفاده های غیرقانونی اغلب شامل خرید سفر، جمع آوری لوازم یدکی برای گاراژ یا تماس با یک خانه عمومی در طول سفر است

پیشنهاد کاربران

میخانه - بار -


کلمات دیگر: