1. So you're driven to animalistic puffery.
[ترجمه ترگمان]- پس شما را به puffery حیوانی هدایت می کنید
[ترجمه گوگل]بنابراین شما به پودر حیوانی هدایت می شوید
2. It's all puffery and nonsense that can constrain and damage the mind and a life.
[ترجمه ترگمان]این ها همه puffery و مزخرف است که می تواند ذهن و ذهن و زندگی را تحت فشار قرار دهد
[ترجمه گوگل]این همه بی نظمی و بی معنی است که می تواند ذهن و زندگی را محدود و آسیب برساند
3. Using puffery to raise awareness of products is illegal.
[ترجمه ترگمان]استفاده از puffery برای افزایش آگاهی از محصولات غیر قانونی است
[ترجمه گوگل]استفاده از پودر برای افزایش آگاهی از محصولات غیرقانونی است
4. A responsible advertising agency tries to avoid puffery when creating descriptions of its client's new products.
[ترجمه ترگمان]یک آژانس تبلیغاتی مسئول، سعی دارد در هنگام ایجاد توضیحات درباره محصولات جدید مشتری، از puffery اجتناب کند
[ترجمه گوگل]یک آژانس تبلیغاتی مستقل تلاش می کند هنگام تهیه توضیحات محصولات جدید مشتری خود، از پودینگ جلوگیری کند
5. For now we're thinking it's puffery—but intriguing developments are under way.
[ترجمه ترگمان]اکنون ما به این مساله فکر می کنیم - اما پیشرفت های فریبنده در حال انجام هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ما در حال فکر کردن به این موضوع هستیم، اما تحولات جذاب در حال انجام است
6. EXAMPLE: A responsible advertising agency tries to avoid puffery when creating descriptions of its client's new products.
[ترجمه ترگمان]مثال: یک آژانس تبلیغاتی مسئول، سعی دارد در هنگام ایجاد توضیحات درباره محصولات جدید مشتری، از puffery اجتناب کند
[ترجمه گوگل]مثال یک مؤسسه تبلیغاتی مسئول تلاش برای جلوگیری از پوسیدگی در هنگام ایجاد توصیف محصولات جدید مشتری است
7. There's more to the expo than mere PR puffery – what it says about architecture and the city is fascinating, and what it neglects to say, even more so.
[ترجمه ترگمان]در این نمایشگاه بیش از puffery صرف PR وجود دارد - چیزی که در مورد معماری و شهر می گوید جذاب است، و چیزی که از گفتن آن صرف نظر می کند، حتی بیشتر
[ترجمه گوگل]بیشتر به نمایشگاه نسبت به PR Puffery بیشتر است - چیزی که در مورد معماری می گوید، شهر بسیار جذاب است، و چیزی که آن را غافلگیرانه می گوید، حتی بیشتر
8. Western courts tend to dismiss the claims of real estate agents as "mere puffery".
[ترجمه ترگمان]دادگاه های غربی ادعاهای نمایندگان املاک و مستغلات را به عنوان \"puffery صرف\" رد می کنند
[ترجمه گوگل]دادگاه های غربی تمایل دارند ادعای نمایندگان املاک و مستغلات را به عنوان 'صرفه جویی در مصرف آب' رد کنند
9. Our would-be Japanese guests surely know the difference between puffery and truth.
[ترجمه ترگمان]مهمان های ژاپنی ما قطعا تفاوت بین حقیقت و حقیقت را می دانند
[ترجمه گوگل]مهمانان ما در ژاپن مطمئنا می دانند که تفاوت بین pufery و حقیقت چیست؟
10. It's a bold claim, one that goes beyond mere puffery.
[ترجمه ترگمان]این ادعای جسورانه ای است که فراتر از حد معمول است
[ترجمه گوگل]این ادعای جسورانه است، که فراتر از صرفه جویی است